Document Type : Research Paper
Author
University of Shiraz, Ira
Abstract
Keywords
Main Subjects
1- مقدمه
1-1- طرح مسئله تحقیق
خوشۀ همخوانی در هجا به سبب محدودیتهای همنشینی همواره از مواردی بوده است که مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته است (کوته،.a 1997 .b.1997 ؛ 1998؛ زامونر، 2006؛ شینوهارا، 2006). اگرچه در برخی از زبانها در جایگاه آغازه یا پایانه چند همخوان میتوانند تشکیل خوشه دهند ولی همنشینی همخوانها در خوشهها از محدودیتهایی برخوردار است که این محدودیتها با توجه به سنگینی خوشه و همچنین آغازه یا پایانه بودن خوشه متفاوت است. به عنوان مثال، در زبان انگلیسی عضو اول خوشۀ سهتایی در آغازه همواره /s/است. همچنین اعضای دیگر خوشه نیز همخوانهای مشخصی میباشند. توزیع نظامند واجآرایی و محدویتهای خوشه از جمله مواردی است که در شکلگیری ساختار واژگان کودک موثر است (برنت و کارترایت، 1996). از جمله عواملی که میتواند در همنشینی همخوانها در خوشه موثر باشد، جایگاه تولید، شیوه تولید و همچنین همسانی یا ناهمسانی واکداری اعضا نسبت به هم و یا محدودیت باهمآیی نسبت به هسته هجا میباشد. این پژوهش بر آن است تا نشان دهد که تا چه اندازه تناسب رسایی اعضا میتواند در خوشۀ پایانی در زبان فارسی موثر باشد. در این پژوهش علاوه بر واج آرایی در خوشۀ پایانی در کلمات تک هجایی بسامد آن نیز مد نظر قرار گرفته است. آنچه که این پژوهش را از پژوهشهای مشابه متفاوت میسازد، نشان دادن این واقعیت است که بسامد خوشهها در واژههای تک هجایی از تفاوت قابل تأملی برخوردار است که این تفاوت به ویژگیهای همنشینی اعضای خوشه وابسته است. به همین منظور در این پژوهش خوشهها به لحاظ بسامد به دستههایی تقسیم شدهاند که در تحلیل دادهها این طبقهبندی تعریف شده است. در این پژوهش موارد زیر به عنوان پرسشهای تحقیق مد نظر قرار گرفتهاست:
در این پژوهش با توجه به رویکرد بهینگی برخی از محدودیتهای موجود در خوشههای همخوانی مورد بحث بررسی شده است.
1-2- روش تحقیق
در این پژوهش به منظور جمع آوری دادهها ابتدا نگارنده که خود گویشور زبان فارسی میباشد سعی در جمع آوری کلمات تک هجایی با خوشۀ پایانی ظرف مدت شش ماه به تناوب نموده است. علاوه بر این وی با مراجعه به پیکرهای از سه میلیون واژه کلمات تک هجایی را استخراج نموده و با فهرست گردآوری شده مطابقت داده و مواردی که در فهرست موجود نبوده است اضافه نموده است تا بتوان مجموعۀ قابل قبولی از واژههای تک هجایی زبان فارسی جمعآوری نمود. این مجموعه 625 کلمه تک هجایی زبان فارسی را شامل شده است. در این پژوهش ابتدا خوشههای پایانی برحسب بسامد حضور در واژههای تک هجایی زبان فارسی، دستهبندی شده است. پس از تحلیل بسامدی خوشهها، اعضای خوشهها به لحاظ همسانی در واکداری محک زده شده است. همچنین بسامد تک تک همخوانهای حاضر در خوشهها تعیین و نسبت به جایگاه اول و دوم و همچنین هستۀ هجا مورد ارزیابی قرار گرفته است.
2- پیشینه تحقیق
عمده پژوهشهایی که در خصوص خوشۀ همخوانی زبان فارسی صورت گرفته است، پیرامون توالی رسایی در خوشۀ همخوانی میباشد که از آن جمله میتوان به احمدی و بیجن خان (1389)، مهربان (1389)، شجاعی و بیجنخان (1391) و رحیمی ، وزیر نژاد و اسلامی (1993) اشاره کرد. در این بخش ابتدا به پیشینۀ مطالعاتی که در خصوص خوشۀ پایانی خصوصاً با توجه به بحث بسامد و واکداری در زبان فارسی انجام شده معرفی و مورد نقد و بررسی قرار خواهدگرفت.
ثمره (1371) ظاهراً اولین کسی است که در خصوص خوشۀ همخوانی زبان فارسی بر مبنای یک پژوهش اصیل اظهار نظر میکند. وی چهار محدودیت ساختی، رفتاری، تحول زبان و موارد اتفاقی را (ص170) عوامل موثر در همنشینی همخوانها در هجا بر میشمرد. وی از جمله محدودیتهای ساختی را که در همنشینی همخوان موثر است را یکسانی دو عضو، جایگاه یکسان (با قبول استثنائات)، توالی همخوانهای صفیری و پاشیده، برشمرده است. در خصوص واکداری نیز ادعا کردهاست که دو انفجاری گرایش به نیمه واکداری و سایشیها به بیواکی گرایش دارند. به لحاظ رفتاری نیز ثمره ادعا کردهاست / p و ʒ/ و /g و ʧ/ نمی توانند با هم تشکیل خوشه دهند.
در خصوص رابطۀ اعضای خوشه و هستۀ هجا، ثمره (1371: 172) نشان داده است که واکههای بلند در همشینی با خوشههای همخوانی دارای محدودیت است. در خصوص عضو دوم خوشه نیز برخی از همخوانها از خود محدودیتی در همراهی با برخی از واکهها ایجاد میکنند. به عنوان مثال در بین خوشههای/ /b فقط آنهایی میتوانند بعد از/ χ/ قرار گیرند که جزء دوم آنها یکی از همخوانهای /Ɂ, s, n, h/ باشد.
کامبوزیا (1383) با بررسی خوشههای همخوانی زبان فارسی نشان داده است که هستۀ هجا با آرایش واجی در پایانۀ هجا رابطۀ مستقیم دارد. وی ادعا کرده است که از 23 همخوان زبان فارسی 12 همخوان در خوشۀ پایانی بعد از واکههای / /ɒ, u, i قرار میگیرند. این در حالی است که هجایی که در خوشۀ پایانی آن /a, e, o/ باشد همه همخوانها بجز /p/ و/ʒ/ در آن بهکار میروند. البته شواهد زیادی وجود دارد که بعد از این سه واکه خوشههایی با همخوان /p/ بهکار میرود که در بخش تحلیل دادهها به مواردی از این دست اشاره خواهد شد. وی ادعا اکرده است بعد از واکههای
/ɒ, u, i/ خوشۀ همخوانی گرفته (- رسا) بیواک خواهد بود ولی بعد از واکههای a, e, o/ / اینگونه نمی باشد. این مسأله نیز از جمله مواردی میباشد که لازم است بیشتر بررسی شود؛ چرا که موارد نقضی برای آن وجود دارد (مانند خواند، راند،...). مگر اینکه بر واژههای انتخاب شده قیدی زده شود، مثلاً ساده باشد نه با وند اشتقاقی یا تصریفی. در این بررسی همچنین ادعا شده است که بعد از واکههای / /ɒ, u, i همخوان چاکنایی قرار نمیگیرد.
کامبوزیا( 1388) نشان دادهاست که خوشههای پایانی (در هجای CVCC) در پایان تکواژ و یا پایان واژه قرار میگیرند. به عبارتی خوشهها نه در هجای آغازین و نه در هجای میانی تکواژ و کلمه قرار نمی گیرد. وی نشان داده است همخوانهای گرفته بعد از واکههای بلند در مشخصۀ واک مشترک میباشند. همچنین در صورتی که هستۀ هجا یکی از واکههای بلند باشد دو همخوان چاکنایی/ Ɂ و /h ظاهر نمیشوند. وی همچنین نشان داده است همخوانهای خیشومی نسبت به هستۀ هجا حساس است. وی همچنین ادعا کرده است همخوان خیشومی /m/ جز در واژههای قرضی به عنوان عضوی از خوشه در صورتی که هستۀ هجا یکی از واکههای /ɒ, u, i/ باشد ظاهر نمیشوند.
کامبوزیا و هادیان (1388) با توجه به رفتار متفاوت واکههای / /ɒ, u, i نسبت به سایر واکهها، نشان داده است که واکههای مذکور نسبت به سایر واکهها طبقۀ طبیعی را شکل میدهد. کامبوزیا و ذوالفقاری سریش (2006) با بررسی خوشههای همخوانی در زبان فارسی ادعا کرده است که در صورتی که هستۀ هجا در زبان فارسی یکی از واکههای ɒ, u, i/ / باشد، اصل توالی رسایی رعایت میشود ولی در صورتی که هستۀ هجا یکی دیگر از واکههای زبان فارسی باشد اصل توالی رسایی نقض میگردد. در این پژوهش بر این اساس ادعا شده است که واکههای / /ɒ, u, i و همچنین / /a, e, o تشکیل طبقات طبیعی میدهند.
قسیسین، قیومی و محمود بختیاری ( 1390) در یک بررسی نشان دادهاند فراگیری خوشههای همخوانی در کودک از 7/2 تا 3 سالگی آغاز میشود. در این پژوهش نشان داده شده است که همخوانهایی که یکی از اعضای آن همخوان خیشومی یا انسدادی باشد زودتر از سایر همخوانها تثبیت میشود. جلیلهوند و دیگران (1390) نیز در بررسی خود که در خصوص رشد زبانی کودکان 4 تا 6 ساله انجام دادهاند، نشان دادهاند که با افزایش سن حذف همخوان از خوشۀ پایانی کاهش مییابد. این پژوهش همچنین نشان میدهد که علی رغم اینکه در فاصله 4 تا 6 سالگی سایر فرایندهای واجی به زیر 5 درصد میرسد ولی این فرایندها تا پایان دورۀ مورد بررسی (شش سالگی) به بیشتر از 5 درصد میرسد.
3- تحلیل دادهها
در این بخش از پژوهش متناسب با پرسشهای پژوهش، دادههای پژوهش در چند بخش تحلیل خواهد شد. در بخش اول خوشههای پایانی برحسب بسامد که در چند دسته تقسیم شده است معرفی خواهد شد.
3-1- تحلیل خوشههای پایانی بر حسب بسامد
خوشههای همخوانی در تولید واژه از وضعیت نامتوازنی برخوردارند، بهطوری که برخی از خوشهها تا بیش از بیست برابر خوشههای دیگر فعال میباشند. به منظور ارائه تصویری روشن از این وضعیت در این پژوهش خوشههای همخوانی برحسب حضور در واژههای تک هجایی به پنج دسته 1 و 2 واژه ، 3 الی 5 واژه، 6 الی 10 واژه ، 11 الی 20 واژه CVCC و بالاتر از 20 واژه تقسیم شدهاست (جدول (1 )). دادههای این بخش از پژوهش نشان میدهد که علیرغم اینکه فاصله دستهها به تدریج افزایش مییابد ولی تعداد خوشهها بهطور محسوسی کاهش یافته است. بهطوری که در دستۀ بالای 20 واژۀ سه خوشه و بین 11 الی 20 پنج خوشه بیشتر وجود ندارد. این در حالی است که در دستۀ اول تعداد به 96 خوشه میرسد. به لحاظ آماری نیز این تفاوت فراوانی تا سطح معناداری 000/0 (p<.001) معنادار است. بیش از نیمی از خوشهها در گروه اول، بیش از 85 درصد از خوشهها در گروههای اول و دوم قرار دارد. این نشان میدهد که اغلب خوشهها در بیش از پنج واژه شرکت نمیکنند. بررسی دادههای این مجموعه همچنین نشان میدهد که کمتر از 4 چهار درصد از خوشههای مورد بررسی دارای بسامد 10 و بیش از 10 میباشد. به عبارتی دیگر، بیش از 96 درصد از مجموعه خوشهها در 10 و کمتر از 10 واژه تکرار شدهاند.
جدول (1) نشان میدهد که فعالترین خوشههای پایانی زبان فارسی در کلمات تک هجایی به ترتیب st و ft, ʃt میباشد. این میزان از خوشهها به لحاظ نوع تنها 6/1 % از خوشهها را شامل میشود. در هر سه خوشه هر دو عضو بیواک میباشد. عضو اول در هرسه سایشی و عضو دوم انسدادی میباشد. عضو پایانی در هر سه خوشه پیش دهانی، تیغهزبانی بیواک غیر پیوسته میباشد. این جدول همچنین نشان میدهد که بیش از 52 درصد از انواع خوشهها، آنهایی هستند که بیش از 2 بار در پیکره مورد بررسی تکرار نشدهاند. جدول (1) همچنین نشان میدهد که همه همخوانهای زبان فارسی به جز همخوان /ʒ/ حداقل یک بار به عنوان یکی از اعضای خوشۀ همخوانی بهکار رفتهاند.
جدول 1: توزیع خوشههای همخوانی با توجه به تعداد واژه
تعداد واژه |
خوشه |
تعداد خوشه
|
جمع تعداد واژه |
1 و 2 |
fG, vɁ, sd, bt, sɁ, sG, zG, zɁ, ʃv, χv, fl, zf, fv, fʃ, fχ, vr, vh, hs, hz, sʤ, zʒ, zn, šj, fj, bd, bc, tb, b ,Ɉ dG, Gt, bɁ, Gb, Gv, dv, Gš, Ɂz, Ɂj, bs, bʃ, bχ, cm, Gš, dl, cl, Gr, Ɂr, mš, mb, mG, mt, nχ, nh, ls, lh, lχ, rn, ld, rχ, ʤɁ, ʤz, ʤv, ʤh, jɁ, jʃ, zb, ʃG, sf, zv, vf, vʃ, hz, ʃn, hj, ds, Gf, Gz, Ɂf, Ɂʃ, Ɂm, Gs , tn, cm, nf, md, mt, nɁ, lv, rv, ʤb, ʤd, jb, jt, jc, jz, jm, jr |
96 (5/52%)
|
132
|
3 الی 5 |
zd, fɁ, vt, vd, vG, sc, hd, χʃ, ʃf, vl, sl, fr ,zl, vz, vʤ, hv, sm, hn, ʃm, tG, Gd, Ɂd, tf, ks, Ɂs, bz, kr, tm, Gl, ti, Ɂl, nb, ns, ms, mɁ, mp, ml, mm, nz, rt, rɈ, rc, rs, lb, lt, lc, lG, lɁ, rʧ, rɁ, rʤ, rG, rʃ, rn, rG, ʤr, ʤm, jd, ys, jf, jn |
61 (3/33%) |
228
|
6 الی 10 |
sb, ʃc, sr, sl, hl, zm, hm, br, dr, mr, nʤ, rz, rm, lf, rb, rf, rz, jl |
18 (8/9%) |
119
|
10 الی20 |
χt, hr, nd, nɈ |
4 (1/2%) |
74
|
بالای 20 |
ft, st, ʃt |
3 (6/1%) |
68
|
جمع |
|
182 |
625 |
مقایسۀ رتبۀ همخوانها در پیکرۀ گفتاری (منصوری، 1386و1388 ) و خوشههای پایانی (جدول2) نشان میدهد که تفاوت معناداری بین این رتبهها وجود دارد. رتبه 3 و 4 /n وd/ از تنزل 9 رتبهای برخوردارند که این نشان میدهد برخلاف پیشبینی این دو واج چندان تمایلی به حضور در خوشه نسبت به گونۀ گفتاری ندارند. به همین صورت همخوانهای /c/ و/ /s از تنزل 8 رتبهای و t, j, h/ / به ترتیب از تنزل 5، 6 و 7 رتبهای برخوردارند. تحلیل این قسمت نشان میدهد برخی از همخوانها حضورشان در خوشۀ پایانی کمتر از زنجیرۀ معمولی گفتار است. برخی از همخوانهای دیگر به عکس، میل به حضورشان در خوشه بسیار بیشتر از حضورشان در زنجیرۀ معمولی گفتار است. دو همخوان /f/ و/G/ (انسدادی واکدار ملازی) با 11 رتبه افزایش، /l/ با 10 و همچنین /z/ و v/ با 8 رتبه افزایش از این دستهاند. دو همخوان انسدادی /b/ و / /Ɂ (انسدادی چاکنایی) با تنزل 3 و 2 رتبهای و همچنین /ʤ/ با 3 و x/ و/g با 2 رتبه افزایش نشان میدهد این همخوانهاچندان تفاوتی از این حیث نداشتهاند. سه همخوان /p, ʧ, ʒ/ که از همخوانهای کم بسامد زبان فارسی و /m/و/r/ (واج های پر بسامد) و/ /ʃ حضورشان در خوشه و محیط عادی زبان تفاوتی نشان نمیدهد.
جدول 2: مقایسۀ رتبۀ همخوان در خوشه و زبان گفتار
تغییر رتبه |
رتبه خوشه |
رتبه عادی |
همخوان |
تغییر رتبه |
رتبه خوشه |
رتبه عادی |
همخوان |
10اف |
3 |
13 |
l |
0 |
1 |
1 |
r |
8اف |
6 |
14 |
z |
0 |
2 |
2 |
m |
8اف |
7 |
15 |
v |
9ک |
12 |
3 |
n |
11اف |
5 |
16 |
G |
9ک |
13 |
4 |
d |
2ک |
19 |
17 |
χ |
3ک |
8 |
5 |
b |
2ک |
20 |
18 |
Ɉ |
2ک |
8 |
6 |
Ɂ |
11اف |
8 |
19 |
f |
5ک |
12 |
7 |
t |
3اف |
17 |
20 |
ʤ |
6ک |
14 |
8 |
j |
0 |
21 |
21 |
p |
7ک |
16 |
9 |
h |
0 |
22 |
22 |
ʧ |
8ک |
18 |
10 |
c |
0 |
23 |
23 |
Ʒ |
8اف |
3 |
11 |
s |
|
|
|
|
0 |
12 |
12 |
ʃ |
اف=افزایش ک = کاهش
به لحاظ مقایسه میزان حضور همخوان بیواک به واکدار در خوشههای پایانی زبان فارسی میتوان اذعان کرد که این تفاوت قابل توجه است. در این بررسی میزان حضور همخوانهای واکدار در خوشه 25 درصد بیشتر از همخوانهای بیواک میباشد. از این منظر که واکدار بودن و بیواک بودن در عضو اول و دوم تأثیرگذار میباشد یا خیر میتوان ادعا کرد که تفاوت محسوسی دیده نمیشود.
3-2- بسامد هر همخوان در خوشۀ پایانی
به منظور نشان دادن سهم هریک از همخوانها در خوشههای همخوانی در واژههای تک هجایی، بسامد هر همخوان در پیکرۀ مورد بررسی تعیین و بهصورت جدول (3) ارائه شدهاست.
جدول 3: بسامد همخوانها در خوشه
جمع |
چاکنایی |
ملازی |
نرمکامی |
کامی |
لثوی کامی |
لثوی |
دندانی لثوی |
لب و دندانی |
لبی |
|
73 40 |
Ɂ,20 |
G,23 |
|
c,11 Ɉ,3 |
|
|
t,18 d,17 |
|
p,1 b,20 |
انسدادی |
1 13 |
|
|
|
|
ʧ,1 ʤ,13 |
|
|
|
|
انسایشی |
83 42 |
h,14 |
|
χ,8 |
|
ʃ,18 ʒ,0 |
s,23 z,21 |
|
f,20 v,21 |
|
سایشی |
42 |
|
|
|
|
|
n,18 |
|
|
m,24 |
خیشومی |
23 |
|
|
|
|
|
l,23 |
|
|
|
کناری |
31 |
|
|
|
|
|
r,31 |
|
|
|
لرزشی |
17 |
|
|
|
ʤ,17 |
|
|
|
|
|
ناسوده |
158 208 |
34 |
22 |
8 |
31 |
32 |
116 |
35 |
41 |
46 |
جمع |
جدول (3) نشان میدهد که بیشترین بسامد متعلق به همخوان /r/ با 31 بار تکرار میباشد. فراوانی این همخوان با همخوانی که در رتبه بعد قرار گرفته است یعنی /m/ با 24 بار فراوانی قابل توجه است. تفاوت رتبههای بعدی یعنی /s/ و /l/ با 23 و /G/ با 22 فراوانی چندان محسوس نمیباشد. در پژهشهایی که در خصوص زبان فارسی صورت گرفته است (منصوری، 1386و1388) نشان میدهد که همخوانهای /m ,n, r/ پربسامدترین همخوانهای زبان فارسی هستند که در خصوص فراوانی در خوشه همخوان، همخوان /n/ از دو همخوان دیگر کمتر است. همخوان /s/ نیز در مجموع در سایر پژوهشها در جایگاه این چنینی قرار ندارد عجیب تر از همه همخوان /G/ است که در زبان فارسی ز همخوانهای نسبتاً کم بسامد به حساب میآید ولی به لحاظ حضور در خوشه در ردیف چند همخوان پر بسامد قرار می گیرد. این نشان می دهد که همخوان ها الزاما از توزیع یکسانی در آغازه و پایانه و همچنین در خوشه و غیر خوشه برخوردار نیستند.
ده همخوان /m, l, s, r, b, G, Ɂ, f, v, z/ از فراوانی 20 و بالاتر و همخوانهای/ t, d, c, ʃ, h, ʤ, n, j / از فراوانی کمتر از 20 و بیشتر از 10 برخوردار میباشند. همخوانهای /p, Ɉ, ʧ/ از فراوانی ناچیز 1 الی3 برخوردارند که نشان میدهد این همخوانها تمایلی به شرکت در خوشه ندارند. مقایسۀ این همخوانها با جفتهای متناظر خود به لحاظ جایگاه و شیوۀ تولید نشان میدهد که جایگاه یا شیوه نمیتواند دلیل عدم حضور این همخوانها باشد.
در مجموعِ همخوانهای گرفته، همخوانهای بیواک از بسامد بیشتری برخوردار میباشند که این با بینشان بودن جفت بیواک در همخوانهای گرفته (بیجن خان، 1384) هم راستا میباشد. در مجموع به لحاظ واکداری 43% بیواک و
57 % واکدار میباشند. به لحاظ جایگاه تولید لثویها بیشترین (32 درصد) میزان مشارکت در شکلگیری خوشه همخوانی داشتهاند. به لحاظ شیوۀ تولید سایشیها با 34 درصد و انسدادیها با 31 درصد بیشترین و انسایشیها با 4 درصد و ناسودهها با 5 درصد کمترین میزان حضور را به خود اختصاص دادهاند.
به لحاظ برخی از مشخصات تمایزدهنده [+پیش دهانی]ها با 7/64 % در مقابل [–پیش دهانی]ها با 3/35 % برتری پیشدهانیها در شکلگیری خوشههای پایانی نشان داده میشود. همچنین مشارکت 69 % همخوانهای گرفته در مقابل 31 % همخوانهای رسا برتری همخوانهای گرفته را در شکلگیری خوشههای پایانی زبان فارسی نشان میدهد. به لحاظ مشخصۀ تیغه زبانی، بسامد همخوانهای [+تیغه زبانی] و [–تیغه زبانی] تقریباً برابر است.
3-3- مقایسۀ همخوانها در جایگاه اول و دوم
حضور همخوانها در جایگاه اول و دوم خوشۀ پایانی یکی از مواردی است که میتواند مورد توجه قرار گیرد؛ چرا که حضور همخوانها در جایگاه اول و دوم میتواند متأثر از سه عامل رسایی، ویژگیهای هستۀ هجا و همچنین ویژگیهای مرز هجا باشد. ثمره (1371) نیز این مهم را مد نظر قرار دادهاست. در این مطالعه بسامد حضور هر همخوان در خوشه به صورت جدول (4) ارائه شده است. مقایسۀ فراوانی همخوان به عنوان عضو اول و دوم خوشه نشان میدهد که در اغلب موارد بجز در خصوص /Ɉ, h, r, j, t, d/ تفاوت محسوسی مشاهده نمیگردد. همخوان /Ɉ/ که از همخوانهای کم بسامد در خوشه میباشد صرفاً به عنوان عضو دوم خوشه و بعد از همخوان واکدار در این پژوهش مشاهده شده است. همخوان h/ / نیز از جمله همخوانهایی است که تمایل دارد در خوشۀ پایانی به عنوان عضو اول واقع شود. نسبت دو برابری همخوان / /r به عنوان عضو اول نیز نشان میدهد که این همخوان بهطور محسوسی تمایل به قرار گرفتن به عنوان عضو اول خوشه دارد. حضور سه برابری همخوان ʤ/ / در جایگاه اول نشان میدهد که این همخوان نیز تمایل به حضور به عنوان عضو اول را دارد. همخوانهای/ /t و/ /d نیز بیشتر تمایل دارند به عنوان عضو پایانی خوشه همخوانی قرار گیرند.
جدول4: بسامد همخوانها در خوشههای پایانی در جایگاه اول و دوم
جمع |
چاکنایی |
ملازی |
نرمکامی |
کامی |
لثوی کامی |
لثوی |
دندانی لثوی |
لب و دندانی |
لبی |
|
73 40 |
?,11,9 |
G,12,11 |
|
c,5,6 Ɉ,0,3 |
|
|
t,6,12 d,12,5 |
|
p,0,1 b,10,10 |
انسدادی |
1 13 |
|
|
|
|
ʧ,0,1 ʤ,8,5 |
|
|
|
|
انسایشی |
83 42 |
h,10,4 |
|
χ,3,5 |
|
ʃ,9,9 ž,0 |
s,11,12 z,10,11 |
|
f,10,10 v,10,11 |
|
سایشی |
42 |
|
|
|
|
|
n,11,7 |
|
|
m,12,12 |
خیشومی |
23 |
|
|
|
|
|
l,11,12 |
|
|
|
کناری |
31 |
|
|
|
|
|
r,19,12 |
|
|
|
لرزشی |
17 |
|
|
|
j,13,4 |
|
|
|
|
|
ناسوده |
158 208 |
34 |
22 |
8 |
31 |
32 |
116 |
35 |
41 |
46 |
جمع |
بر اساس این تحلیل بسامد چهار همخوان /b, f, m, ʃ/ در جایگاه اول و دوم (عضو اول و دوم خوشه) برابر است. همخوانهای / G, s, z, v, l / با یک درجه اختلاف نیز برابر هستند. همخوانهای /r, j, d, n, h/ آشکارا تمایل دارند در جایگاه اول ظاهر شوند تا دوم. همخوان j/ / در جایگاه دوم فقط بعد از همخوان بیواک ولی درجایگاه اول قبل از همخوان بیواک و واکدار ظاهر میشود. مقایسۀ جفت بیواک و واکدار / t و /d که یکی در جایگاه دوم دو برابر جایگاه اول و در دیگری در جایگاه اول بیش دو برابر جایگاه دوم میباشد جالب توجه است. این جدول نشان میدهد حضور ده همخوان از مجموع 23 همخوان زبان فارسی (بیش از 43%) در جایگاه اول و دوم از تفاوت چندانی برخوردار نیست. این همخوانها از جایگاههای متنوع محلهای تولید و شیوۀ تولید برخوردار بوده و متعلق به جایگاه و شیوۀ تولید خاصی نمی باشد. همچنین به لحاظ مولفه واکداری نیز در هر دو گروه واکدار و بیواک قرار دارند.
3-4. تحلیل همسانی و غیرهمسانی واکی همخوانهای خوشه
یکی دیگر از مواردی که میتواند در بحث همنشینی همخوانها در خوشۀ پایانی مد نظر قرار بگیرد، همنشینی همخوانها در خوشه به لحاظ واکداری میباشد. به لحاظ همسانی واکداری میتوان سه حالت همسانی واکداری، همسانی بی واکی و ناهمسانی متصور شد که در جدول (5) ارائه شدهاست. بیش از 47 % از خوشهها به لحاظ واکداری و بی واکی همسان میباشند. این در حالی است که نزدیک به 53 % از خوشهها از این لحاظ ناهمسان میباشند. این واقعیت نشان میدهد که گرایش در خوشههای همخوانی به سمت ناهمسانی میباشد.
جدول5: توزیع همسانی واکی همخوانها در خوشه پایانی
|
خوشه |
تعداد |
درصد |
همسانی بی واکی |
sɁ, fʃ, fχ, sf, Ɂf, Ɂʃ, fɁ, sc, χʃ, ʃf, ft, st, ʃt, χt, ʃc, tf ,cs, Ɂs, hs, |
19 |
4/10 |
همسانی واکداری |
ʤz, ʤv, jz, jm, jr, lv, rv, ʤb, ʤd, jb, md, zv, Gz, zb, ,rn, ld, mb, Gb, Gv, mG, dl, Gr, vr, dv, bɈ, dG, zʤ, ,zn, bd, zG, rn, rG, ʤr, ʤm, jd, jn, rʤ, rG, lG, ml, mm, nz, rɈ, zl, vz, vʤ, nd, nɡ, bz, Gl, nb, lb, vd, vG, Gd, zd, vl, rz, jl, br, dr, mr, nʤ, rz, rm, rb, zm, |
67 |
8/36 |
نا همسانی |
jt, jc, mt, nɁ, tn, Ɂm, Gs, fG, vɁ, sd, bt, rχ, ʤɁ, vh, ,lf, hm, sr, sl, hl sb, rf, hr, hd, ti, Ɂl, vt,Ɂd, hz, sʤ, sG, zɁ, ʃv, χv, fl, zf, fv, vf, vʃ, hz, ʃn, hj cm, nf, ,bc, tb, ds, Gf, ʤh, jɁ, jʃ, ʃG, ʃj, fj, mt, nx, nh, ls, ,lh, lx, Ɂr, mʃ, cl, Gʃ, Ɂz, Ɂj, bs, bʃ, bx, cm, Gʃ, Gt, bɁ, js, jf, lt, rc, rs, rt, ns, cr, tm, lc, lɁ, rʃ, rɁ, rʃ, fr, hn, ʃm, sl, tG, ms, mɁ, mp, hv, sm |
96 |
8/52 |
جمع |
|
182 |
100 |
مقایسه همسانی در بیواکی که تنها کمی بیش از 10% را به خود اختصاص داده است در مقابل همسانی واکداری که نزدیک به 38 % از خوشهها به خود اختصاص داده است نشان میدهد که خوشههای همخوانی در همسانی واکی گرایش به همسان شدن در واکداری را دارند.
با مقایسه دادههای جداول (5) و (1) میتوان به این نتیجه رسید که در خوشههای کم بسامد همسانی بیواکی کمتر از همسانی باواکی و ناهمسانی میباشد. این در حالی است که در خوشههای پربسامد بالای بیست واژه از هر سه خوشۀ ناهمسانی بیواکی برخوردار هستند. این جداول همچنین نشان میدهند که حجم قابل توجهی از خوشههای با بسامد 5 و کمتر، از همسانی با واکی برخوردار هستند. ناهمسانی نیز در این خوشهها در مجموع بیش از نیمی از مجموع خوشهها میباشد. با توجه به اینکه که 57% واژههای پیکره با بسامد 5 و کمتر از 5 میباشد. این وضعیت نشان میدهد که سهم همسانی بیواکی کمتر از همسانی واکداری و همسانی واکداری کمتر از ناهمسانی میباشد. در فاصله 5 تا 20 واژه که بیش از 31% پیکره را شامل شده است. همسانی واکداری از سهم بسیار بیشتری نسبت به همسانی بیواکی برخوردار است. علیرغم اینکه همۀ خوشههای با بسامد بالای 20 دارای همسانی بیواکی هستند، با توجه به اینکه این مجموعه به لحاظ نوع 6/1 و به لحاظ بسامد در پیکره 11% برخوردار است، این وضعیت نمیتواند تغییر چندانی در نتیجه حاصل کند. بر این اساس به طور قطع همسانی بیواکی کمتر از همسانی واکداری میباشد و ناهمسانی واکی نیز حجم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که ضمن قبول گرایش به ناهمسانی واکی در خوشههای پایانی، گرایش به همسانی واکداری بسیار بیشتر از گرایش به همسانی بیواکی میباشد. به عبارتی دیگر، به لحاظ وضعیت واک در خوشههای زبان فارسی هر دو وضعیت همسانی و ناهمسانی قابل توجه است و نمیتوان به طور مطلق حکم کرد که خوشههای فارسی از این لحاظ همسان یا ناهمسان میباشند. با فرض همسانی دادهها نشان میدهند که در خوشهها تمایل آشکارا به سمت همسانی واکداری میباشد.
در اینجا این پرسش ذهن خواننده را به خود مشغول میکند که ممکن است در ناهمسانیها یکی از دو جایگاه بهطور مشخص نسبت به جایگاه دیگر در بیواکی یا واکداری اولویت داشته باشد. به همین منظور مقایسه وضعیت ناهمسانی بیواکی و واکداری در جایگاه اول و دوم در جدول (6) مورد مقایسه قرار گرفته است. این جدول نشان میدهد که اگرچه تفاوت اندکی بین دو جایگاه وجود دارد ولی این تفاوت در هیچ یک از حالتهای زیر قابل تصور نیست. این جدول نشان میدهد که در ترکیبهای بیواکی واکداری و همچنین واکداری و بیواکی تفاوت عضو بیواک و واکدار چندان قابل ملاحظه نیست (تفاوت 2% بین 49 % و 51 %). بر این اساس علی رغم اینکه عوامل سه گانه رسایی، وضعیت هسته هجا و همچنین مرزهجا میتواند موثر باشد ولی این باعث نشده است وضعیت واکداری با توجه به جایگاه تغییر قابل ملاحظهای نشان دهد.
جدول 6: ناهمسانی در جایگاه اول و دوم
ناهمسانی |
تعداد |
درصد |
جمع |
|
بیواکی |
جایگاه اول |
41 |
45 |
49% |
جایگاه دوم |
49 |
55 |
||
ناهمسانی واکداری |
جایگاه اول |
51 |
54 |
51% |
جایگاه دوم |
43 |
46 |
3-5- تناسب هستۀ هجا با خوشۀ پایانی
تناسب پایانه بهطور عام و خوشههای همخوانی با هستۀ هجا بهطور خاص از جمله مواردی است که در برخی از پژوهشهایی که در خصوص فارسی و غیر فارسی صورت گرفته است به آن اشاره شده است. دادههای جدول (7 ) تناسب هستۀ هجا با خوشۀ پایانی در پژوهش مورد بحث را نشان میدهد. بر اساس دادههای این جدول اگرچه سایشی انسدادیها مانند بقیه گروهها بیشتر تمایل دارند که با /a/ همنشین شوند ولی با واکههای دیگر نیز بهطور تقریباً متوازن همنشین میشوند. این گروه با فاصله معناداری از بقیه گروهها فعالتر هستند. خوشۀ سایشی علاوه بر اینکه مانند اکثر خوشههای دیگر هیچ تمایلی به همنشینی با واکههای/ /ɒ, u, i ندارد، تمایلی به همنشینی با /e/ نیز نشان نمیدهد. خوشۀ انسدادی – سایشی در این مجموعه نیز از وضعیت متفاوتتری برخوردار است. از 33 مورد ، 30 مورد همنشینی با /a/ و سه مورد بقیه با o/ و e / همنشینی پیدا کرده است. یعنی همنشینی با یک واکه 10 برابر همنشینی با کل واکههای دیگر است.
جدول 7: توزیع واکههای /a, e, o/ در خوشه
خوشه |
o |
e |
a |
خوشه |
o |
e |
a |
س- ا |
21 |
16 |
47 |
ا-ر |
1 |
12 |
19 |
س- س |
14 |
1 |
15 |
خ-ا |
10 |
6 |
28 |
س-ر |
13 |
4 |
24 |
خ-س |
4 |
7 |
10 |
ا-ا |
4 |
3 |
21 |
ل-ا |
11 |
11 |
35 |
ا-س |
2 |
1 |
30 |
ل-س |
12 |
9 |
29 |
سایر |
16 |
27 |
31 |
|
|
|
|
در خصوص واکههای ɒ, u, i/ / باید گفت که تنها سایشی-انسدادیها از خود تمایل به همشینی با آنها را نشان میدهند. از مجموع 39 مورد که هسته هجا واکههای / /ɒ, u, i بوده است 33 مورد با گروه سایشی انسدادی و تنها 6 مورد با سایر گروههای دهگانه مشاهده شده است. جالب اینکه پنج مورد از شش مورد در این گروهها متعلق به واژههای دخیل بوده است (به دلیل عدم همنشینی واکههای/ /ɒ, u, i با گروههای متعدد، در جدول آورده نشده است).
بیش از 54 % از مجموع هستۀ هجاهای مورد بررسی با /a/ همنشین شده است این در حالی است که سهم پنج واکه دیگر کمتر از 46 % است.
3-6- تحلیل همنشینی همخوانها در خوشۀ پایانی در قالب نظریه بهینگی
بر اساس تحلیلی که در بندهای 3-1 الی 3-5 در خصوص همنشینی همخوانها در خوشه ارائه شد میتوان محدودیتهایی را به صورت زیر تعریف کرد.
در بند 3-5 مشخص شد که واکههای / /ɒ, u, i تنها با همخوانهای سایشی در جایگاه اول همنشین میشوند. این محدودیت را میتوان به صورت زیر معرفی کرد.
محدودیت Vtens.C fr
در صورتی که هستۀ هجا واکۀ سخت باشد همخوان مجاور در خوشه باید سایشی باشد.
در بند 3-4 اشاره شد که همخوانها به لحاظ همسانی واکی تمایلی به همسانی بیواکی ندارند. این مفهوم را میتوان به صورت محدودیت زیر تعریف کرد.
محدودیت *VOICELESS- hem
دو همخوان بیواک نباید همجوار باشند.
در بند 3-4 مشخص شد که به لحاظ واکی نیز بخش قابل توجهی از خوشهها به صورتی هستند که همخوانهای واکدار همجوار هم نمیشوند. این محدویت را میتوان به صورت زیر تعریف کرد.
محدودیت *VOICE-hem
دو همخوان واکدار نباید همجوار باشند.
همچنین در بند 3-4 مشخص شد که بیش از نیمی از خوشههای پایانی به لحاظ واکی ناهمسان میباشند. بر این اساس میتوان محدودیت زیر را نیز اضافه کرد.
محدودیت VOICE- het
دو همخوان در خوشه همخوانی به لحاظ واکی ناهمسان میباشند.
یکی دیگر از محدودیتها محدودیت حفظ مشخصۀ پسین میباشد.
حفظ مشخصّۀ پسین IDENT-IO (back)
وضعیت هسته هجا در درونداد به لحاظ پسین در برونداد حفظ شود.
محدودیتهای پنجگانه زیر را میتوان با توجه به اهمیت به صورت زیر رتبهبندی کرد:
Vtens C fr >> IDENT-IO (back) * VOICELESS -hem>>*VOICE hem >>VOICE het
میتوان تابلو زیر را در دستگاه بهینگی برای واژه «بافت» متصور شد.
تابلو1: رقابت محدودیتها در واژه «بافت»
VOICE-het |
*VOICE- hem |
*VOICELESS hem |
BACK-IO(back) |
Vtens C fr |
/bɒft/ |
* |
|
* |
*! |
|
[baft] |
* |
|
* |
|
|
F [bɒft] |
* |
|
* |
|
*! |
[bɒpt] |
* |
*! |
|
|
|
[bɒvd] |
بر اساس دادههای جدول (3) همچنین میتوان محدودیتی را برای حضور نادر p// به صورت زیر تعریف کرد:
محدودیت *LAB-VOICE LESS
در خوشه نباید همخوان لبی بیواک قرار گیرد.
بیجنخان (1384) محدودیتی را ناظر بر عدم تغییر مشخصۀ واکداری از درونداد به برونداد به صورت IDENT-IO (voice) تعریف میکند.
شکل گیری واژه «حدس» را میتوان به صورت تابلوی (2) نشان داد:
تابلو 2: تحلیل واژۀ «حدس» در قالب بهینگی
VOICE- het |
*VOICELESS hem |
IDENT-IO(voice) |
*Lab-voicles |
/hads/ |
* |
* |
*! |
|
[hats] |
* |
|
|
|
F [hads] |
* |
* |
* |
*! |
[haps] |
* |
|
*! |
|
[hars] |
در خصوص هستۀ هجا میتوان محدودیتهای دیگری علاوه بر محدودیت Vtense C cont که در بالا به آن اشاره شد، تعریف کرد:
محدودیت IDENT-IO (low)
به ازای مشخصۀ افتادگی در درونداد باید در برونداد ویژگی افتادگی حفظ شود.
محدودیت IDENT-IO (high)
مشخصۀ افراشتگی در درونداد در برونداد باید حفظ شود.
محدودیت IDENT-IO (back)
مشخصۀ پسین درونداد باید در برون داد حفظ شود.
محدودیتهای فوق را میتوان به صورت زیر مرتبهبندی کرد:
Vtense C cont >> IDENT-IO (hiɹh)>> IDENT-IO (back)
محدودیتهای مربوط به هستۀ هجا در واژۀ «سرد» را میتوان به صورت زیر تحلیل کرد.
تابلو3: رقابت محدودیتها در واژۀ «سرد»
VOICE-hem |
IDENT-IO(back) |
IDENT-IO(high) |
Vtense C cont |
sard// |
* |
|
* |
*! |
[sird |
* |
* |
*! |
|
[sord |
* |
|
|
|
F[sard] |
در قالب نظریۀ بهینگی ساخت هجایی CVCC ساختی خوشساخت نیست چرا که محدویتهای مختلفی چه به لحاظ ساخت هجا و چه به لحاظ واج آرایی نقض میشود. برخی از این محدودیتها را میتوان به صورت زیر مطرح کرد.
محدودیت : OCP
وقوع آوای مشدد [در اینجا همسانی مشخصه] در پایان هجای فارسی مجاز نیست (بیجن خان، 1384 : 201)
محدودیتALIGN-R
به ازای هر ستاک یک هجا وجود دارد، به طوری که لبۀ سمت راست ستاک منطبق بر لبه سمت راست هجاست، یعنی ستاک و هجا در لبه سمت راست مشترکند ( بیجن خان 1384: 203).
محدودیت *[+CONT]
همخوانهای گرفته در خوشه نباید پیوسته باشند.
برای واژه «ضبط» میتوان تابلو (10) را ترسیم کرد:
تابلو10: رقابت محدودیتها در واژه «ضبط»
OCP |
*+CONT |
VOICE het |
ALIGHN R |
/zabt/ |
* |
*! |
|
|
[zaft |
* |
|
|
|
F [zabt |
* |
*! |
|
|
[zɒft |
|
|
|
*! |
[zɒb] |
* |
|
*! |
|
[zɒpt] |
لازم به توضیح این نکته است که محدودیتهای عام MAX-IO و COMPLEX (کاگر، 1999؛ و مکارتی، 2008) به دلیل وجود دو محدودیت خاصتر از تابلوی بالا حذف شدهاست.
آخرین بحثی که لازم است در این قسمت به آن پرداخته شود این است که تشکیل هجای CVCC که خوشۀ پایانی در آنها شکل میگیرد خود بر نقض دو محدودیت *COMPLEX و NO-CODA استوار است چر که بینشانترین ساخت هجا در زبانها بهطور کلی هجای CV میباشد. از این واقعیت می توان چهار محدودیت در ساخت هجا به صورت زیر تعریف کرد.
محدودیت NECULOUS :
هر هجا بایستی هسته داشته باشد.
محدودیت ONSET
هر هجا بایستی غازه داشته باشد.
محدودیت NO-CODA
هجای مطلوب بدون پایانه است.
محدودیت *COMPLEX
هجا نباید ساختار پیچیده داشته باشد.
بر اساس محدودیتهای ذکر شده میتوان تابلو زیر را ترسیم کرد. واژه «رفت» را بر اساس محدودیتهای ساخت هجا میتوان به صورت زیر ترسیم کرد.
تابلو 4: رقابت محدودیتها برای واژه «رفت»
NO-CODA |
*COMPLEX CC |
MAX-IO |
ONSET |
NECULOES |
raft// |
* |
|
*! |
|
|
[raf] |
* |
* |
|
|
|
F[raft] |
|
|
**! |
|
|
[ra] |
|
|
**! |
|
|
[re] |
در جدول فوق گزینه بهینه با نقض دو محدودیت *COMPLEX و NO CODA تولید شدهاست. خوشه پایانی که لازمهاش نقض دو محدودیت است، دارای بیشترین محدودیت در ساخت هجا در زبان فارسی و نشاندارترین آن میباشد. این در حالی است که هجاهای CV و CVC هر کدام یک یا دو محدودیت کمتر نقض کردهاند.
در برخی از گویشها و گونههای زبان فارسی raf،ra و re به کار میرود که منطبق بر رتبه برخی از محدودیتها است. در آن گونههای زبانی MAX-IO در رتبه کمتری از محدودیت قرار میگیرد.
4- نتیجه گیری
با تحلیلی که از دادههای این پژوهش صورت گرفت میتوان مواردی را به صورت زیر به عنوان نتایج این پژوهش برشمرد.
پربسامدترین خوشههای همخوانی، خوشههایی میباشند که به لحاظ واکداری هر دو عضو بیواک، به لحاظ مشخصههای شیوه تولید، عضو اول [+پیوسته] و عضو دوم [-پیوسته] باشد. همچنین عضو دوم همه خوشههای پر بسامد [-پیوسته، +تیغهای، بی واک] میباشد. به لحاظ جایگاه بسامدی همخوانها بیشترین بسامد همخوانی در نوع خوشهها/r / ، پس از آن /m/ و سپس / /s, l و در رتبۀ پنجم /G/ قرار دارد. فاصلۀ بین کمترین بسامد عضو خوشه /p, č, ɡ/ با بیشترین بسامد بیش از 30 برابر است. همخوان /ž/ در هیچ یک از خوشهها یافت نشده است.
به لحاظ همسانی واکی، در خوشههای همخوانی گرایش به ناهمسانی وجود دارد. در خوشههای همسان نیز گرایش به سمت همسانی واکداری میباشد. آشکارا خوشههای همخوانی به همسانی بیواکی تمایل نشان نمیدهند. به لحاظ رابطۀ هستۀ هجا با خوشه، این پژوهش نشان میدهد که واکههای / /a, u, i به شدت نسبت به همنشینی به نوع خوشه حساس میباشند و عمدتاً تنها با خوشهای که عضو اول آن گرفتۀ پیوسته و عضو دوم آن گرفتۀ غیر پیوسته باشد همنشین میشود.
این پژوهش همچنین نشان میدهد که علی رغم اینکه در قالب نظریۀ بهینگی خوشۀ همخوانی محدودیتهای قابل نقضی را نقض میکند و از این جهت نشاندارترین صورت هجایی را در زبان فارسی به خود اختصاص میدهد ولی به خوبی اولویت محدودیتهای حاکم در این نظریه قابل دفاع میباشد. این پژوهش همچنین نشان میدهد که بررسی بسامدی واجها میتواند اطلاعات مناسبی را از وضعیت واج یا هجا در حوزه واجشناسی به دست دهد که این اطلاعات میتواند زیربنای تحلیل در برخی از نظریههای واجشناسی قرارگیرد.