مهرداد نغزگوی کهن؛ زهرا حکیمآرا
دوره 2، شماره 2 ، بهار و تابستان 1389، ، صفحه 97-114
چکیده
تصریف و واژهسازی از مؤلفههای اصلی نظام صرفی زبان به شمار میروند. تصریف ناظر بر استفاده از وندها برای باز نمودن روابط دستوری/ نحوی است. در این تحقیق ما به استفاده از وندهای تصریفی فعلی در فارسی جدید (فارسی دوره اسلامی) توجه میکنیم. در این دوره به خصوص بعد از قرن ششم/ هفتم هجری، وند تصریفی فعلی جدیدی به زبان فارسی اضافه نشده ...
بیشتر
تصریف و واژهسازی از مؤلفههای اصلی نظام صرفی زبان به شمار میروند. تصریف ناظر بر استفاده از وندها برای باز نمودن روابط دستوری/ نحوی است. در این تحقیق ما به استفاده از وندهای تصریفی فعلی در فارسی جدید (فارسی دوره اسلامی) توجه میکنیم. در این دوره به خصوص بعد از قرن ششم/ هفتم هجری، وند تصریفی فعلی جدیدی به زبان فارسی اضافه نشده است؛ در عوض تعداد زیادی از وندهای تصریفی نیز از رواج افتادهاند. مهمترین وندهای فعلی منسوخ شده عبارتند از:پسوند «-ی» شرطی و استمراری، پسوند «- ست» برای ساخت ماضی نقلی، پسوند امر - ا، پسوندهای دعایی - اد و - ا . علاوه بر حذف وندها، کاربرد بعضی امکانات تصریفی فعلی مثل پیشوندهای می- و بـ - نیز در این دوره کاهش یافته است. ما در این تحقیق ضمن به دست دادن شواهد مختلف از متون متقدم، به این حذفها و کاهشها در نظام تصریفی اشاره خواهیم کرد و نشان خواهیم داد که زبان فارسی حداقل در نظام فعلی گرایش زیادی به تحلیلی شدن داشته است. اضافه شدن کلمات نقشی جدید (مثل فعل کمکی «داشتن») با استفاده از فرایند دستوریشدگی نیز مؤید این مطلب است.