مرتضی دستلان؛ زینب محمدابراهیمی
دوره 7، شماره 1 ، بهار و تابستان 1394، ، صفحه 1-16
چکیده
هدف از انجام این تحقیق بررسی فعلهای وجهنمای کمکی زبان فارسی در چهارچوب الگوی نیرو-پویایی تالمی (1985) و الگوی شناختی آرمانی لانگکر (1991) است. الگوی نیرو-پویایی، در اصل، ناظر بر فعل و انفعالات فیزیکی حاکم بین اشیاء موجود در جهان خارج است که ابتدا توسّط تالمی جهت بررسی مفاهیم الزامی عناصر وجهنما و سپس توسّط سویتسر (1990) جهت بررسی معانی ...
بیشتر
هدف از انجام این تحقیق بررسی فعلهای وجهنمای کمکی زبان فارسی در چهارچوب الگوی نیرو-پویایی تالمی (1985) و الگوی شناختی آرمانی لانگکر (1991) است. الگوی نیرو-پویایی، در اصل، ناظر بر فعل و انفعالات فیزیکی حاکم بین اشیاء موجود در جهان خارج است که ابتدا توسّط تالمی جهت بررسی مفاهیم الزامی عناصر وجهنما و سپس توسّط سویتسر (1990) جهت بررسی معانی معرفتی وجهنماها بکار رفت. الگوی معرفتی نیز یک نمونه از الگوی شناختی آرمانی استعاری است که توسّط لانگکر و تحت تأثیر نظریه الگوهای شناختی آرمانی لیکاف ارائه گردیده است. بررسی دو خوانش الزامی و معرفتی فعلهای مذکور بر اساس الگوی نیرو-پویایی تالمی و برهمکنش نیروهای عامل و پادعامل موجود در معانی آنها از بُعد استعاری، نشاندهندۀ تضمین نبودن وقوع عمل و محقّق شدن موقعیّت در جهان غیرواقعی است. از طرف دیگر، بررسی فعلهای مذکور در چهارچوب الگوی شناختی آرمانی استعاری لانگکر (موسوم به الگوی معرفتی)، نشان داد اعمالی که این وجه نماها ناظر بر آن هستند تحت کنترل معرفتی نیستند و در حیطۀ فراواقعیّت قرار میگیرند و به نسبت میزان قطعیت و عزم موجود برای انجام کار در فاصلۀ نزدیکتر یا دورتری نسبت به واقعیّت بلافصل قرار میگیرند. با تطبیق نتایج حاصل از این دو الگو، مشخّص گردید که تحت کنترل معرفتی نبودن عمل، معادل تضمین نبودن وقوع عمل، و محقّق شدن موقعیّت در جهان غیرواقعی نیز معادل قرار گرفتن آن در حیطۀ فراواقعیّت میباشد؛ بنابراین، این دو الگو در کنار هم و بطور مشترک فعلهای وجهنمای کمکی فارسی را مفهومسازی میکنند.
زینب محمد ابراهیمی؛ پروین م. عبدی
دوره 4، شماره 6 ، بهار و تابستان 1391، ، صفحه 81-96
چکیده
نظریه گروه نقشی حرف تعریف یکی از تعدیلهای صورت گرفته در نظریه حاکمیت و مرجع گزینی است که در توصیف و تحلیل گروه اسمی، تحول عمدهای پدید آورد. به طور مثال مجموعهای از فرافکنیهای نقشی خاص در سطوح بالاتر از اسم به کار میرود. درسطح بالاتر از گروه اسمی در گویش لری خرمآبادی، گروههای نقشی شمار، حرف تعریف و اضافه به کار میرود. ...
بیشتر
نظریه گروه نقشی حرف تعریف یکی از تعدیلهای صورت گرفته در نظریه حاکمیت و مرجع گزینی است که در توصیف و تحلیل گروه اسمی، تحول عمدهای پدید آورد. به طور مثال مجموعهای از فرافکنیهای نقشی خاص در سطوح بالاتر از اسم به کار میرود. درسطح بالاتر از گروه اسمی در گویش لری خرمآبادی، گروههای نقشی شمار، حرف تعریف و اضافه به کار میرود. گروههای نقشی مربوط به اسم بر گروه اسمی هیچ گونه نقش معنایی فرافکنی نمیکنند بلکه هر کدام ویژگیهای نحوی خاصی را به گروه اسمی میافزایند. گروه نقشی حرف تعریف، از راه ویژگیهای نحوی خاصِ حروف تعریف، به گروه اسمی ساخت و معنی مناسب تخصیص میدهد. گروه اضافه نیز از راه ویژگی نحوی اضافه و رابطه افزودگی، گروه اسمی را گسترش میدهد. تحقیق حاضر، گروههای نقشی مربوط به اسم را در گویش لری خرمآبادی بررسی و توصیف خواهد کرد.