نسیم اسفندیاری؛ بتول علی نژاد
دوره 7، شماره 2 ، بهار و تابستان 1394، ، صفحه 15-34
چکیده
ترسیم واکهها در فضای F1*F2 نه تنها از نظر صوتشناختی تولیدی بلکه از نظر رویکردهای ادراکی نیز از اصلیترین ابعاد در بیان کیفیت واکهای محسوب میشوند. در ترسیم فضای واکهای مشکل اصلیای که اکثر محققان با آن روبرو هستند این است که ارزشهای سازههای اندازهگیریشده برای یک واکه یکسان تولیدشده توسط افراد مختلف، متفاوت است. ...
بیشتر
ترسیم واکهها در فضای F1*F2 نه تنها از نظر صوتشناختی تولیدی بلکه از نظر رویکردهای ادراکی نیز از اصلیترین ابعاد در بیان کیفیت واکهای محسوب میشوند. در ترسیم فضای واکهای مشکل اصلیای که اکثر محققان با آن روبرو هستند این است که ارزشهای سازههای اندازهگیریشده برای یک واکه یکسان تولیدشده توسط افراد مختلف، متفاوت است. جهت حذف تنوعات سازهای ناشی از منابع ایجاد تغییر در سازهها همچون تفاوتهای فیزیولوژیکی میان گویندگان، موضوع بهنجارسازی واکهای مطرح می شود. انتخاب میان تکنیکهای بهنجارسازی اگرچه بسته به طبیعت و هدف بررسی میتواند متفاوت باشد ولی همانطورکه همگی زبانشناسان بر آن توافق دارند فرایند بهنجارسازی و عملکرد آن یک امر وابسته به زبان است و یک فرایند بهنجارسازی نمیتواند موثرترین فرایند در همهی زبانها محسوب شود. از اینرو در این بررسی جهت بهنجارکردن دادههای زبان فارسی به ارزیابی شیوههای مختلف بهنجارسازی در زبان فارسی بر اساس دو معیار الف) تکنیک محاسبه میزان همپوشانی و ب) تکنیک تحلیل تشخیصی پرداخته میشود. شاخصه الف با هدف شناسایی مقیاسی که نسبت به سایرین بهتر بتواند اثر شخص را حذف کند اعمال میشود و معیار ب در جهت حفظ اطلاعات واجی و به منظور ارزیابی قدرت تفکیکی یک تکنیک در جهت جداسازی بسامدهای سازهای بهنجارسازیشده به گروههای متمایز آوایی تعریف میشود. این تحقیق تکنیک نری را به عنوان مطلوبترین شیوه بهنجارسازی جهت حذف و یا کمینهکردن تاثیرات فیزیولوژیکی با حفظ تمایزات واجی در زبان فارسی معرفی میکند. همچنین فضای واکهای زنان چه در حالت تکیهدار و چه بی تکیه بزرگتر از مردان نمایش داده شده است.
الهه عطایی؛ بتول علی نژاد
دوره 5، شماره 9 ، پاییز و زمستان 1392، ، صفحه 36-17
چکیده
فرایند قلب، فرایندی است که در آن توالی واجها به دلایل متفاوتی جابهجا میشود. هدف این مقاله بررسی انگیزه اعمال فرایند قلب است و نشان میدهد که برخلاف آنچه تا بهحال ثابت شده است اصل توالی رسایی در همه موارد انگیزه اعمال فرایند قلب نیست. تحلیل دادهها در چارچوب نظریهی خودواحد و نظریه بهینگی نشان میدهد که اصل جذب و اصل مرز اجباری ...
بیشتر
فرایند قلب، فرایندی است که در آن توالی واجها به دلایل متفاوتی جابهجا میشود. هدف این مقاله بررسی انگیزه اعمال فرایند قلب است و نشان میدهد که برخلاف آنچه تا بهحال ثابت شده است اصل توالی رسایی در همه موارد انگیزه اعمال فرایند قلب نیست. تحلیل دادهها در چارچوب نظریهی خودواحد و نظریه بهینگی نشان میدهد که اصل جذب و اصل مرز اجباری فرایند قلب را تحریک میکنند و سپس فرایندهای دیگری مانند ادغام مشخصههای همجوار، حذف ،کشش جبرانی و ناهمگونی فعال میشوند تا توالیهای بهینه در گفتار فارسیزبانان ظاهر شوند. نتایج نشان میدهد که در میان همخوانهای [+رسا] مانند روانها، بهخصوص همخوان /r/ و چاکناییهای/h/ و /?/ و همخوانهای [+پیوسته] یعنی سایشیها بیشتر جذب هستهی هجا میشوند و بیشترین نقش را در فعال نمودن اصل مرز اجباری بهعهده دارند. چارچوب تحلیلی مقاله نشان میدهد که رفتار واجی همخوانهای چاکنایی در فرایند قلب رسا بودن این همخوانها را در زبان فارسی تأیید میکند. در این مقاله علاوه بر ادغام، حذف و ناهمگونی به عنوان عملکرد اصل مرز اجباری معرفی شدند.
بتول علینژاد
دوره 2، شماره 2 ، بهار و تابستان 1389، ، صفحه 63-80
چکیده
در واجشناسی واکداری یا بیواکی از وجوه توصیفی آواهای زبان تلقی میشود. اما بر اساس نظریه حنجرهای ( laryngeal phonology ) ، مشخصه [واک] در همه زبانها و برای همه طبقات واجی جنبه واجی ندارد، بلکه واکداری میتواند در برخی زبانها صرفاًًً جنبه آوایی داشته باشد (ادزاردی و اوری 2001). این مقاله در پی تحلیل همخوانهای زبان فارسی در ...
بیشتر
در واجشناسی واکداری یا بیواکی از وجوه توصیفی آواهای زبان تلقی میشود. اما بر اساس نظریه حنجرهای ( laryngeal phonology ) ، مشخصه [واک] در همه زبانها و برای همه طبقات واجی جنبه واجی ندارد، بلکه واکداری میتواند در برخی زبانها صرفاًًً جنبه آوایی داشته باشد (ادزاردی و اوری 2001). این مقاله در پی تحلیل همخوانهای زبان فارسی در چارچوب این نظریه واجی است. نتیجه بررسی حاکی از آن است که زبان فارسی در رده زبانهایی قرار میگیرد که در آنها دمش در طبقه واجی همخوانهای گرفته ویژگی زیر بنایی و واجی است نه واکداری و بر اساس این نظریه، بُعد [پهنای چاکنای] ( glottal width ) که با هیئت [گسترده] ( spread ) پر میشود در همخوانهای گرفته زبان فارسی تمایزدهنده است، اما در همخوانهای رسا واکداری تمایزدهنده است و با بعد [کشش چاکنای] ( glottal tension ) تکمیل میشود.
بتول علینژاد؛ محمد صدیق زاهدی
دوره 1، شماره 1 ، پاییز و زمستان 1388، ، صفحه 27-46
چکیده
این مقاله کشش جبرانی واکه را در گویش کردی سورانی بررسی میکند. در نظریه مورایی، این فرایند به دلیل حذف واحدی از لایه واجی و آزاد ماندن مورای آن در لایه مورایی صورت میگیرد. دو نوع کشش جبرانی در این گویش تشخیص داده شده است: اول کشش جبرانی واکه ناشی از حذف همخوان و دیگری کشش جبرانی ناشی از حذف واکه. در این گویش، چهار همخوان مورایی / ...
بیشتر
این مقاله کشش جبرانی واکه را در گویش کردی سورانی بررسی میکند. در نظریه مورایی، این فرایند به دلیل حذف واحدی از لایه واجی و آزاد ماندن مورای آن در لایه مورایی صورت میگیرد. دو نوع کشش جبرانی در این گویش تشخیص داده شده است: اول کشش جبرانی واکه ناشی از حذف همخوان و دیگری کشش جبرانی ناشی از حذف واکه. در این گویش، چهار همخوان مورایی / Ö /،/ h /،/ ð / و/ x / تشخیص داده شده است. این مقاله نشان میدهد که نتیجه این فرایند، به خلاف آنچه که هیز (1989) ادعا کرده است، حفظ وزن هجا نیست بلکه، حفظ وزن کلمه است.