Document Type : Research Paper
Author
Assistant professor of English Teaching Department Literature and Humanity Faculty University of Mohaghegh Ardebili
Abstract
Keywords
Main Subjects
1. مقدمه
التقای واکهها به شرایطی اطلاق میشود که هیچ همخوانی در بین واکهها یا بعبارت بهتر بین هستههای دو هجای مجاور نباشد. این وضعیت هنگامی رخ میدهد که در دو هجای مجاور، هجای سمت چپ فاقد پایانه و هجای سمت راست فاقد آغازه باشد (جم، 1394). التقای واکهها به دلیل اعمال قواعد صرفی و نحوی در زبانهای مختلف تظاهر پیدا میکند (کاسالی، 1997). در برخی زبانها ممکن است التقای واکهها مجاز باشد و برطرف نشود اما بسیاری از زبانها، التقای واکهها را برطرف میکنند. درواقع در این زبانها هجای بدون آغازه مجاز نیست و بهعبارت دیگر در این زبانها محدودیت نشانداری ONSET فعال است. البته اعمال این محدودیت مبتنی بر سازوکارهای تولیدی و درک گفتار است بدین معنی که یک هجای طبیعی با همخوان شروع میشود نه با واکه (کاگر[1]، 1999). زبانها برای برطرف کردن التقای واکهها، راهکارهایی نظیر حذف یکی از واکهها، درج همخوان میانجی، غلتسازی، ادغام دو واکه و ترکیب دو واکه با یکدیگر و ایجاد واکه مرکب را بکار میبندند (کاسالی[2]، 1997). در چارچوب رویکرد بهینگی، اینکه یک زبان از کدام روش(ها) برای برطرفکردن التقای واکهها بهره بگیرد، به رتبهبندی محدودیتهای مرتبط با این فرایند بستگی دارد (کاسالی،1997). البته یک زبان ممکن است چندین راهکار متفاوت را برای برطرفکردن التقای واکهها بکارببندد. راهکارهای اصلاحی که برای برطرف کردن التقای واکهها بکار بسته میشوند، به برخی جایگاههای نوایی و بافت صرفی کلمات وابسته است. بدین معنی که برخی جایگاهها نظیر آغازۀ کلمه، آغازۀ هجا و ریشۀ کلمات نسبت به اعمال قواعد حساس هستند و پایایی بیشتری نشان میدهند. بهعبارتدیگر، برای تبیین عملکرد راهکار اصلاحی مناسب، محدودیتهای پایایی حساس به بافت نقش تعیینکننده دارند. البته دلیل پایایی جایگاههای خاص میتواند برجستگی آوایی؛ محتوای معنایی و یا پردازش گفتار وابسته به آن جایگاهها باشد (کاسالی،1997).
یکی از نقاط قوت رویکرد بهینگی نسبت به واجشناسی اشتقاقی تبیین عملکرد هماهنگ این راهکارها و الگوهای واجی به ظاهر متفاوت در راستای تحقق یک هدف ساختاری مشترک و یکسان است. اینکه چه قواعد و راهکارهایی برای تأمین این هدف بکار بسته شده است، مورد توجه نیست. در واقع آنچه در رویکرد بهینگی حائز اهمیت است، رسیدن به یک هدف ساختاری مشخص در برونداد است (مکارتی[3]، 2008). اگر این راهکارها در چارچوب واجشناسی اشتقاقی تبیین شوند، متفاوت از هم تجزیه و تحلیل میشوند و وحدت هدف ساختاری آنها نشان داده نمیشود.
این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی میباشد. دادههای مورد مطالعه، از گویشوران مسن و بومی منطقه مشگینشهر (در استان اردبیل) از طریق مصاحبه جمعآوری شده است. البته پژوهشگر نیز گویشور بومی این گویش است. سپس در چارچوب نظریه بهینگی در قالب تعامل محدودیتها مورد بررسی قرار گرفتهاست.
این مقاله در صدد است تا وحدت عملکرد قواعد واجی متفاوت را در راستای برطرف کردن التقای واکهها در زبان ترکی آذربایجانی در چارچوب نظریۀ بهینگی تبیین کند. بررسی دادههای زبان ترکی آذربایجانی نشان میدهد که در این زبان برای برطرف کردن التقای واکهها، الگوی حذف واکه و درج همخوان صورت میگیرد و از آنجا که دو فرایند حذف و درج، مخالف هم عمل میکنند، بنابراین برای تبیین این الگوهای واجی متفاوت محدودیتهای پایایی حساس به بافت صرفی و واجی بکار بسته میشود و بدون توجه به این محدودیتها تبیین این الگوهای واجی امکانپذیر نیست.
2. پیشینه تحقیق
صادقی (1365) التقای واکهها را در زبان فارسی با تاکید بر نحوه گزینش همخوان میانجی بررسی کرده است. نتایج یافتههای این تحقیق نشان میدهد که شرایط آوایی، صرفی-آوایی و ملاحظات تاریخی در انتخاب همخوان میانجی دخیل هستند. کاسالی (1997) نیز فرایند التقای واکهها را در زبانهای مختلف بررسی کرده است و بیان میکند در انتخاب واکهای که هدف فرایند حذف قرار بگیرد، برجستگی جایگاهی[4] نقش تعیینکننده دارد. برجستگی جایگاهی بدین معنی است که برخی جایگاهها نظیر آغازۀ هجا، هجای تکیهبر و یا هجای اول ریشه بهدلیل اینکه در فرایند ادراک گفتار توسط مخاطب تأثیر بیشتری دارند، مهم و برجسته تلقی میشوند و در نتیجه کمتر دستخوش فرایند حذف و یا تغییر واقع میشوند. علل صرفی، آوایی و نوایی باعث برجستگی برخی جایگاهها میشوند و در چنین جایگاههای برجسته عدم حذف عنصر واجی ترجیح داده میشود. بنابراین حذف V1 و V2در زبانهای مختلف هر دو قابل مشاهده است.
فتاحی (1393) غلتسازی را به عنوان راهکار اصلی برای رفع التقای واکهها در زبان کردی کلهری معرفی کرده است. در این زبان برای رفع التقای واکهها، واکۀ دوم به همخوان غلت تبدیل میشود. درهمین راستا جم (1394) به بررسی التقای واکهها در زبان فارسی در چارچوب نظریه بهینگی میپردازد. هدف این مقاله دستیابی به یک رتبهبندی نهایی از محدودیتهای مختلفی است که تبیینکنندۀ همۀ راهکارهای رایج در برطرف کردن التقای واکهها در زبان فارسی باشد.
صادقی و صادقی (1396) فرایند التقای واکهای را در زبان کردی سورانی بررسی کردهاند. نتایج این بررسی نشان میدهد در این زبان یکی از سه الگوی درج همخوان میانجی، حذف یا غلتسازی بسته به شرایط واجی و صرفی زنجیره واجی اعمال میشود و رایجترین الگو، درج همخوانهای غلت [w] یا [j] است.
3. التقای واکهها در چارچوب رویکرد بهینگی
بر اساس رویکرد بهینگی دلیل اصلی برطرفشدن التقای واکهها فعالبودن محدودیت HIATUS و یا محدودیت ONSET میباشد. محدودیت HIATUS صرفاً مانع التقای واکهها میشود اما محدودیت ONSETنه تنها از التقای واکهها ممانعت میکند، بلکه از تولید هجای بدون آغازه نیز ممانعت میکند. از آنجا که در زبان ترکی آذربایجانی هجای بدون آغازه مجاز نیست در این مقاله برای تحلیل دلیل برطرفشدن التقای واکهها از محدودیت ONSETاستفاده خواهد شد.
کاسالی (1996) بیان میکند برای برطرفکردن التقای واکهها، زبانها راهکارهایی نظیر حذف یکی از واکهها، درج همخوان میانجی، غلتسازی، ادغام دو واکه و ترکیب دو واکه با یکدیگر و ایجاد واکه مرکب را بکار میبندند اما از آنجا که در زبان ترکی آذربایجانی برای حل مشکل از راهکار حذف و درج استفاده میشود، به همین دلیل به توضیح این دو فرایند اخیر بسنده میکنیم.
درج همخوان میانجی: وقتی در میان رشتۀ واجی(V1 + V2 ) همخوان میانجی درج شود، هجای V2 که فاقد آغازه است، همخوان میانجی را به عنوان آغازه میپذیرد و با نقض محدودیت پایایی DEP، محدودیت نشانداری ONSET ارضا میشود.
حذف واکه: وقتی التقای واکهها پیش بیاید، این امکان وجود دارد که یکی از واکهها حذف شود. در صورتیکه در رشته واجی CV1+V2C واکۀ V1 حذف شود، با هجابندی مجدد همخوان قبل از آن به عنوان آغازۀ واکه دوم عمل میکند و با نقض محدودیت پایایی MAX، محدودیت نشانداری ONSET ارضا میشود. در صورتیکه V2 حذف شود، با نقض محدودیتهای پایایی MAX و MAXINITIAL، محدودیت نشانداری ONSET برآورده میشود. در ادامه مواردی از حذف V1و V2با ذکر مثالهایی در تابلوی محدودیتها نمایش داده میشود.
4. تحلیل دادهها
همانطور که قبلاً اشاره شد، زبان ترکی آذربایجانی جزء زبانهای پیوندی محسوب میشود. بههمین دلیل فرایند وندافزایی به دلایل متفاوت صرفی و نحوی صورت میگیرد، بطوریکه چندین پسوند به دنبال هم قرار میگیرند. این وندافزاییها و همچنین فرایند واژهسازی از نوع ترکیب ممکن است منجر به التقای واکهها شود. در ادامه راهکارهایی که در این زبان برای رفع التقای واکهها بکار بسته میشود، با ذکر مثالهایی به صورت تحلیلی مورد بررسی قرار میگیرد.
4-1. التقای واکهها در فرایند ترکیب
در این زبان یکی از فرایندهای فعال واژهسازی، فرایند ترکیب است که در آن دو تکواژ با هم ترکیب میشوند و واژه مرکب ایجاد میکنند. در زبان ترکی آذربایجانی، اگر فرایند واژهسازی از نوع ترکیب، منجر به التقای واکهها شود، در این صورت V1یعنی واکهای که در انتهای تکواژ اول است، حذف میشود. دادههای زیر موید این مطلب هستند:
جدول1- رفع التقای واکهها در کلمات مرکب
راهکار اصلاحی |
معادل فارسی |
بازنمایی آوایی |
بازنمایی واجی |
|
حذف V1 در فرایند ترکیب |
سال خوب |
jɑx.ʧil |
jɑxʧɯ _ il |
|
پسر خاله |
xɑ.loɣ.lɯ |
xɑlɑ _ oɣlɯ |
||
پسرحاجی |
hɑ.ʤoɣ.lɯ |
hɑʤɯ _ oɣlɯ |
|
|
آدم خوب |
jɑx.ʧɑ.dɑm |
jɑxʧɯ _ ɑdɑm |
|
|
پسر خواهر |
bɑ.ʤoɣ.lɯ |
bɑʤɯ _ oɣlɯ |
|
|
پسر کوچک |
bɑ.loɣ.lɑn |
bɑlɑ _ oɣlɑn |
|
بررسی دادهها نشان میدهد که در کلمات مرکب، واکۀ پایانی تکواژ اول حذف شده است و واکۀ آغازین تکواژ دوم حذف نشده است. بهعبارت دیگر در برونداد بهینه واکۀ آغازین تکواژ دوم به درونداد وفادار مانده است و واکۀ پایانی تکواژ اول حذف شده است. مکارتی (2008: 203) بیان میکند که برخی بافتها و جایگاهها اهمیت خاصی دارند و به درونداد وفادارترند. برای مثال، در خصوص بافت واجی میتوان گفت در برخی زبانها، جایگاه آغازین کلمه نسبت به جایگاه پایانی کلمه به درونداد وفادارتر است و در خصوص شرایط ساختواژی میتوان گفت که تکواژ واژگانی نسبت به تکواژ دستوری کمتر دستخوش تغییر و یا حذف میشود و در نتیجه به درونداد وفادارتر است. بکمن[5] (1998: 52) استدلالهای روانشناختی برای برجستگی برخی جایگاهها مطرح میکند ازجمله اینکه بخش آغازه نسبت به بخش میانه یا پایانۀ واژه در تشخیص گفتار و بازنمایی ذهنی واژگان، سرنخهای ادراکی بهتری ارائه میدهد. واکر[6] (2011) نیز بیان میکند که عناصری که در جایگاه آغازۀ هجا قرار میگیرند، جایگاه قوی و برجستهتری را به خود اختصاص دادهاند. حال باید به بررسی این دادهها پرداخت تا روشن شود در این زبان در حذف واکۀ پایانی، بافت واجی یا شرایط ساختواژی یا چه شرایط دیگری تعیینکننده است. در دادههای جدول (1) هر دو تکواژ کلمه مرکب واژگانی هستند. پس شرایط ساختواژی نمیتواند تعیینکننده باشد. اما اگر بافت واجی مورد بررسی قرار گیرد، روشن است که بافت واجی تعیینکننده است چون جایگاه آغازین تکواژ به درونداد وفادار است. محدودیت پایایی جایگاهی مربوط به این فرآیند را میتوان اینگونه صورتبندی کرد:
MAXinitial : هر عنصر دروندادی در جایگاه آغازه باید متناظر بروندادی داشته باشد.
در دادههای جدول (1) در فرایند ترکیب برای رفع التقای واکهها فرایند حذف صورت گرفتهاست. بنابراین، برای تحلیل آن در چارچوب بهینگی باید محدودیتDEP بر محدودیتMAX مسلط باشد. اما یافتههای رضینژاد (1391) با بررسی وامواژهها، موارد پسوندافزایی و رعایت اصل توالی رسایی نشان میدهد که در زبان ترکی آذربایجانی محدودیتMAX بر محدودیت DEPتسلط دارد. البته یافتههای حاصل در این مقاله نیز با این رتبهبندی همسو است که در ادامه ذکر خواهد شد. بنابراین اگر قائل بر این شدیم که در زبان ترکی آذربایجانی محدودیت MAX بر محدودیت DEP تسلط دارد، باید بتوانیم برای اعمال نشدن درج همخوان میانجی و اعمال شدن فرایند حذف در فرایند ترکیب، محدودیت مناسبی تعریف کنیم. برای این امر به محدودیت خاصی از DEP نیاز است تا مانع درج در فرایند ترکیب شود. محدودیت DEPcompoundمانع درج در کلمات مرکب میشود.
DEPcompound : در توالی دو واکه در فرایند واژهسازی کلمات مرکب، درج مجاز نیست.
ترتیب محدودیتهای زیر بر انتخاب گزینه بهینه در رفع التقای واکهها در کلمات مرکب حاکم است:
ONSET >>DEPcompound>> MAXinitial>> MAX >>DEP
تابلوی 1 برطرفکردن التقای واکهها را در فرایند ترکیب در کلمه /xɑlɑ_oɣlɯ/ (به معنی پسرخاله) نشان میدهد.
تابلوی 1. برطرفکردن التقای واکهها در فرایند ترکیب/xɑlɑ_oɣlɯ/ (به معنی پسرخاله)
DEP |
MAX |
MAXinitial |
DEPcompound |
ONSET |
xɑlɑ+ oɣlɯ |
|
* |
|
|
|
xɑloɣlɯ →a. |
|
* |
!* |
|
|
b. xɑlɑɣlɯ |
|
|
|
|
!* |
c. xɑlɑoɣlɯ |
* |
|
|
!* |
|
d. xɑlɑjoɣlɯ |
گزینۀc به دلیل التقای واکهای توسط محدودیت رتبه بالای ONSET جریمه شده و از رقابت خارج میشود. در گزینۀ d برای رفع التقای واکهای اقدام به درج همخوان میانجی شده است. اما محدودیت DEPcompoundمانع اعمال این فرایند در کلمات مرکب میشود و این گزینه را کنار میگذارد. برای رفع التقای واکهای در گزینه b، واکهV2 از آغازۀ تکواژ دوم حذف شده است و از محدودیت MAXinitial تخطی کرده است و درنهایت گزینۀ بهینه a علیرغم تخطی از محدودیت MAXبه عنوان بهینه انتخاب میشود. چون محدودیت رتبه پایینتری را نقض کرده است.
4-2. التقای واکهها در مجاورت پسوند متشکل از یک واج
در زبان ترکی آذربایجانی اگر پسوندمتشکل از تک واج[7] باشد یعنی صرفاً شامل یک واکه باشد و به ستاک مختوم به واکه افزوده شود، برای برطرف کردن التقای واکهها، فرایند درج همخوان میانجی صورت میگیرد. از آنجا که زبان ترکی آذربایجانی زبانی پیوندی است، برای نشان دادن حالتهای مختلف گروه اسمی پسوندهایی به ستاک اسمی افزوده میشود. در این زبان برای نشاندادن حالت مفعول بهای پسوند /-A/به آخر ستاک اسمی افزوده میشود. علامت /A/ نشانگر واکۀ دارای مشخصۀ ثابت ]-افراشته [است که از نظر مشخصۀ پسین مقداردهینشده[8] است و برای نشاندادن حالت مفعولرایی پسوند /-U/ به آخر ستاک اسمی افزوده میشود. علامت /U/ نشانگر واکۀ دارای مشخصه ثابت ]+افراشته [میباشد که از نظر مشخصۀ پسین و گردی مقداردهینشده است. لازم به توضیح است که در زبان ترکی آذربایجانی تمام پسوندها از طریق اعمال فرایند هماهنگی واکهای با آخرین واکۀ ستاک هماهنگ میشوند و پسوندهایی که دارای مشخصه ثابت ]+افراشته [میباشند، نظیر پسوند مفعولرایی /-U/ علاوهبر هماهنگی در مشخصۀ پسین، از نظر مشخصۀ گردی نیز با آخرین واکۀ ستاک هماهنگ میشود. دادههای جدول (2) موید این مطلب هستند.
جالب است که اگر ستاک همراه با پسوندی باشد و این پسوند به واکه ختم شده باشد و سپس پسوندی متشکل از یک واج به عنوان پسوند دوم افزوده شود (یعنی در صورت التقای واکهها بین دو پسوند)، باز هم فرایند درج همخوان میانجی صورت میگیرد.
/damir/ (ستاک اسمی) +ʧ-i (پسوند اسم فاعلساز) + -A (پسوند مفعولبهای) → /da.mir.ʧi.ja/به آهنگر
جدول2: رفع التقای واکهها در مجاورت پسوند متشکل از یک واج
معادل فارسی |
بازنمایی آوایی |
بازنمایی واجی |
پوست را |
da.ri.ni |
dari _U |
زرد را |
sɑ.rɯ. nɯ |
sɑrɯ _U |
در را |
ɡɑ.pɯ.nɯ |
ɡɑpɯ_ U |
سیاه را |
ɡɑ.rɑ.nɯ |
ɡɑrɑ_ U |
دیوانه را |
da.li.ni |
dali_ U |
گله را |
sy.ry.ny |
syry_ U |
به در |
ɡɑ.pɯ.jɑ |
ɡɑpɯ_ A |
به پوست |
da.ri.ja |
dari_A |
به زرد |
sɑ.rɯ.jɑ |
sɑrɯ _A |
به دیوانه |
da.li.ja |
dali_A |
به سیاه |
ɡɑ.rɯ.jɑ |
ɡɑrɑ_ A |
کاسالی (1997: 506) با بررسی زبان آواتیمه[9] به این نتیجه میرسد که برای عدم حذف پسوند متشکل از یک واج دلیل نقشی وجود دارد. بدین معنی که اگر چنین عنصری که تنها نمود و بازنمایی یک پسوند است، حذف شود، هیچ اثری از آن پسوند باقی نمیماند و درک آن دشوار است؛ هرچند برخی زبانها حذف پسوند متشکل از یک واج را مجاز میدانند، اما با کشش واکهای یا نواخت باقیمانده از آن پسوند وجود آن را نشان میدهند.
با توجه به اینکه در زبان ترکی کشش واکهای و نواخت نقش تمایزدهندگی ندارند، بنابراین برای حفظ تاثیر نقشی پسوندهای متشکل از یک واج، فرایند حذف آنها صورت نمیگیرد.
کاسالی (1997: 507) برای عدم حذف پسوند متشکل از یک واج محدودیت MaxMS را معرفی میکند.
MaxMS: هر عنصر متشکل از یک واج دروندادی باید متناظر بروندادی داشته باشد.
باتوجه به این که برای برطرفکردن التقای واکهها فرایند درج همخوان میانجی صورت میگیرد، بنابراین محدودیت DEP در رتبۀ پایینتر قرار میگیرد و رتبهبندی محدودیتها به صورت زیر، انتخاب گزینه بهینه را در چنین حالتی نشان میدهد:
ONSET >> MAXMS>> MAX >>DEP
تابلوی (2) انتخاب گزینۀ بهینه را با رفع التقای واکهها در حضور پسوند متشکل از یک واج در کلمه /dari+A/ (به معنی به پوست) نمایش میدهد.
تابلوی 2: برطرف کردن التقای واکههابا حضور پسوند متشکل از یک واج در کلمۀ /dari+A/ (به معنی به پوست)
DEP |
MAX |
MAXMS |
ONSET |
dari+ A |
* |
|
|
|
a. →da. ri.ja |
|
|
|
*! |
b. da.ri.a |
|
* |
*! |
|
c.da.ri |
|
*! |
|
|
d. da.ra |
گزینۀ b به دلیل التقای واکه و نقض محدودیت ONSET از رقابت خارج میشود. گزینۀ c با حذف پسوند متشکل از یک واج، محدودیت MAXMS را نقض کرده و کنار گذاشته میشود. گزینۀ d نیز با اعمال فرایند حذف آخرین واکه ستاک توسط محدودیت MAX جریمه شده و از رقابت خارج میشود و در نهایت گزینۀa علیرغم تخطی از محدودیت رتبه پایین DEP به عنوان گزینۀ بهینه انتخاب میشود.
4-3. التقای واکهها درمجاورت پسوند متشکل از چند واج
اکثر پسوندهای زبان ترکی آذربایجانی متشکل از چند واج هستند. اگر این پسوندها با واکه شروع شوند و ستاک به واکه ختم شود، التقای واکه رخ میدهد. مطالعه و بررسی این پسوندها نشان میدهد که برای برطرفکردن التقای واکه رفتار یکسانی نشان نمیدهند. برای مثال اگر پسوند اضافۀ ملکی اول شخص مفرد به ستاک اسمی مختوم به واکه افزوده شود، فرایند حذفV2 صورت میگیرد. پسوند اضافۀ ملکی اول شخص مفرد به صورت زیرساختی /-Um/ در نظر گرفته میشود که دارای مشخصه ثابت ]+افراشته [است و ارزش مشخصههای گردی و پسین از طریق هماهنگی واکهای با آخرین واکه ستاک تعیین میشوند(در بخش 4-2 نحوۀ تعیین برونداد پسوندها در زبان ترکی توضیح داده شد). دادههای زیر موید این مطلب هستند:
جدول3: افزودن پسوند اضافۀ ملکیاول شخص مفرد /-Um/ به ستاک اسمی
معادل فارسی |
بازنمایی آوایی |
بازنمایی واجی |
|
فرزند من |
bɑ.lɑm |
bɑlɑ_Um |
|
مادر من |
Ɂɑ.nɑm |
ɑnɑ_Um |
|
نوۀ من |
na.vam |
nava_Um |
|
پدر من |
Ɂɑ.tɑm |
ɑtɑ_Um |
|
شتر من |
da.vam |
dava_ Um |
|
خواهر من |
bɑ.ʤɯm |
bɑʤɯ_Um |
|
گلۀ من |
sy.rym |
syry_Um |
|
اما اگر فعل ربطی متصل اول شخص مفرد به ستاک اسمی مختوم به واکه افزوده شود، فرایند درج همخوان میانجی [j] یا [w] هماهنگ با ارزش مشخصۀ گردی آخرین واکۀ ستاک اتفاق میافتد. پسوند فعل ربطی متصل اول شخص مفرد به صورت زیر ساختی /-Am/ در نظر گرفته میشود که دارای مشخصه ثابت ]-افراشته[ میباشد و ارزش مشخصۀ پسین از طریق اعمال فرایند هماهنگی واکهای با آخرین واکه ستاک تعیین میشود (در بخش 4-2 نحوۀ تعیین برونداد پسوندها در زبان ترکی توضیح داده شد). دادههای جدول (4) موید این مطلب هستند:
جدول 4: افزودن فعل ربطی متصل اول شخص مفرد /-Am/ به ستاک اسمی
معادل فارسی |
بازنمایی آوایی |
بازنمایی واجی |
|
خواهر هستم |
bɑ.ʤɯ jɑm |
bɑʤɯ_Am |
|
حاجی هستم |
hɑ.ʤɯ.jɑm |
hɑʤɯ_Am |
|
پدر هستم |
Ɂɑtɯ.jɑm |
|
ɑtɑ_Am |
دیوانه هستم |
da.li.jam |
|
dali_Am |
دربان هستم |
ɡɑ.pɯ.ʧɯ.jɑm |
|
ɡɑpɯʧɯ_Am |
پولدار هستم |
pɯl.lɯ jɑm |
|
pɯllɯ_Am |
همچنین اگر فعل ربطی متصل اول شخص مفرد به بن مضارع فعلی افزوده شود که منجر به تولید مضارع التزامی میشود، باز فرایند درج همخوان میانجی اتفاق می افتد. دادههای جدول (5) موید این مطلب هستند:
جدول5: افزودن فعل ربطی متصل اول شخص مفرد /-Am/ به بن مضارع
معادل فارسی |
بازنمایی آوایی |
بازنمایی واجی |
اگر شانه بزنم |
dɑ.rɯ.jɑm |
dɑrɑ_Am |
اگر بشویم |
ju.wɑm |
ju_Am |
اگر دنبال کنم |
ɡu.wɑm |
ɡo_Am |
اگر ببافم |
to.xɯ.jɑm |
toxɯ_Am |
اگر غربال کنم |
Ɂa.li.jam |
ala_Am |
بررسی سایر پسوندهای این زبان نشان میدهد که عامل تعیینکننده برای انتخاب راهکار رفع التقای واکه در مجاورت پسوند متشکل از چند واج، ارزش مشخصۀ افراشته در واکۀ پسوند است؛ بدین معنی، که اگر واکه پسوند دارای مشخصه ثابت]+افراشته [باشد، فرایند حذف V2صورت میگیرد؛ اما اگر واکه پسوند دارای مشخصه]-افراشته [باشد، فرایند درج همخوان میانجی اتفاق میافتد.
فرایند متداول در زبان ترکی آذربایجانی برای برطرف کردن التقای واکهها، فرایند درج همخوان میانجی است؛ اما اگر واکۀ پسوند دارای مشخصۀ ثابت ]+افراشته[ باشد، فرایند درج همخوان میانجی صورت نمیگیرد. بنابر این در خصوص این دادهها به محدودیت خاصی نیاز داریم که اجازه درج در مجاورت V2 با مشخصۀ ثابت ]+افراشته[ را ندهد. برای این منظور محدودیت DEP Complex suffix V[+high] را بکار میبریم.
DEP Complex suffix V[+high]: در مجاورت پسوند متشکل از چند واج دارای واکه با مشخصۀ ثابت ]+افراشته[ فرایند درج مجاز نیست.
این محدودیت در رتبهبندی محدودیتها در رتبه بالاتری از محدودیت MAX قرار میگیرد تا از فرایند درج در مجاورت پسوندمتشکل از چند واج دارای مشخصۀ ثابت ]+افراشته[ ممانعت کرده و گزینهای که در چنین شرایطی حذف را ترجیح داده است به عنوان بهینه انتخاب شود. بنابراین ترتیب محدودیتهای زیر برای توجیه این شرایط معرفی میشود:
ONSET>> DEP Complex suffix V[+high] >>MAX >> DEP
حالا که در مجاورت پسوند متشکل از چند واج دارای مشخصه ثابت [+high] فرایند درج همخوان مجاز نیست و فرایند حذف واکه صورت میگیرد، این سوال مطرح میشود که کدام یک از واکهها حذف میشود. آیا واکۀ ستاک حذف میشود یا واکۀ پسوند؟
کاسالی (1997) بیان میکند برخی جایگاههای صرفی و نوایی برجسته، تقابل را حفظ میکنند. برای مثال، جایگاه آغازه کلمه، تکواژ واژگانی و ریشه برجسته تلقی میشوند. بر این اساس، در زبان ترکی آذربایجانی نیز در مرز بین ریشه و پسوند در حین التقای واکهها V1از ریشه حذف نمیشود. محدودیت نشانداری حساس به بافتMAXROOT ناظر بر این امر است.
MAXROOT: هر عنصر دروندادی در ریشه باید متناظر بروندادی داشته باشد.
از یک طرف، چون محدودیت MAXROOT گونهای خاص از خانوادۀ محدودیتهای MAX است که درصدد است تا مانع حذف واکۀ ستاک شود و از طرف دیگر، در گزینۀ بهینه هم فرایند حذف V2 صورت میگیرد و محدودیت MAX نقض میشود، بنابراین محدودیت MAXROOT در رتبهای بالاتر ازMAX قرار میگیرد. ترتیب محدودیتهای زیر برای توجیه فرایند حذف و درج در مجاورت پسوند متشکل از چند واج با ستاک اسمی جهت رفع التقای واکه حاکم است.
ONSET>> DEP Complex suffix V[+high], MAXROOT >>MAX >> DEP
تابلوی زیر انتخاب گزینه بهینه را در حین التقای واکه بین پسوند متشکل از چند واج /-Um/ دارای مشخصۀ ثابت ]+افراشته[ با ستاک اسمی در کلمه /dada+Um/ (به معنی پدرم) را بازنمایی میکند.
تابلوی 3. برطرف کردن التقای واکه با حضور پسوند متشکل از چند واج /-Um/ در کلمه /dada+Um/ (به معنی پدرم )
DEP |
MAX |
MAXROOT |
DEP Complex suffix V[+high] |
ONSET |
dada+Um |
|
* |
|
|
|
a. →da.dam |
* |
|
|
*! |
|
b. da.da.jim |
|
* |
*! |
|
|
c. da.dim |
|
|
|
|
*! |
d. da.da.im |
بررسی تابلو نشان میدهد گزینۀ d به دلیل التقای واکه و تخطی از محدودیت رتبه بالای ONSET از رقابت خارج میشود. گزینۀ b با تخلف از محدودیت DEP Complex suffix V[+high] حذف میشود چون زمانیکه پسوند دارای مشخصۀ ثابت ]+افراشته[ باشد، اجازۀ درج همخوان میانجی داده نمیشود. گزینۀ c با حذف واکۀ ستاک از محدودیت MAXR تخطی کرده و از رقابت خارج میشود و در نهایت گزینۀ aعلیرغم تخلف از محدودیت رتبه پایین MAX به عنوان گزینۀ بهینه انتخاب میشود. تابلوی زیر انتخاب گزینۀ بهینه را در حین التقای واکه بین پسوند متشکل از چند واج
/-Am/ دارای مشخصۀ ثابت ]-افراشته[ با ستاک اسمی در کلمۀ /dali+Am/ (به معنی دیوانهام) را بازنمایی میکند:
تابلوی 4: برطرفکردن التقای واکه با حضور پسوند متشکل از چند واج /-Am/ در کلمه / dali+ Am/ (به معنی دیوانهام)
DEP |
MAX |
MAXROOT |
DEPhigh suffix |
ONSET |
/dali+Am/ |
* |
|
|
|
|
a. → da.li.jam |
|
*! |
|
|
|
b. da.lim |
|
|
*! |
|
|
c. da.lam |
|
|
|
|
*! |
d. da.li.am |
بررسی تابلو نشان میدهد گزینۀ d به دلیل التقای واکه و تخلف از محدودیت رتبه بالای ONSET از رقابت خارج میشود. گزینۀ c به دلیل تخطی از محدودیتMAXR بدساخت تلقی شده و حذف میشود. گزینۀ b نیز محدودیت MAX را نقض کرده و حذف میشود و تنها گزینۀ a علیرغم نقض محدودیت رتبه پایین DEP به عنوان گزینۀ بهینه برگزیده میشود.
5. بحث و نتیجهگیری
بررسی دادههای زبان ترکی آذربایجانی نشان میدهد که در این زبان التقای واکه مجاز نیست و بنابراین محدودیت ONSET در این زبان فعال است و با قرار گرفتن در بالاترین رتبه مانع التقای واکه میشود. برای ارضای این محدودیت پایایی فرایندهای حذف و درج در این زبان بکار بسته میشوند. بهعبارت دیگر، محدودیتهای پایایی MAX و DEP نقض میشوند؛ اما از آنجا که این فرایندها در تعارض هستند، اعمال هرکدام از این فرایندها به محدودیتهای پایایی جایگاهی وابسته است. بررسی دقیق دادههای این زبان نشان دادکه درحین التقای واکهای در فرایند واژهسازی از نوع ترکیب، برای حفظ واکۀ دوم ( یعنی واکۀ آغازۀ تکواژ دوم) محدودیت پایایی جایگاهی MAXinitialفعال است و مانع حذف V2میشود. در فرایند افزودن پسوند متشکل از یک واج (صرفاً یک واکه) به ستاک مختوم به واکه برای حفظ ویژگیهای معنایی تکواژ محدودیت پایایی MAXMS فعال بوده و مانع حذف واکۀ پسوند یعنی V2 میشود. چرا که اگر این محدودیت فعال نباشد و پسوند متشکل از یک واج حذف شود، هیچ اثری از آن تظاهر واژی پیدا نمیکند و بازیافت معنی آن امکانپذیر نخواهد بود. در فرایند افزودن پسوند متشکل از چند واج به ستاک که منجر به التقای واکه میشود، هر دو فرایند حذف واکه و درج همخوان میانجی مشاهده میشود. بررسی دقیقتر دادهها نشان میدهد که در انتخاب راهکار مناسب برای رفع التقای واکه ارزش مشخصۀ افراشته در واکۀ پسوند نقش اصلی را بر عهده دارد. بدین معنی که اگر واکۀ پسوند دارای مشخصۀ ثابت ]+افراشته[ باشد، فرایند حذف V2صورت میگیرد؛ اما اگر واکۀ پسوند دارای مشخصۀ ]-افراشته [باشد فرایند درج همخوان میانجی صورت میگیرد. برای اعمال این فرایندها محدودیتهای MAXROOT و DEP Complex suffix V[+high]را بکار میبندیم. همان طور که اشاره شد زبان ترکی جزء زبانهای پیوندی است و در این زبان پسوندهای متعددی برای بیان ویژگیهای دستوری نظیر حالتهای مختلف اسمی، بیان حالت جمع در اسم، انواع شناسههای فعلی که بیانگر مشخصههای شخص، شمار، زمان، وجه، نمود، سببی هستند، به دنبال ستاک و به دنبال هم میآیند. بررسی دادههایی با حضور چندین پسوند که به التقای واکه منجر میشود، نشان میدهد که در مجاورت پسوند متشکل از یک واج و پسوند قبلی باز هم محدودیت MAXMS فعال است. همچنین در مجاورت دو پسوند متشکل از چند واج که به التقای واکه منجر شده است، شرایط پسوند متشکل از چند واج و ستاک حاکم است بدین معنی که ارزش مشخصۀ افراشته در واکۀ پسوند دوم نقش اصلی را در انتخاب راهکار مناسب بر عهده دارد. این بررسیها جامعیت اعمال این فرایندها را نشان میدهد و ثابت میکند که الگوی حاکم بر محدودیتها و رتبهبندی آنها ثابت است و محدودیتهای پایایی جایگاهی نقش تعیینکننده در انتخاب راهکار مناسب ایفا میکنند.