ساخت واژه
بهادر ظفرآبادی؛ جلال رحیمیان
چکیده
فعل سبک فارسی در طول زمان به لحاظ بسامد کاربرد و انواع آن دچار تطور شده است. مطالعه تغییرات بسامدی و انواع فعل سبک رایج در دورههای طولانی تاریخ تطور زبان فارسی امری معقول به نظر میرسد، اما مطالعه افعال سبک در دوره زمانی نسبتاً کوتاه حدوداً یک قرن برای تحولات نحوی امری جالب توجه میباشد که تحقیق حاضر به آن پرداخته است. بررسی در زمانی ...
بیشتر
فعل سبک فارسی در طول زمان به لحاظ بسامد کاربرد و انواع آن دچار تطور شده است. مطالعه تغییرات بسامدی و انواع فعل سبک رایج در دورههای طولانی تاریخ تطور زبان فارسی امری معقول به نظر میرسد، اما مطالعه افعال سبک در دوره زمانی نسبتاً کوتاه حدوداً یک قرن برای تحولات نحوی امری جالب توجه میباشد که تحقیق حاضر به آن پرداخته است. بررسی در زمانی میزان کاربرد فعل سبک فارسی در دورههای مختلف میتواند ظهور و شکل گیری فعل سبک زبان فارسی را نشان دهد. بنابراین بررسی تعداد وقوع برخی از افعال سبک طی یک قرن میتواند به کشف چگونگی روند سبک شدن آنها بیانجامد. به این منظور در این پژوهش، در پنج دوره 15000 فعل (ساده /مرکب) از متون روزنامهای استخراج گردیده؛ سپس پنج فعل سبک «داشتن، آمدن، آوردن، گرفتن و دیدن» که از افعال سبک فارسی به حساب میآید، در طول یک قرن (1220-1320) در پنج دوره مورد بررسی قرار گرفتهاند. با تحلیل افعال مرکب به دستآمده درهر دوره میزان افعال هم به لحاظ «نوع» و هم به لحاظ «رخداد» مشخص گردیده است. این پژوهش نشان میدهد که فعل «داشتن» فعل سبک اصلی در هر پنج دوره مورد بررسی بوده است. همچنین فعل «دیدن» در سه دوره آخر کاربردی از آن به عنوان فعل سبک مشاهده نشده است؛ در صورتیکه در دو دوره اول رواج داشته است، که نشان میدهد در دورههای اولیه به عنوان فعل سبک رواج داشته ولی به مرور زمان کاربرد فعل واژگانی پیدا کرده است. این پژوهش همچنین نشان میدهد که بسامد فعل سبک در دورههای پنجگانه مورد بررسی دارای نوساناتی میباشد، ولی میتوان از نظم حاصل از تغییرات بسامدی قواعدی استخراج و نتایجی مطرح نمود.
ساخت واژه
غلامحسین کریمیدوستان؛ مهدیه اسحاقی
چکیده
در روند تحولات زبان فارسی دستهای از فعلها بخشی از بار معنایی خود را از دست دادهاند و بهاصطلاح سبک شدهاند. از اینرو، در بیان مفاهیم ایستا و رویدادی با عنصر دیگری از مقولۀ اسم، صفت یا حرفاضافه همنشین شده و ساختهای فعل سبک را ایجاد کردهاند. مطالعۀ نحوی و معنایی این ساختها از چالشبرانگیزترین مسائل مورد بررسی ...
بیشتر
در روند تحولات زبان فارسی دستهای از فعلها بخشی از بار معنایی خود را از دست دادهاند و بهاصطلاح سبک شدهاند. از اینرو، در بیان مفاهیم ایستا و رویدادی با عنصر دیگری از مقولۀ اسم، صفت یا حرفاضافه همنشین شده و ساختهای فعل سبک را ایجاد کردهاند. مطالعۀ نحوی و معنایی این ساختها از چالشبرانگیزترین مسائل مورد بررسی زبانشناسی امروز است. در زبان فارسی ساختهای فعل سبک پربسامدترین ساختهای فعلی بهشمار میروند و این امر اهمیت پرداختن به آنها را دو چندان میسازد. پژوهش حاضر میکوشد تا از منظر صرف توزیعی (هله و مرنتز، 1993 ؛ 2013) به پرسشی اساسی در رابطه با این فعلها پاسخ بدهد؛ اینکه، چرا تنها دستهای از فعلها (نه تمامی آنها) به فعل سبک تبدیل شدهاند و آیا این انتخاب تصادفی بوده است یا نظاممند. پرسشی که علیرغم اهمیت از توجه محققان دور ماندهاست. پژوهش حاضر با ارائۀ تحلیلی نشان میدهد که این انتخاب نظاممند است و شواهدی در تأیید این نظاممندی با توجه به ویژگی زیرتخصیصیافتگی و اصل زیرمجموعه صرفتوزیعی ارائه میدهد. از جمله این شواهد تعیین ماهیت و جایگاه 21 فعل سبک زبان فارسی در طبقهبندی لوین (1993)، استفاده از روشی مبتنی بر الگوریتم لسک (1986) و پیشنهاد طبقهبندی جدید فعلهای سبک بر پایۀ نخستیهای معنایی است که در آن ابتدا فعلها به ایستا و رویدادی و سپس فعلهای رویدادی به 4 طبقۀ کارکردی، تغییر مالکیت، تغییر حالت و تغییر مکان تقسیم شدهاند. این شواهد بیانگر این واقعیتند که ماهیت ویژۀ معنایی این فعلهاست که آنها را مستعد تبدیل شدن به فعل سبک کردهاست.
ساخت واژه
ذلیخا عظیم دخت؛ عادل رفیعی؛ حدائق رضائی
چکیده
پژوهش حاضر در چارچوب صرف ساختی به بررسی تنوعات معنایی واژههای مرکب مختوم به ستاک حال «یاب» در زبان فارسی پرداخته است. بهاینمنظور، واژههای مدنظر از پیکرههای درزمانی و همزمانی زبان فارسی گردآوری شدند. این واژهها در مقولههای معنایی ویژگی شخص/ شئ عامل، ابزار و شخص عامل جای میگیرند و به دو مقولۀ عمدۀ واژگانی صفت و اسم ...
بیشتر
پژوهش حاضر در چارچوب صرف ساختی به بررسی تنوعات معنایی واژههای مرکب مختوم به ستاک حال «یاب» در زبان فارسی پرداخته است. بهاینمنظور، واژههای مدنظر از پیکرههای درزمانی و همزمانی زبان فارسی گردآوری شدند. این واژهها در مقولههای معنایی ویژگی شخص/ شئ عامل، ابزار و شخص عامل جای میگیرند و به دو مقولۀ عمدۀ واژگانی صفت و اسم تعلق دارند. بررسی درزمانی واژههای استخراجشده نشان داد فرضیۀ سنتی بسط مفهوم عامل به ابزار در زبان فارسی پاسخگو نیست، بلکه در شکلگیری دو مفهوم عامل و ابزار واژههای مرکب مختوم به ستاک حال «یاب» از مفهوم ویژگی شخص / شئ عامل در زبان فارسی فرایند حذف موصوف دخیل است. در رخداد چنین فرایندی ترجمه قرضی واژهها از زبان انگلیسی در زبان فارسی تأثیرگذار بوده است. نتایج این بررسی حاکی از آن است معنای آغازین ساخت را باید «ویژگی متمایزکننده هستاری مرتبط با مفهوم یافتن و جزء اول» دانست که بهعنوان انتزاعیترین همبستگی صورت و معنای ناظر بر عملکرد واژههای مرکب ساخت [x-ستاک حال «یاب»] در زبان فارسی است. براساس دادههای گردآوریشدۀ پژوهش حاضر، این ساخت بیشترین تعداد واژههای استخراجشده را به خود اختصاص داده است. بهنظر میرسد حذف موصوف «شخص» منجربه شکلگیری طرحوارهای با معنی «شخص انجامدهندۀ عمل یافتن در ارتباط با مفهوم جزء اول» شده است. نظیر چنین طرحوارهای با حذف موصوف «دستگاه / نرمافزار» در شکلگیری طرحوارۀ ابزار با معنی «شئ انجامدهندۀ عمل یافتن در ارتباط با مفهوم جزء اول» بهکار رفته است.
ساخت واژه
شهلا شریفی؛ نرجس بانو صبوری
چکیده
با توجه به تنوعات زبانی موجود در گویشهای خراسان در این مقاله به بررسی کارکرد ضمایر واژهبستی در شماری از گویشهای فارسی خراسانهای رضوی و جنوبی پرداخته میشود. ضمایر واژهبستی از گذشتههای دور، یعنی از دوره باستان تاکنون در زبان فارسی بهکار میرفتهاند، اما گذر زمان کارکردها و بسامد این ضمایر را هم در زبان فارسی ...
بیشتر
با توجه به تنوعات زبانی موجود در گویشهای خراسان در این مقاله به بررسی کارکرد ضمایر واژهبستی در شماری از گویشهای فارسی خراسانهای رضوی و جنوبی پرداخته میشود. ضمایر واژهبستی از گذشتههای دور، یعنی از دوره باستان تاکنون در زبان فارسی بهکار میرفتهاند، اما گذر زمان کارکردها و بسامد این ضمایر را هم در زبان فارسی و هم در گویشهای ایرانی دستخوش تغییراتی کرده است. از آنجا که تغییرات زبانی گویشها لزوما تابع تغییرات درونزبانی و برونزبانی زبان معیار نیست، بررسی این تغییرات میتواند نکات بسیاری را در خصوص روال و شرایط ایجاد آنها روشن سازد. این پژوهش به شیوۀ توصیفی- تحلیلی انجام شده است. بخشی از دادههای این پژوهش برگرفته از پایاننامهها و مقالات، و نیز بخشی از طریق پرسش از گویشوران این گویشها بهدست آمده است. نتیجۀ این پژوهش نشان میدهد که در برخی گویشهای فارسی خراسان (همانند رقهای و طبسی) کارکرد ضمایر واژهبستی هم متنوعتر و هم فراوانتر از فارسی معیار است و این در حالی است که در برخی گویشها (همچون تایبادی و خوافی) این ضمایر اصلاً به کار نمیروند و در برخی دیگر (همانند سدهای) بسیار کمکاربرد بوده و یا (همانند کاخکی) کاربردشان بسیار متفاوت از فارسی معیار است. بررسی دادهها همچنین نشان از آن دارد که در شماری از گویشهای خراسان (همانند رقهای، طبسی، کاخکی و سدهای) متغیرهایی همچون جانداری و معرفگی در چگونگی ظهور برخی واژهبستها تاثیرگذارند.
ساخت واژه
سارا شکری؛ آزیتا عباسی
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی محدودیتهای ناظر بر ترتیب پسوندهای اشتقاقی زبان فارسی بر مبنای رویکرد محدودیتهای پردازشی میپردازد. دادههای این پژوهش از پایگاه دادههای پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی جمعآوری شده است. برای انجام این پژوهش، 8 پسوند زبان فارسی در سلسلهمراتب قرارگیری وندها در رویکرد پردازشی قرار گرفتند، آنگاه ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی محدودیتهای ناظر بر ترتیب پسوندهای اشتقاقی زبان فارسی بر مبنای رویکرد محدودیتهای پردازشی میپردازد. دادههای این پژوهش از پایگاه دادههای پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی جمعآوری شده است. برای انجام این پژوهش، 8 پسوند زبان فارسی در سلسلهمراتب قرارگیری وندها در رویکرد پردازشی قرار گرفتند، آنگاه ارتباط بین رتبهبندی پسوندها در این سلسلهمراتب با زایایی، نسبتهای تجزیهپذیری و قدرت مرزی بررسی شد. همچنین، ارتباط بین جایگاه قرارگیری پسوندها در شکل دوبُعدی شماتیکی با زایایی، نسبتهای تجزیهپذیری و قدرت مرزی بررسی شد. نتیجۀ این مطالعه نشان میدهد بین رتبهبندی پسوندهای مورد مطالعه در سلسلهمراتب قرارگیری وندها در رویکرد محدودیتهای پردازشی با زایایی، نسبتهای تجزیهپذیری و قدرت مرزی ارتباط معنیداری وجود ندارد.