Document Type : Research Paper
Authors
1 Assistant Professor, Department of TEFL and Linguistics, Ayatollah Boroujerdi University, Boroujerd, Iran
2 Associate Professor, Department of Performing Arts, University of Tehran, Tehran, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
موضوع پژوهش حاضر بررسی چگونگی پردازش شنیداری ساختارهای جملهای دارای افعال حاوی انواع مختلف زمانهای دستوری (نسبی و مطلق) در زبان فارسی است. زبان فارسی دارای انواع زمانهای مطلق و نسبی است که هریک بنا بر ضرورت کاربرد دارد و محمودی بختیاری(2002) به تفصیل دربارۀ ماهیت و کارکرد هریک سخن گفته است و از آنجا که این اثر توصیفی جامع از مبحث زمان در فارسی ارائه میدهد مبنای گردآوری دادههای پژوهش حاضر است. اهمیت موضوع از این جهت است که پژوهش حاضر دربارۀ چند و چون فرایندهای شناختی هنگام ادراک شنیداری جمله، هم به توسیع دانش ما دربارۀ سازوکار زبان، یعنی جنبۀ مهمی از وجود انسانی، کمک خواهدکرد و هم دستاوردهایی برای آموزش زبان فارسی بهویژه برای غیرفارسیزبانان خواهد داشت. دو پرسش اصلی پژوهش عبارتاند از: الف)کدام نوع از انواع زمانها سریعتر پردازش میشود و چرا؟ ب) با استناد به دادههایی از زبان فارسی بازنمود ذهنی زمان دستوری در فارسی چگونه است؟ دو فرضیۀ متناظر با پرسشهای این پژوهش عبارتاند از: میان زمان پردازش جملات حاوی انواع مختلف زمان تفاوت معنیدار دیده میشود و نیز پیچیدگی این بازنمودها از واقعیت روانشناختی برخوردار است. بهمنظور پاسخ به پرسشها، دو آزمون تدوین شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش تصمیمگیری واژگانی بیناحسی/چندحسی[1] است که به دلیل اهمیت، شرح آزمون و نتایج حاصل از تحلیل به تفصیل در زیر خواهد آمد. رویکرد پژوهش مبتنی بر رمزگان چندگانه است که بر طبق این نگرش بازنمودهای زبانی چندبخشی هستند و نوع حواس درگیر هنگام درک و تولید زبان در این بازنمودها مؤثرند. برای مطالعة پردازش برخط فعل هنگام درک شنیداری جمله، میتوان از روشهای متفـاوتی اسـتفاده کرد. یکی از ایـن روشها روش تصمیم واژگانی چندحسی است که در این پژوهش استفاده شده است. در ایـن روش، تکلیـف اولیـة فرد این است که با هدف درک جمله به آن گوش دهد. به این منظور، گاه در جایگاههای خاصی از جملـهای که از هدفون پخش میشود زنجیـرهای از حـروف روی صـفحة رایانه بـه آزمـودنی نشان داده میشود و او باید تصمیم بگیردکه آیا ایـن محـرک دیـداری در زبـان او یـک واژه اسـت یـا خیـر. منطق این روش بر این اصل بنا نهاده شده است که طول زمان صرفشده برای انجام تکلیـف دوم (تصمیم به واژه بودن یا نبودن محرک دیداری) مـیتوانـد معرف پیچیـدگی فراینـدهای بـازنمودی و ذهنـی باشـد کـه هنگـام انجـام تکلیـف اول (درک شنیداری جملات شنیدهشده از هدفون) در ذهـن بـهواقـع اتفاق میافتد. از آنجا که جمله بدون هیچ وقفهای ارائه و پردازش میشـود و محـرک دیـداری هم با حس دیداری که متفاوت از حس شنیداری است ارائه میشود، هیچ عاملی مخل امر پردازش شنیداری جمله نیست. به بیان دیگر، در فرایند گوش دادن به جملهای که ارائه میشود و پـردازش آن، هـیچ وقفـهای ایجاد نمیشود و این مسئله برتری این روش را نسبت به دیگر روشها نشان میدهد.
نتایج نشان دادهاند که واقعیت روانشناختی پیچیدگی بازنمودی زمانهای دستوری بر طبق دادههای فارسی مورد تأیید است و تفاوت معنیدار میان زمان پردازش جملات حاوی انواع مختلف زمانهای دستوری در جملات ساده (و نه جملات مرکب) وجود دارد. در پایان سلسلهمراتبی از پیچیدگی بازنمودی انواع زمانهای دستوری در فارسی و انگلیسی بهدست داده میشود.
1-1. برخی مفاهیم پایه
1-1-1. زمان
در زبان فارسی واژۀ «زمان» به دو مقولۀ زمان دستوری[2] و زمان فیزیکی[3] اشاره دارد. کریستال[4] (1991:384) زمان دستوری را مقولهای میداند که در توصیف دستوری افعال بهکارمیرود و آن را وسیلهای میشمارد که دستور از این طریق زمان وقوع فعل را نشان میدهد. باسمن[5] (1996) زمان دستوری را بر مبنای روابط زمانی میان زمان گفتار[6] و زمان حادثه[7] تعریف میکند. کامری[8] (1985:4558) میگوید: «زمان دستوری مقولهای کاملاً دستوری است که به جایگاه موقعیتها در زمان فیزیکی اشاره دارد. این مقوله، پایهای است و به همراه ترتیب زمانی[9] و واژگانی موجود در گفتار شنونده را قادر میسازد تا روابط زمانی پیوستاری[10] بین موقعیتهایی را توصیف کند که در متن موجود بودهاند». زمان دستوری جنبۀ معنایی مهمی هم دارد، چرا که شنونده یا خواننده را قادر میکند تا برهۀ زمانی خاصی را برای عملی که فعل بیان میکند درنظر بگیرد و آن را در زمان فیزیکی جای دهد. اگر این جنبۀ معنایی را برای زمان دستوری لحاظ کنیم زمان مقولۀ دستوری اشاری[11] است که با تصریف فعل نشان داده میشود و به زمانی اشاره دارد که در آن عملی باتوجه به نقطۀ ارجاعی دیگری اتفاق میافتد.
رابطۀ میان زمان دستوری و زمان فیزیکی موضوع مهمی است. زمان فیزیکی پدیدهای واقعی است و توالی ساعات، ثانیهها و دقیقههاست و از این نظر پدیدهای غیرقابل توقف است. کینگ[12] (1983:113) معتقد است که زمان دستوری ایدهای معنایی است که نشان میدهد گوینده چگونه زمان فیزیکی را بهلحاظ روانشناختی به گفتهاش منتسب کرده است. زمان دستوری بر مبنای نقطهنظر زمانی که فرد گوینده به موقعیتها منسوب میکند، تعریف میشود و این زمان دستوری بدون توجه به زمان دنیای بیرونی است و همین جنبۀ معنایی است که سبب شده است تا علیزاده (1970) از واژۀ زمان «نجومی» برای تعریف زمان فیزیکی در مقابل زمان دستوری استفاده کند. هاواس[13] (1995:96) معتقد است زمان فیزیکی قابل تقسیمبندی نیست و تلاش برای استفاده از ابزارهای زبانی در ارائۀ این تقسیمبندیها کارایی ندارد؛ به همین دلیل است که گاهی زمانهای حال، گذشته و آینده با هم همپوشانی دارند. دلایل تمایز میان زمان دستوری و زمان فیزیکی به قرار زیر هستند:
الف) گاهی از نوعی زمان دستوری استفاده میکنیم که معادل دقیق طبقۀ خود در دستهبندیهای زمانی نیست، مثلاً:[14]
ب. آمدم.
ب) برخی از زبانها از زمان دستوری برای بیان زمان فیزیکی استفاده نمیکنند مثل چینی، عبری کلاسیک، برخی زبانهای آمیخته و آمیختۀ مادری و حتی زبان اشارۀ آمریکایی برای ناشنوایان که خود را محدود به تقسیمبندیهای زمان فیزیکی نمیکنند که به آنها زبانهای بیزمان[15] گفته میشود (Binnick, 1991:9). در این زبانها عناصر واژگانی عهدهدار کدگذاریهای زمانی هستند.
ج) گاهی یک موقعیت را چند زمان نشان میدهند؛ به این معنی که زمان دستوری خاص زمانهای فیزیکی مختلفی را نشان میدهند. پس، میان زمان دستوری و زمان فیزیکی رابطه وجود دارد؛ اما بهطور مستقیم عمل نمیکند،برای نمونه:
5 الف. او میدوید و من میدویدم.
5 ب. او بدو و من بدو.
6 الف . اگر نیامد چه؟
6 ب. اگر نیاید چه؟
د) برخی از جملات هستند که بیزمان یا جاودانی هستند، چرا که واقعیت علمی هستند و همیشه صادقند. برای مثال، «دو ضربدر دو میشود چهار» یا «ماهیها در آب زندگی میکنند» که در واقع زماندار هستند، اگرچه زمان خاصی را نمیتوان به آنها منسوب کرد. فعل این جملات از یک نظام اشاری استفاده میکند تا در زمان درست واقع شود و این نشان میدهد که زمان فیزیکی اشاری نیست؛ اما زمان دستوری اشاری است.
ه) نمود[16] با زمان دستوری پیوندی تنگاتنگ دارد و تصور عام بر این است که نمود کامل و استمراری نمود هستند و نه زمان خاص.
از آنجا که زمان دستوری حادثهای را در زمان فیزیکی جایابی میکند[17] پس میان این دو مفهوم رابطه وجود دارد. کامری (1985:14) معتقد است زمان دستوری نظامی اشاری[18] است. نظام اشاری نظامی است که موجودیتها (هستارها) را به یک نقطۀ ارجاعی[19] مرتبط میداند. نظامهای اشاری پدیدههای وابسته به بافت هستند؛ به این معنی که وجود زمان دستوری به وجود زمان فیزیکی وابسته است. کودکان نیز تمایزهای زمان دستوری را در مقایسه با دیگر مفاهیم دیر و با تأخیر میآموزند، چرا که کودکان باید به سنی برسند که توانایی درک بافت موقعیتی را در خود ایجاد کرده باشند و از آنجا که زمان دستوری ایدهای اشاری است دیر آموخته میشود (Binnick, 2012:222). دو موضوع مهم دربارۀ زمان دستوری وجود دارد که ذکر آنها در ارتباط زمان دستوری و فیزیکی لازم است: انتخاب کانون اشاری[20] برای زمان دستوری و مطالعۀ رابطۀ میان این کانون و زمان فیزیکی. همین دو موضوع مهم منجر به طرح مبحث انواع مختلف زمان دستوری میشود که عمدتاً به سه نوع حال، گذشته و آینده طبقهبندی میشوند. این نگرش نسبت به زمان از اتخاذ رویکردهای مطرح در دستورهای زبان لاتین در نگارش همۀ دستورها و نیز ترکیب و خلط مبحث زمان فیزیکی و دستوری نشأت میگیرد. با توجه به ماهیت اشاری زمان دستوری زمانها را میتوان اینگونه تعریف کرد:
در زمان گذشته، زمان فیزیکی حادثه پیش از کانون اشاری است. در زمان حال، زمان فیزیکی شامل کانون اشاری است و در زمان آینده، زمان فیزیکی پس از زمان اشاری است. بنا بر این تعاریف میتوان زمان دستوری را دستوریشدگی جایگاه حوادث در زمان فیزیکی دانست.
1-1-1-1. زمان دستوری در فارسی
به زمانهایی که در آنها زمان حال کانون زمانی است زمان مطلق[21] گفته میشود که عبارتاند از زمان دستوری حال، زمان دستوری حال تاریخی (دراماتیک)، زمان دستوری گذشته و زمان دستوری آینده. به همین نحو به زمانی که کانون زمانی آن زمانی غیر از حال است زمان نسبی[22] گفته میشود.
زمان حال در فارسی
ستاک حال در فارسی از حذف پیشوند be- از ابتدای صورت امری فعل ساخته میشود و با افزودن mi- به ابتدای آن شکل کامل میگیرد. کاربردهای زمان حال عبارتاند از:
الف) بیان اعمال یا عبارات عادی: هر روز به محل کارم میروم.
ب) بیان گزارههای علمی/ جهانی و ثابت/ بیزمان: ماه به دور زمین میگردد.
پ) بیان معانی آینده: فردا ساعت هشت صبح بهسمت تهران حرکت میکنیم.
ت) بیان همزمانی امور و پدیدهها (وقتی عملی دقیقاً در زمان بیان اتفاق میافتد و به برخی از آنها کارگفتهای کنشی/ اجرایی[23] گفته میشود): تو اخراجی!
زمان گذشته در فارسی
این زمان دستوری با افزودن شناسه به ریشۀ گذشته در افعال باقاعده[24] (نظیر خوردم) و بیقاعده ( نظیر کردم) ساخته میشود. پسوند گذشتهساز (-d) دارای تکواژگونههای - id,-t,-d,-ad است. اما کاربردهای زمان گذشته عبارتاند از:
الف) عملی که در گذشته یکبار اتفاق افتاده و کامل شده است: دیروز به اینجا آمد و گفت به تئاتر برویم.
ب) عملی تداومیافته در زمانی پیوسته و متداوم درگذشته که غالباً با قید همراه است: خلاصه از آن روز به بعد میرفتیم آنجا شنا.
پ) در بندهای شرطی عملی در آینده را که مقدم بر عمل دیگری در آینده است با این زمان دستوری نشان میدهند: وقتی به تهران رسیدی یکراست برو پیش رضا.
ت) توصیف عملی که همین حالا اتفاق افتاده است و یا فوری است: من رفتم تو هم بیا.
ث) در نقش نمود کامل: شد من یک حرفی بزنم و تو اعتراض نکنی؟
زمان آینده
الف) از صورت حال فعل کمکی «خواستن» بهعلاوۀ مصدر غیرکامل[25] فعل پایه ساخته میشود و نشاندهندۀ عملی در آینده است: من نامه را خواهم نوشت.
زمانهای نسبی
الف) زمان نسبی با صورتهای فعلی غیرزماندار[26] (بیزمان): بعد از رفتن او مشغول شد.
ویژگی این نوع زمان نسبی این است که اگر این جملات را با فعل زماندار بازنویسی کنیم مصادر دارای زمان میشوند و زمان آنها کاملاً مرتبط با زمان بند اصلی خواهد شد:
از دیدنتان خوشحالیم← از اینکه شما را میبینیم خوشحالیم.
ب) زمان نسبی با وجه التزامی؛ از این رو که معنی را از فعل بند اصلی میگیرد زمان نسبی خوانده میشود:
از تو میخواهم بروی.
از تو خواستم بروی.
پ) زمان نسبی گذشته برای توصیف عملی که هنوز در جریان است (شبی از کنار خرابهای میگذشتم)، برای توصیف عملی که در گذشته انجام گرفته است (هرسال تابستان به کنار دریا میرفتیم)، در جملات شرطی برای توصیف نتیجه (اگر انگلیسی بلد بودم که با او صحبت میکردم) و برای بیان میل و خواستۀ ارضانشده (ای کاش به همینجا ختم میشد!)، برای بیان کارهایی که همزمان با هم اتفاق میافتند(حرف که میزد، نفس نفس میزد) :
ت) زمان نسبی حال کامل[27]برای توصیف عمل یا حالتی در گذشته که اثرش هنوز باقی است (تا حالا او را ندیدهام)، در روایت کردن یا بیان عبارتی دربارۀ حادثه یا شرایطی در گذشته (بامداد از دیروز صبح از منزل خارج شده و هنوز هم برنگشته)، در کلام نقلشده وقتی فعل در بند پیرو گذشته است (میگن علی زنش رو کشته و فرار کرده).
ث) زمان نسبی گذشتۀ کامل[28] برای بیان عملی که پیش از عمل دیگری در گذشته اتفاق افتاده است: چی گفته بودی که همه را عصبانی کرده بود؟
1-1-2. پردازش
هر رفتار زبانی قابل مشاهده دارای سه سطح متمایز است: 1. سیگنال (علامت زبانی ): تمام صورتهای زبانی که میتوان با آنها پیـامی را منتقـل کـرد و سـخنگوی زبان آنها را تولید و ادراک میکند. این سیگنالها هم نوشتار را شامل میشود و هم گفتار را. 2. نظام زبان
سطح نخست جنبهای فیزیکی دارد و سطح سوم سـطحی انتزاعـی اسـت. حتـی زمـانی کـه از هـیچ نـوع سیگنال زبانی استفاده نمیکنیم باز هم با سطح سوم در ارتباط هستیم؛ زیرا سخنگوی هر زبـانی دارای دانـش زبانی عامی از زبان بومی خود است. ویژگی مهم سیگنالهای زبانی ایـن اسـت کـه آنهـا هم در گفتار و هم در نوشتار دارای صورتهای ثابتی هستند و همین ویژگیها آنها را از صداها یا علائـم محیطی جدا میکند. علاوه بر این، بهرغم سن و جنس افرادی که سخن میگویند، ویژگیهـای تولیـدی و ادراکی این سیگنال ها ثابت و پایدار است. به بیانی کلی، میتوان گفت که پردازش زبان به معنی منفکسازی و انتزاع معنی از سیگنالهـای زبـانی است. این سیگنالها میتوانند بهصورت چاپی به حس بینائی ارائه شده باشند و یا بـهصـورت شـنیداری بـه حس شنیداری ارائه شوند. اما جداسازی معنی از پیام گفتهشده یا نوشتهشده به تغییر شکل محـرکهـای شنیداری یا دیداری نیاز دارد که به گوش و چشم میرسند. بررسی پردازش یک پدیدة زبـانی، یعنـی دقیـق شدن دربارة مراحل مختلف عملکردهای ذهنی که میان ارائة محرک و شکلگیـری معنـی اتفـاق مـیافتـد و اطلاعات ما دربارة پردازشهای زبانی تا حدی است که توانستهایم این مراحل را بشناسیم. بهطور کلی، در بیشتر متون روانشناسی زبان به سه نوع اساسی از انواع پردازشهای زبانی اشاره میشود که عبارتاند از: پردازش جزء به کل )پایین بـه بـالا(، پردازش کل به جزء (بالا به پایین) و پردازش موازی.
تاکنون پژوهشی در زبان فارسی دربارۀ نحوۀ پردازش زمان دستوری صورت نگرفته است. اما در زبان انگلیسی چند پژوهش دربارۀ پردازش زمان گذشته و آیندۀ افعال انگلیسی به انجام رسیده است که از آن میان میتوان به دیکی[29] (2001) اشاره کرد که بر پردازش زمان دستوری مطلق تأکید دارد و هدف او پاسخ به این پرسش اصلی است که در چه زمانی و در چه سطحی از سطوح بازنمودی و پردازشهای ذهنی تفسیر یک زمان با زمانهای دیگر مطابقت پیدا میکند. او از منطق ریاضی و رایانهای برای اثبات نظر خود استفاده کرده است. دلیل این امر که از بین زمانها، زمان گذشته بیشتر مورد علاقۀ پژوهشگران این حوزه بوده است این است که وجود افعال بیقاعده در زبان انگلیسی زمینۀ پژوهش جدیدی را گشوده است. کیرکیشی[30] (2010) معتقد است که صورتهای فعلی زمان گذشتۀ بیقاعده بهصورت تجزیهناشده در واژگان ذهنی هستند. پردازش زمان افعال در بیماران زبانپریش نیز بررسی شده است. فاروقیشاه[31] و فردمن[32] (2015) معتقدند که میزان آسیبدیدگی زمان افعال در بیماران زبانپریش به نوع تکلیف هم مرتبط است. برای مثال، بیماران زبانپریش در توصیف تصاویر بیشتر از تکالیف قضاوت دستوری و تکلیف تکمیل جمله دچار مشکل میشدند.
2-1. پردازش زمان دستوری در انگلیسی
همان طور که در بخش مرور مختصری بر پیشینۀ مطالعات اشاره شد عمده پژوهشهایی که در زبان انگلیسی دربارۀ زمان دستوری از رویکرد روانشناسی زبان به انجام رسیده است دربارۀ چگونگی پردازش زمان گذشته بوده است. دلیل اصلی این انتخاب وجود افعال بیقاعده در زبان انگلیسی است. در حقیقت، پرسش اصلی در پژوهشهای بهعملآمده دربارۀ نحوۀ پردازش زمان گذشته در زبان انگلیسی این است که آیا دو نظام ذهنی مجزا برای پردازش افعال گذشتۀ باقاعده و بیقاعده اعمال میشود یا خیر. آنچه در این پژوهشها اهمیت دارد سهمی است که نتایج این پژوهشها در غنای مباحث نظری بر عهده میگیرد. به عبارت دیگر، از رهگذر بررسی روانشناختی نحوۀ پردازش افعال در زمان گذشته در این زبان محقق در پی آن است که به این پرسش نظری پاسخ دهد که آیا الگوی دوگانه در پردازش افعال بیقاده انگلیسی دخیل است یا الگوی تداعی (Kirkici, 2010).
در این خصوص دیکی (2001) پرسش چند و چون پردازش زمان دستوری را از رویکردی پردازشی مطرح میکند. پرسش تجربیای که دیکی مطرح میکند این است که زمان دستوری بهویژه زمان گذشته در زبان انگلیسی چگونه پردازش میشود. نویسنده به تبع کامری (1985:9) زمان دستوری را دارای دو وجه نحوی و معنایی میداند، چراکه هم مقولهای صرفینحوی است و به شکل وندافزایی به فعل جمله افزوده میشود و نیز مقولهای معنایی است، چرا که هدف آن جایابی موقعیتی در زمان فیزیکی است. دیکی (2001) دو عملکرد را برای زمان دستوری برمیشمارد:
الف) جایابی موقعیت مورد توصیف با توجه به زمان بیان گفته
ب) جایابی موقعیت با توجه به حوادث دیگری که در گفتمانهای پیشین توصیف آنها رفته است. برای روشن شدن این عملکرد لازم است که به این جمله توجه شود:
John stood up. Max had greeted him.
در جملۀ بالا احوالپرسی مکس و جان قبل از برخاستن جان اتفاق افتاده است. در چنین موقعیتهایی تفسیر یک زمان دستوری وابسته به زمانهای دستوری دیگر و یا گفتمانهای قبلی است. به این دلیل است که گفته میشود زمانهای دستوری تفسیر ارجاعی دارند و گسترۀ تفسیر زمان گسترۀ گفتمانی است. به همین دلیل است که اولین تفسیر از دلیل مستی «سم» در جملۀ زیر مهمانی «شیلا» بوده است:
Sheila had a party last night. Sam got drunk.
دیکی (2001) معتقد است پیدا کردن روابط ارجاعی گفتمانی چنان اهمیتی برای پردازشگر (اعم از ذهن یا دستگاه) دارد که بخشی از ارزش صدق جملات را همین روابط ارجاعی درست تعیین میکند. به این دلیل است که با خواندن این جملات ذهن پردازشگر تفسیر زمان دستوری گذشته (The student spotted) را برای جملهای که اساساً مرتبط با زمان آینده است، نمیپذیرد:
Tomorrow, a proctor will notice a student cheating on a linguistics exam. The student spotted...
او معتقد است زمانهای گذشته و آینده نسبت به زمان حال از نشانداری صرفی- نحوی برخوردارند و از میان این دو نیز زمان گذشته نسبت به آینده نشاندارتر است، چرا که این زبان دارای دو دسته افعال باقاعده و بیقاعده است که بر نشانداری میافزاید.
چارچوب نظری پژوهش حاضر در زبانشناسی نظری بر مبنای کامری (1985) و در روانشناسی زبان بر مبنای شاپیرو[33] و لوین[34] (1990) است. لذا، تقسیمبندیهای زمان دستوری اعمالشده بر این پژوهش بر مبنای دستهبندیهای مدنظر کامری و روش تجربی بر مبنای دیدگاه شاپیرو و لوین است. این پژوهش ها عمدتاً برمبنای پردازش برخط و ارائۀ تکالیف اولیه و ثانویه و با استفاده از الگوی گزینش واژگانی چندحسی صورت گرفتهاند و شیوة تجزیه و تحلیل دادهها نیز بر مبنای محاسبة زمان واکنش آزمودنیها بوده است.
یکی از روشهای مطالعۀ پردازش برخط زبان استفاده از روش تصمیمگیری چندحسی[35] است. از طریق این روش میتوان پردازش جمله را بهروشنی نشانداد، چرا که تکالیف موجود در این روش به پردازش لحظهبهلحظۀ جمله حساسند. روش پژوهش در اینجا نیز، تصمیمگیری واژگانی چندحسی است که در آن از دو حس شنیداری و دیداری بهطور همزمان و در قالب دو تکلیف گوشدادن به قصد درک معنی جملات و تصمیمگیری واژگانی ارائه میشود. روش مذکور چند ویژگی دارد که عبارتاند از:
شهرت زیاد استفاده از زمان واکنش در پژوهشهای روانشناختی مخصوصاً در حوزۀ شناخت و پردازشهای زبانی چیزی ورای علاقۀ نظری است. از قدیمیترین این پژوهشها میتوان به وینر[36] (1997) اشاره کرد. همچنین، رانی[37] (1993) تأثیر بار شناختی را بر زمان واکنش میسنجد. در این پژوهش زمان واکنش نسبت به محرک شنیداری مبنای سنجش بار شناختی است. منظور او از بار شناختی میزان انرژی ذهنی است که برای انجام تکلیفی مورد نیاز است. این انرژی ذهنی میتواند از حافظه، ذخیرهسازی و بازیابی[38] تغذیه شود. فرض این پژوهش این است که هرچه منابع شناختی اختصاصی به انجام تکلیفی بیشتر باشد، زمان تشخیص و واکنش به محرک شنیداری بیشتر است.
در سراسر این پژوهش نوع زمان دستوری بهکاررفته در جمله بهعنوان متغیری مستقل و زمان واکنش به محرکها بهعنوان متغیر وابسته لحاظ شده است. اما از آنجا که نیمی از آزمودنیها زن و نیمی مرد هستند عامل جنسیت نیز بهمثابه متغیری مستقل لحاظ میشود. بهعلاوه، ساده و یا مرکب بودن جمله نیز متغیری مستقل است.
در این آزمونها ابتدا آزمودنی جملهای را میشنود و سپس، روی صفحۀ نمایشگر محرکی دیداری را میبیند. او باید تصمیم بگیرد آیا آنچه روی صفحه ظاهر شده است واژهای در فارسی محسوب میشود یا نه. زمان واکنش او به محرکهای دیداری به هزارم ثانیه ثبت میشود. کل جملاتی که آزمودنی در آزمون (1) میشنود 80 جمله است که هر 10 جمله به یک مقوله مرتبط است. برای نمونه، جملات 1 تا 10 مربوط به یک مقولۀ زبانی هستند؛ یعنی جملات حاوی فعل با مصدر. جملاتی 11 تا 20 یک مقولۀ زبانی مشترک دارند و الی آخر.
آزمودنیها شامل 25 نفر از دانشجویان 18 تا 30 ساله مقطع کارشناسی در دانشگاههای مختلف بوده است. پانزده نفر از این آزمودنیها دختر و بقیه پسر بودهاند. گاهی به دلیل خطای بیش از حد برخی آزمودنیها در جداول تحلیلی حذف و جایگزین شدهاند. آزمودنیها از حیث معدل تحصیلی به هم تطبیق دادهشدهاند.
مواد زبانی در این آزمون اول و دوم در ایتدای هر بخش آمده است. واژهها از پایگاه دادههای زبان فارسی که دستاورد پژوهشگران پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است، پس از تطبیق میزان بسامد آنها با هم استخراج و انتخاب شدهاند، چرا که زمان واکنش به واژههای دارای بسامد بالا سریعتر است. ناواژهها نیز با جایگزینی حرف اول واژههای پنج تا هفت حرفی همان واژههای فارسی ساخته شدهاند. هر دو آزمون روی یک دستگاه لپتاپ نصب شدند تا مانع از دخالت سرعت پردازندههای متفاوت در نتایج آزمون شویم.
نمونۀ کاربست روش تصمیمگیری چندحسی را میتوان در پژوهشهای روانشناختی زبان از جمله رقیبدوست و مهرابی (1389) و مهرابی و محمودی بختیاری (1399) دید که در آن از دو حس شنیداری و دیداری بهطور همزمان و در قالب دو تکلیف گوشدادن به قصد درک معنی جملات و تصمیمگیری واژگانی استفاده میشود. زمانبندی نمایش محرکها به این صورت است که آزمودنی بلافاصله پس از شنیدن جمله، مجموعهای از حروف بههمپیوسته[39] را در قالب واژه یا ناواژه روی صفحۀ نمایشگر میبیند و باید تا حد امکان سریعاً نسبت به واژه بودن یا نبون آن واکنش نشان دهد. محرکهای دیداری ده ثانیه روی صفحه نمایش داده میشوند و سپس جملۀ بعدی بهصورت شنیداری ارائه میشود. اگر آزمودنی در این زمان پاسخی ندهد زمانی برای این پرسش ثبت نخواهد شد. در این اثنا، آزمونگر گاهگاهی اجرای برنامه را متوقف میکند و بهصورت تصادفی از آزمودنی دربارۀ معنی جملهای که اخیراً شنیده است میپرسد تا اطمینان حاصل شود که آزمودنی به جملۀ پخششده به واقع گوشمیکند و تنها بهدنبال انجام تکلیف دوم نیست.
5-1. آزمون (1)
در این آزمون ابتدا آزمودنی جملهای را میشنود و سپس روی صفحۀ نمایشگر محرکی دیداری را میبیند. او باید تصمیم بگیرد آیا آنچه روی صفحه ظاهر شده است واژهای در فارسی محسوب میشود یا نه. زمان واکنش او به محرکهای دیداری به هزارم ثانیه ثبت میشود. کل جملاتی که آزمودنی در این بخش میشنود 80 جمله است که هر 10 جمله به یک مقوله مرتبط است. برای نمونه، جملات 1 تا 10 مربوط به یک مقولۀ زبانی هستند؛ یعنی جملات حاوی فعل با زمان دستوری گذشتۀ ساده. جملات 11 تا 20 یک مقولۀ زبانی مشترک دارند و الی آخر. طبقات هشتگانه عبارتاند از: جملات حاوی زمانهای طبقۀ 1. گذشتۀ ساده، مثل «دیروز به اینجا آمد»؛ 2. گذشتۀ استمراری، مثل «از آن روز به بعد میرفتیم آنجا شنا»؛ 3. گذشته فاقد قید زمان گذشته، مثل «بچهها! اتوبوس اومد»؛ 4. حال ساده، مثل «هر روز به دانشکده میروم»؛ 5. حقایق علمی، مثل «زمین به دور خورشید می چرخد»؛ 6. حال در معنی آینده، مثل «فردا بهسمت اصفهان حرکت میکنیم»؛ 7. کارگفتهای کنشی/ اجرایی، مثل «پرونده را مختومه اعلام میکنم»؛ 8. آینده با مصدر صرفشده«خواستن»، مثل «غروب به پارک خواهیم رفت». منطق و دلیل بهکارگیری این طبقات این است در همۀ این دستهها انواعی از زمان به کار رفته است و به این وسیله میتوان نحوۀ پردازش و بار شناختیای را که انواع مختلف زمان بر ذهن اعمال میکند، آزمود. هدف آزمون مقایسۀ زمان واکنش آزمودنیها به محرکهایی است که پس از هریک از این دستهها میآید. پرسش اصلی در آزمون (1) این است که آیا تفاوت معنیداری در پاسخگویی آزمودنیها به تکلیف تصمیمگیری واژگانی پس از انواع هشتگانۀ طبقات زمان دستوری در جملات ساده که در بالا (بخش 3-4) توصیف آن رفت، وجود دارد یا خیر؟
در آزمون 1، زمان پردازش/ پاسخگویی 25 آزمودنی به 8 مقوله ثبت شده است. هر مقوله نیز شامل 10 پرسش است؛ لذا در این آزمون هر آزمودنی به 80 پرسش پاسخ داده است. برای آزمودن تفاوت بین میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها در 8 مقوله، ابتدا به ازای هر فرد میانگین پاسخ او به پرسشهای هر مقوله محاسبه شد؛ بنابراین، به مجموعهای از پاسخها دست خواهیم یافت که شامل پاسخ هر فرد به 8 مقوله است و درنتیجه پاسخها به یکدیگر وابسته هستند. جدول 1-1، میانگین و انحراف استاندارد زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 8 مقوله در آزمون 1 را نشان میدهد. نمودار 1-1 میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هر کدام از 8 مقوله در آزمون 1 را نشان میدهد.
جدول 1-1. آمارههای توصیفی
Table 1-1. Descriptive statistics
مقولهها |
میانگین |
انحراف استاندارد |
تعداد |
مقوله 1: گذشتۀ ساده |
02/946 |
14/266 |
25 |
مقوله 2: گذشتۀ استمراری |
74/1036 |
5/292 |
25 |
مقوله 3: گذشته فاقد قید زمان گذشته |
11/921 |
44/267 |
25 |
مقوله 4: حال ساده |
44/974 |
69/374 |
25 |
مقوله 5: حال ساده حاوی حقایق علمی |
50/765 |
78/213 |
25 |
مقوله 6: حال در معنی آینده |
51/832 |
49/296 |
25 |
مقوله 7: کارگفتهای کنشی/ اجرایی |
23/777 |
19/227 |
25 |
مقوله 8: آینده با مصدر صرفشده «خواستن» |
31/820 |
99/263 |
25 |
نمودار 1-1. میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هر کدام از 8 مقوله در آزمون 1
Graph 1-1. Participanntsˈ RT( reaction time) in experiment 1
بر اساس نتایج جدول 1-1 و نمودار 1-1، آزمودنیها بهطور متوسط بیشترین و کمترین زمان پردازش/ پاسخگویی را بهترتیب به مقولههای2 (گذشتۀ ساده) و 5 (حال ساده حاوی حقایق علمی) اختصاص دادند. با توجه به وابستگی پاسخهای هر آزمودنی و اینکه بر اساس آزمون کلموگروف-اسمیرنوف،[40] دادهها در هریک از مقولهها دارای توزیع نرمال هستند، برای پاسخ به پرسش پژوهش برای تعیین اینکه آیا بین میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 8 مقوله تفاوت معنیدار وجود دارد یا خیر از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه برای پاسخهای وابسته یا اندازههای تکراری استفاده میکنیم. برای تعیین آزمون مناسب از بین چندین آزمون موجود، فرض یکنواختی کوواریانس[41] با استفاده از آزمون کرویت ماچلی[42] سنجیده شد، نتایج آزمون در جدول 1-2 نشان داده شده است.
جدول 1-2. آزمون ماچلی برای بررسی یکنواختی کوواریانس
Table 1-2. Mauchlyˈ s Test for covariance
متغیر |
آمارۀ آزمون |
درجه آزادی |
احتمال |
مقولهها |
013/0 |
27 |
0 |
بر اساس نتایج جدول 1-2، با توجه به مقدار معنیداری،0sig=، آزمون معنیدار است. بنابراین، کرویت مفروض نیست. از طرفی چون مقدار اپسیلن از 75/0 کمتر است برای بررسی تفاوت میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 8 مقوله در آزمون 1 از آزمون گرین هاوس- گیسر[43] استفاده میشود، که نتایج آن در جدول 1-3 ارائه شده است.
جدول 1-3. خلاصۀ تحلیل واریانس یکطرفه برای اندازههای تکراری
Table 1-3. Repeated Measure Using One Way ANOVA
منبع تغییرات |
مجموع توانهای دوم |
درجۀ آزادی |
میانگین توانهای دوم |
آمارۀ آزمون |
احتمال |
جملات |
58/1722092 |
34/3 |
89/516204 |
07/10 |
0 |
خطا |
57/4104304 |
07/80 |
81/51261 |
|
|
جدول 1-3، خلاصۀ نتایج تحلیل واریانس یکطرفه برای اندازههای تکراری را نشان میدهد. با توجه به مقدار احتمال در آزمون گرین هاوس- گیسر، فرض برابری میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 8 مقوله در آزمون 1 در سطح احتمال 05/0 پذیرفته نمیشود. بنابراین، باید مقایسات دوبهدوی میانگین مقولهها در نظر گرفته شود. جدول 1-4 نتایج این مقایسات را نشان میدهد.
|
جدول 1-4. خلاصه مقایسات دوبهدوی مقولهها با استفاده از آزمون بونفرونی Table 1-4. Pairwise Comparisions Using Bonferroni |
|
||||||
مقوله (I) |
مقوله (J) |
اختلاف میانگین (I-J) |
خطای استاندارد |
مقدار معنیداری |
فاصلۀ اطمینان 95 درصد برای اختلاف میانگینها |
|||
کران پایین |
کران بالا |
|||||||
1 |
2 |
721/90- |
692/51 |
1 |
-295/272 |
853/90 |
||
3 |
91/245 |
099/40 |
1 |
-936/115 |
766/165 |
|||
4 |
42/280 |
937/47 |
1 |
-806/196 |
965/139 |
|||
5 |
528/180* |
814/37 |
002/0 |
702/47 |
353/313 |
|||
6 |
51/113 |
107/43 |
408/0 |
-910/37 |
930/264 |
|||
7 |
79/168* |
655/40 |
01/0 |
985/25 |
594/311 |
|||
8 |
71/125* |
832/38 |
098/0 |
-691/10 |
112/262 |
|||
2 |
3 |
636/115 |
643/46 |
576/0 |
-202/48 |
475/279 |
||
4 |
301/62 |
763/59 |
1 |
-623/147 |
225/272 |
|||
5 |
249/271 |
725/56 |
002/0 |
996/71 |
502/470 |
|||
6 |
231/204 |
141/65 |
126/0 |
-583/24 |
046/433 |
|||
7 |
511/259 |
636/58 |
005/0 |
545/53 |
477/465 |
|||
8 |
432/216 |
081/64 |
07/0 |
-661/8 |
525/441 |
|||
3 |
4 |
-335/53 |
461/34 |
1 |
-384/174 |
714/67 |
||
5 |
613/155 |
743/37 |
011/0 |
035/23 |
190/288 |
|||
6 |
595/88 |
526/41 |
1 |
-269/57 |
459/234 |
|||
7 |
875/143 |
041/46 |
129/0 |
-851/17 |
600/305 |
|||
8 |
796/100 |
778/41 |
668/0 |
-956/45 |
548/247 |
|||
4 |
5 |
948/208 |
132/45 |
003/0 |
415/50 |
481/367 |
||
6 |
930/141 |
975/43 |
101/0 |
-538/12 |
399/296 |
|||
7 |
210/197 |
010/56 |
049/0 |
466/0 |
953/393 |
|||
8 |
131/154 |
934/44 |
061/0 |
-705/3 |
967/311 |
|||
5 |
6 |
-018/67 |
938/27 |
688/0 |
-153/165 |
118/31 |
||
7 |
-738/11 |
921/21 |
1 |
-737/88 |
261/65 |
|||
8 |
-817/54 |
928/20 |
421/0 |
-330/128 |
696/18 |
|||
6 |
7 |
280/55 |
099/30 |
1 |
-446/50 |
005/161 |
||
8 |
201/12 |
177/17 |
1 |
-136/48 |
537/72 |
|||
7 |
8 |
-079/43 |
755/26 |
1 |
-06/137 |
902/50 |
||
بنا بر نتایج بهدستآمده از جدول 1-4 مشخص میشود که مقولۀ 5 با هرکدام از مقولههای 1 (گذشتۀ ساده)، 2 (گذشتۀ استمراری)، 3 (گذشتۀ فاقد قید زمان گذشته) و 4 (حال ساده) در سطح اطمینان 99 درصد و مقولۀ 7 با هرکدام از مقولههای 1 و 2 در سطح اطمینان 99 درصد و مقولۀ 4 با مقولۀ 7 (کارگفتهای کنشی/ اجرایی) در سطح اطمینان 95 درصد تفاوت معنیدار دارند. همچنین، مقولۀ 8 (آینده با مصدر صرفشده«خواستن») با هرکدام از مقولههای 1 ،2 و 4 در سطح اطمینان 90 درصد تفاوت معنیدار دارد. سایر ترکیبات مقولهها با یکدیگر تفاوت معنیدار ندارند.
آزمون جانبی (1)
پرسش اصلی در آزمون جانبی (1) این است که آیا تفاوت معنیداری در پاسخگویی آزمودنیها به تکلیف تصمیمگیری واژگانی پس از انواع هشتگانۀ طبقات زمان دستوری مطلق در جملات مرکب که در بالا توصیف آن رفت وجود دارد یا خیر؟ در آزمون زمان پردازش/ پاسخگویی 25 آزمودنی به 8 مقوله ثبت شده است. هر مقوله نیز شامل 10 پرسش است؛ به این ترتیب، در این آزمون هر آزمودنی به 80 پرسش پاسخ داده است. برای آزمودن تفاوت بین میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها در 8 مقوله، ابتدا به ازای هر فرد میانگین پاسخ او به پرسشهای هر مقوله محاسبه شد؛ بنابراین، به مجموعهای از پاسخها دست خواهیم یافت که شامل پاسخ هر فرد به 8 مقوله است و درنتیجه پاسخها به یکدیگر وابسته هستند. جدول 1-5، میانگین و انحراف استاندارد زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 8 مقوله در آزمون جانبی (مرکب) را نشان میدهد. همچنین، نمودار 2-1 میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 8 مقوله در آزمون 2 را نشان میدهد.
جدول 1-5. آمارههای توصیفی
Table 1-5. Descriptive statistics
مقولهها |
میانگین |
انحراف استاندارد |
تعداد |
مقوله 1: گذشتۀ ساده |
259/933 |
840/419 |
25 |
مقوله 2: گذشتۀ استمراری |
690/908 |
137/498 |
25 |
مقوله 3: گذشته فاقد قید زمان گذشته |
954/885 |
483/339 |
25 |
مقوله 4: حال ساده |
964/860 |
278/405 |
25 |
مقوله 5: حال ساده حاوی حقایق علمی |
987/868 |
278/346 |
25 |
مقوله 6: حال در معنی آینده |
183/927 |
453 |
25 |
مقوله 7: کارگفتهای کنشی/ اجرایی |
06/929 |
605/443 |
25 |
مقوله 8: آینده با مصدر صرف شده"خواستن" |
257/781 |
716/293 |
25 |
نمودار 1-2. میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 8 مقوله در آزمون جانبی 1
Graph 1-2. Participanntsˈ RT (reaction time)
بر اساس نتایج جدول و نمودار، آزمودنیها بهطور متوسط بیشترین و کمترین زمان را به پردازش/ پاسخگویی را بهترتیب به مقولههای1 (گذشتۀ ساده) و 8 (آینده با مصدر صرفشده «خواستن») اختصاص دادهند. با توجه به وابستگی پاسخهای هر آزمودنی و اینکه بر اساس آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، دادهها در هریک از مقولهها دارای توزیع نرمال هستند، برای پاسخ به پرسش پژوهش برای تعیین اینکه آیا بین میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 8 مقوله تفاوت معنیدار وجود دارد یا خیر از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه برای پاسخهای وابسته یا اندازههای تکراری استفاده میکنیم. برای تعیین آزمون مناسب از بین چندین آزمون موجود، فرض یکنواختی کوواریانس با استفاده از آزمون کرویت ماچلی سنجیده شد، نتایج آزمون در جدول 1-6 نشان داده شده است.
جدول 1-6. آزمون ماچلی برای بررسی یکنواختی کوواریانس
Table 1-6. Mauchlyˈ s Test for covariance
متغیر |
آمارۀ آزمون |
درجۀ آزادی |
احتمال |
مقولهها |
008/0 |
27 |
0 |
بر اساس نتایج جدول 1-6، با توجه به مقدار احتمال آزمون معنیدار است؛ بنابراین، کرویت مفروض نیست. از طرفی چون مقدار اپسیلن از 75/0 کمتر است برای بررسی تفاوت میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 8 مقوله در آزمون 2 از آمارهۀآزمون گرین هاوس- گیسر استفاده میشود، که نتایج آن در جدول زیر ارائه شده است.
جدول 1-7. خلاصه تحلیل واریانس یکطرفه برای اندازههای تکراری
Table 1-7. Repeated Measure Using One Way ANOVA
منبع تغییرات |
مجموع توانهای دوم |
درجۀ آزادی |
میانگین توانهای دوم |
آمارۀ آزمون |
احتمال |
|
جملات |
229/454477 |
062/3 |
875/148416 |
881/1 |
139/0 |
|
خطا |
161/5797411 |
492/73 |
924/78884 |
|
|
|
خلاصۀ نتایج تحلیل واریانس یکطرفه برای اندازههای تکراری را نشان میدهد. با توجه به مقدار معنیداری، 139/0sig=، در آزمون گرین هاوس- گیسر، فرض برابری میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 8 مقوله در آزمون 1 در سطح معنیداری 05/0 رد نمیشود. بنابراین، در این آزمون مقولهها با یکدیگر تفاوت معنیدار ندارند.
5-2. آزمون (2)
پرسش آزمون (2) این است: آیا تفاوت معنیداری در زمان پردازش جملات حاوی طبقات مختلف زمان نسبی در جملات ساده وجود دارد؟ در اینجا، زمان پردازش/ پاسخگویی 25 آزمودنی به 5 مقوله ثبت شده است. هر مقوله نیز شامل 10 پرسش است؛ به این ترتیب، در این آزمون هر آزمودنی به 50 پرسش پاسخ داده است. برای آزمودن تفاوت بین میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها در 5 مقوله، ابتدا به ازای هر فرد میانگین پاسخ او به پرسشهای هر مقوله محاسبه شد؛ بنابراین، به مجموعهای از پاسخها دست خواهیم یافت که شامل پاسخ هر فرد به 5 مقوله است و درنتیجه پاسخها به یکدیگر وابسته هستند. جملات طبقۀ 1. حاوی مصدر[44] «بعد از رفتن او مشغول شد»؛ 2. حاوی حال ساده در معنی گذشته مثل «دیشب غروب منو که میبینه میگه...»؛ 3. حاوی حال کامل مانند «تا حالا او را ندیدهام»؛ 4. حاوی گذشتۀ کامل مثل «تا دیشب اون رو ندیده بودم »؛ 5. حاوی وجه التزامی مانند «باید زود برگردم». منطق و دلیل بهکارگیری این طبقات این است که در همۀ این دستهها انواعی از زمان به کار رفته است و به این وسیله میتوان نحوۀ پردازش و بار شناختیای را که انواع مختلف زمان بر ذهن اعمال میکند، آزمود. هدف آزمون مقایسۀ زمان واکنش آزمودنیها به محرکهایی است که پس از هریک از این دستهها میآید. جدول 2-1، میانگین و انحراف استاندارد زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 5 مقوله در آزمون 1 را نشان میدهد. همچنین، نمودار 2-1 میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 5 مقوله را نشان میدهد.
جدول2-1. آمارههای توصیفی
Table 2-1. Descriptive statistics
مقولهها |
میانگین |
انحراف استاندارد |
تعداد |
مقولۀ1: جملات حاوی مصدر |
588/827 |
570/235 |
25 |
مقولۀ2: جملات حاوی زمان حال ساده |
243/706 |
508/150 |
25 |
مقولۀ 3: جملات حاوی حال کامل |
752/738 |
658/169 |
25 |
مقولۀ 4: جملات حاوی گذشته کامل |
624/715 |
582/136 |
25 |
مقولۀ5: جملات حاوی وجه التزامی |
299/731 |
798/206 |
25 |
نمودار2-1. میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 5 مقوله در آزمون 2
Graph 2-1. Participanntsˈ RT (reaction time)
بر اساس نتایج بالا آزمودنیها بهطور متوسط بیشترین و کمترین زمان پردازش/ پاسخگویی را بهترتیب به مقولههای 1 (مصدر) و 2 (حال ساده در معنی گذشته ) اختصاص دادهاند. با توجه به وابستگی پاسخهای هر آزمودنی و اینکه بر اساس آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، دادهها در هریک از مقولهها دارای توزیع نرمال هستند، برای پاسخ به پرسش پژوهش برای تعیین اینکه آیا بین میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 5 مقوله تفاوت معنیدار وجود دارد یا خیر از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه برای پاسخهای وابسته یا اندازههای تکراری استفاده میکنیم. برای تعیین آزمون مناسب از بین چندین آزمون موجود، فرض یکنواختی کوواریانس با استفاده از آزمون کرویت ماچلی سنجیده شد، نتایج آزمون در جدول زیر نشان داده شده است.
جدول 2-2. آزمون ماچلی برای بررسی یکنواختی کوواریانس
Table 2-2. Mauchlyˈ s Test for covariance
متغیر |
آمارۀ آزمون |
درجۀ آزادی |
احتمال |
مقولهها |
584/0 |
27 |
211/0 |
بر اساس نتایج جدول بالا، با توجه به مقدار معنیداری،211/0sig=، آزمون معنیدار نیست؛ بنابراین، کرویت مفروض است. با درنظرگرفتن فرض کرویت، خلاصۀ نتایج تحلیل واریانس یکطرفه برای اندازههای تکراری در جدول زیر گزارش شده است.
جدول 2-3. خلاصه تحلیل واریانس یکطرفه برای اندازههای تکراری
Table 2-3. Repeated Measure Using One Way ANOVA
منبع تغییرات |
مجموع توانهای دوم |
درجه آزادی |
میانگین توانهای دوم |
آمارۀ آزمون |
احتمال |
جملات |
61/235162 |
4 |
652/58790 |
807/5 |
0 |
خطا |
254/971887 |
96 |
826/10123 |
|
|
با توجه به احتمال صفر در جدول بالا، فرض برابری میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 5 مقوله در آزمون 1 در احتمال 05/0 پذیرفته نمیشود. بنابراین، باید مقایسات دوبهدوی میانگین مقولهها در نظر گرفته شود. جدول زیر نتایج این مقایسات را نشان میدهد.
|
جدول 2-4 . خلاصه مقایسات دوبهدوی مقولهها با استفاده از آزمون بونفرونی Table 2-4. Pairwise Comparisions Using Bonferroni |
|
||||||
مقوله (I) |
مقوله (J) |
اختلاف میانگین (I-J) |
خطای استاندارد |
مقدار معنیداری |
فاصلۀ اطمینان 95 درصد برای اختلاف میانگینها |
|||
کران پایین |
کران بالا |
|||||||
1 |
2 |
345/121* |
564/33 |
014/0 |
615/17 |
075/225 |
||
3 |
836/88 |
894/33 |
15/0 |
-915/15 |
586/193 |
|||
4 |
963/111* |
714/30 |
013/0 |
043/17 |
884/206 |
|||
5 |
289/96* |
326/28 |
024/0 |
748/8 |
829/183 |
|||
2 |
3 |
-509/32 |
627/21 |
1 |
-347/99 |
328/34 |
||
4 |
-382/9 |
835/22 |
1 |
-954/79 |
19/61 |
|||
5 |
-056/25 |
453/31 |
1 |
-261/122 |
148/72 |
|||
3 |
4 |
128/23 |
650/23 |
1 |
-964/49 |
219/96 |
||
5 |
453/7 |
485/30 |
1 |
-761/86 |
667/101 |
|||
4 |
5 |
-675/15 |
718/24 |
1 |
-065/92 |
715/60 |
||
بنا بر نتایج بهدستآمده از جدول بالا مشخص میشود که مقولۀ 1، یعنی جملات حاوی مصادر با هر کدام از مقولههای 4،2 و 5 (یعنی جملات حاوی زمان نسبی حال ساده در معنی گذشته، حال کامل و وجه التزامی)، در سطح اطمینان 95 درصد تفاوت معنیدار دارد. سایر ترکیبات مقولهها با یکدیگر تفاوت معنیدار ندارند.
آزمون جانبی برای آزمون (2)
پرسش آزمون (2) این است که آیا تفاوت معنیداری در زمان پردازش جملات حاوی طبقات مختلف زمان نسبی در جملات مرکب وجود دارد؟ در آزمون شماره 2، زمان پردازش/ پاسخگویی 25 آزمودنی به 6 مقوله ثبت شده است. مقولۀ 1 مشتمل بر جملاتی است که در آنها فعل بند پایۀ جمله مرکب در زمان گذشته و فعل بند پیرو در زمان حال ساده است، مانند: «پرسیدم چرا دستهایش میلرزند». مقولۀ 2 مشتمل بر جملاتی است که در آنها فعل بند پایۀ جملۀ مرکب حال و فعل بند پیرو در زمان حال ساده هستند مثل: «حالا با مهین جونت میری شمال و به ما نمیگی». مقولۀ 3 مشتمل بر جملاتی است که در آنها فعل بند پایۀ جملۀ مرکب و فعل بند پیرو در زمان گذشته هستند، مثل: «حرف که زد نفسنفس زد». مقولۀ 4 مشتمل بر جملاتی است که در آنها فعل حال کامل است، مثل: «او دیروز از خانه خارج شده و هنوز برنگشته است». مقولۀ 5 مشتمل بر جملاتی است که در آنها فعل گذشتۀ کامل است، مثل: «قبل از اینکه ما بیاییم اینجا آنها آمده بودند». مقولۀ 6 مشتمل بر جملات مرکبی است که در آنها فعل التزامی به کار رفته است، مثل: «به هر حال خوشحال میشیم تشریف بیارین». هر مقوله نیز شامل 10 پرسش است؛ به این ترتیب، در این آزمون هر آزمودنی به 60 پرسش پاسخ داده است. برای آزمودن تفاوت بین میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها در 6 مقوله، ابتدا به ازای هر فرد میانگین پاسخ او به پرسشهای هر مقوله محاسبه شد؛ بنابراین، به مجموعهای از پاسخها دست خواهیم یافت که شامل پاسخ هر فرد به 6 مقوله است و درنتیجه، پاسخها به یکدیگر وابسته هستند. جدول 2-5، میانگین و انحراف استاندارد زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 6 مقوله در آزمون 2 را نشان میدهد. همچنین نمودار 2-1 میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هر کدام از 6 مقوله در آزمون 2 را نشان میدهد.
جدول 2-5. آمارههای توصیفی
Table 2-5. Descriptive statistics
مقولهها |
میانگین |
انحراف استاندارد |
تعداد |
مقولۀ1: فعل بند پایۀ جمله مرکب در زمان گذشته و فعل بند پیرو در زمان حال ساده |
994/773 |
571/238 |
25 |
مقولۀ 2: فعل بند پایۀ جمله مرکب حال و فعل بند پیرو در زمان حال ساده |
447/742 |
863/263 |
25 |
مقولۀ 3: فعل بند پایۀ جمله مرکب و فعل بند پیرو در زمان گذشته |
993/798 |
572/324 |
25 |
مقولۀ4: فعل بند پایه و فعل بند پیرو در زمان حال کامل |
437/790 |
183/245 |
25 |
مقولۀ 5: فعل بند پایه در زمان گذشته کامل |
994/744 |
132/206 |
25 |
مقولۀ 6: فعل بند پیرو در زمان التزامی |
61/824 |
118/282 |
25 |
نمودار 2-2. میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هر کدام از 6 مقوله در آزمون جانبی 2
Graph 2-2. Participanntsˈ RT (reaction time)
بر اساس نتایج جدول 2-1 و نمودار 2-1، آزمودنیها بهطور متوسط بیشترین و کمترین زمان به پردازش/ پاسخگویی را بهترتیب به مقولههای 6 (مشتمل بر جملات مرکبی است که در آنها فعل التزامی به کار رفته است) و 2 (مشتمل بر جملاتی است که در آنها فعل بند پایۀ جمله مرکب حال و فعل بند پیرو در زمان حال ساده هستند) اختصاص دادهند. با توجه به وابستگی پاسخهای هر آزمودنی و اینکه بر اساس آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، دادهها در هریک از مقولهها دارای توزیع نرمال هستند، برای پاسخ به پرسش پژوهش برای تعیین اینکه آیا بین میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هر کدام از 6 مقوله تفاوت معنیدار وجود دارد یا خیر از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه برای پاسخهای وابسته یا اندازههای تکراری استفاده میکنیم. برای تعیین آزمون مناسب از بین چندین آزمون موجود، فرض یکنواختی کوواریانس با استفاده از آزمون کرویت ماچلی سنجیده شد، نتایج آزمون در جدول 2-6 نشان داده شده است.
جدول 2-6. آزمون ماچلی برای بررسی یکنواختی کوواریانس
Table 2-6. Mauchlyˈ s Test for covariance
متغیر |
آمارۀ آزمون |
درجه آزادی |
احتمال |
مقولهها |
061/0 |
14 |
0 |
بر اساس نتایج جدول 2-6، با توجه به مقدار معنیداری،0sig=، آزمون معنیدار است. بنابراین، کرویت مفروض نیست. از طرفی چون مقدار اپسیلن از 75/0 کمتر است برای بررسی تفاوت میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 6 مقوله در آزمون 2 از آماره آزمون گرین هاوس- گیسر استفاده میشود، که نتایج آن در جدول 2-7 ارائه شده است.
جدول 2-7. خلاصه تحلیل واریانس یکطرفه برای اندازههای تکراری
Table 2-7. Repeated Measure Using One Way ANOVA
منبع تغییرات |
مجموع توانهای دوم |
درجۀ آزادی |
میانگین توانهای دوم |
آمارۀ آزمون |
احتمال |
جملات |
714/128201 |
145/2 |
981/59778 |
67/1 |
197/0 |
خطا |
114/184211 |
47/51 |
513/35799 |
|
|
جدول 2-7، خلاصۀ نتایج تحلیل واریانس یکطرفه برای اندازههای تکراری را نشان میدهد. با توجه به مقدار احتمال، 197/0sig=، در آزمون گرین هاوس- گیسر، فرض برابری میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از 6 مقوله در آزمون 2 در سطح احتمال 05/0 رد نمیشود. بنابراین، در این آزمون مقولهها با یکدیگر تفاوت معنیدار ندارند.
بررسی تفاوت نتایج دو آزمون
حال این پرسش مطرح است که آیا تفاوت معنیداری در زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به پرسشها در آزمون 1 (زمان دستوری مطلق در جملات ساده) با زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به پرسشها در آزمون 2 (زمان دستوری نسبی در جملات ساده) وجود دارد یا خیر؟ میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی 25 آزمودنی به 80 پرسش آزمون 1 و 50 پرسش آزمون 2 را با یکدیگر مقایسه میکنیم. جدول 3-1، میانگین و انحراف استاندارد زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هر کدام از پرسشهای آزمونهای 1 و 2 را نشان میدهد.
جدول 3-1. آمارههای توصیفی
Table 3-1. Descriptive statistics
آزمونها |
میانگین |
انحراف استاندارد |
تعداد |
آزمون 1 |
475/883 |
751/237 |
25 |
آزمون 2 |
651/743 |
448/160 |
25 |
جدول بالا نشان میدهد که میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی در آزمون 1 از میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی در آزمون 2 بزرگتر است. با توجه به وابستگی پاسخهای هر آزمودنی به پرسشها و اینکه بر اساس آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، دادهها در هریک از آزمونهای 1 و 2 دارای توزیع نرمال هستند، برای پاسخ به پرسش پژوهش برای تعیین اینکه آیا بین میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به پرسشهای آزمونهای 1 و 2 تفاوت معنیدار وجود دارد یا خیر از آزمون تی زوجی یا تی وابسته[45] استفاده میکنیم. جدول 3-2، نتایج آزمون تی زوجی را نشان میدهد. جدول 3-2 نشان میدهد که مقدار معنیداری، 0 =sig ، از سطح معنیداری 01/0 کوچکتر است؛ بنابراین، بین میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به پرسشهای آزمونهای 1 و 2 با اطمینان 99 درصد تفاوت معنیدار وجود دارد و زمان پردازش جملات حاوی زمانهای دستوری مطلق بیش از نسبی است.
جدول 3-2. نتایج آزمون تی زوجی
|
اختلافات زوجی |
t |
درجۀ آزادی |
مقدار معنیداری |
|||
زمان پردازش/ پاسخگویی |
میانگین |
انحراف استاندارد |
فاصلۀ 95 درصد برای اختلاف میانگینها |
||||
پایین |
بالا |
||||||
آزمون 1- آزمون 2 |
824/139 |
219/160 |
689/73 |
960/205 |
364/4 |
24 |
0 |
Table 3-2. Pair T
حال این پرسش مطرح است که آیا تفاوت معنیداری در زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنی ها به پرسشها در آزمون جانبی 1 (زمان دستوری مطلق در جملات مرکب) با زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به پرسشها در آزمون جانبی 2 (زمان دستوری نسبی در جملات مرکب) وجود دارد یا خیر؟ یا اینکه نتیجۀ کلی آزمون جملات مرکب دارای زمان مطلق و نسبی با هم تفاوت معنیدار دارند؟
میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی 25 آزمودنی به 80 پرسش آزمون جانبی 1 و 60 پرسش آزمون جانبی 2 را با یکدیگر مقایسه میکنیم. جدول 4-1، میانگین و انحراف استاندارد زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به هرکدام از پرسشها را نشان میدهد.
جدول 4-1. آمارههای توصیفی
Table 4-1. Descriptive statistics
آزمونها |
میانگین |
انحراف استاندارد |
تعداد |
آزمون جانبی 1 |
829/886 |
799/364 |
25 |
آزمون جانبی 2 |
994/777 |
071/231 |
25 |
جدول بالا نشان میدهد که میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی در آزمون جانبی 1 از میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی در آزمون جانبی 2 بزرگتر است. با توجه به وابستگی پاسخهای هر آزمودنی به پرسشها و اینکه بر اساس آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، دادهها در هریک از آزمونها دارای توزیع نرمال هستند، برای پاسخ به پرسش پژوهش برای تعیین اینکه آیا بین میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به پرسشهای آزمونهای فوق تفاوت معنیدار وجود دارد یا خیر از آزمون تی زوجی یا تی وابسته استفاده میکنیم. جدول 4-2، نتایج آزمون تی زوجی را نشان میدهد. جدول نشان میدهد که مقدار معنیداری، 027/0 = sig ، از سطح معنیداری 05/0 کوچکتر است؛ بنابراین، بین میانگین زمان پردازش/ پاسخگویی آزمودنیها به سؤالات آزمونهای جانبی 1 و 2 با اطمینان 95 درصد تفاوت معنیدار وجود دارد و جملات مرکب حاوی افعال دارای زمان دستوری مطلق دیرتر از نسبی پردازش شدهاند.
جدول 4-2. نتایج آزمون تی زوجی
Table 4-2. Pair T
|
اختلافات زوجی |
t |
درجۀ آزادی |
مقدار معنیداری |
|||
زمان پردازش/ پاسخگویی |
میانگین |
انحراف استاندارد |
فاصلۀ 95 درصد برای اختلاف میانگینها |
||||
پایین |
بالا |
||||||
آزمون جانبی 1- آزمون جانبی 2 |
834/108 |
471/230 |
701/13 |
968/203 |
361/2 |
24 |
027/0 |
در این پژوهش ابتدا دو آزمون تدوین شدند تا چگونگی پردازش زمانهای نسبی آنگاه که در جملات ساده و مرکب به کار میروند بررسی و مطالعه شود. به این منظور، زمانهای نسبی فارسی را بر مبنای نگرش کامری (1985) و به تبع آن محمودی بختیاری (2002) به دستههایی طبقهبندی کردیم. برای هریک از طبقات مدنظر مثالهایی از متون یا گفتار عامیانه یافتهایم و به عنوان مواد آزمون مورد استفاده قرار دادهایم.
نتایج آزمون (1) نشان میدهد که زمان پردازش جملات ساده حاوی زمان حال ساده که دربردارندۀ حقایق علمی بودهاند کمتر از زمان پردازش جملات حاوی افعال با زمان گذشتۀ ساده، گذشتۀ استمراری، گذشته فاقد قید زمان گذشته و همچنین، زمان حال ساده بوده است. دلیل این امر را میتوان به این حقیقت نسبت داد که حقایق علمی در تجربۀ زیستۀ ابناء بشر ثبت شده است و بسامد بالایی دارد. همچنین، آزمون (1) نشان داد که کارگفتهای کنشی/ اجرایی در مقایسه با زمان حال ساده سریعتر پردازش میشوند. تبیین این واقعیت را میتوان به این حقیقت نسبت داد که این نوع از افعال وابسته به زمان گفتن هستند و دائمی، ثابت و همیشگی نیستند و از آنجا که آنی و فوری هستند سریعتر پردازش میشوند. بهعلاوه، این آزمون نشان داد که جملات دارای افعال زمان آینده که همراه با مصدر صرفشدۀ «خواستن» به کار میروند سریعتر پردازش میشوند تا حال و گذشتۀ ساده. این امر را میتوان به کارکردهای متفاوت افعال زمان حال و گذشته و به تککاربردی بودن زمان آینده با مصدر «خواستن» نسبت داد. نتایج آزمون جانبی 1 نشان میدهد که زمان پردازش جملات مرکب حاوی زمانهای مختلف تفاوت معنیدار با هم ندارند. به عبارت دیگر، با مرکب شدن نوع جمله تفاوتهای معنیداری که در آزمون (1) قابل مشاهده بود، از بین رفته است. این نکته نشان میدهد که متغیر نوع جمله نسبت به متغیر زمان فعل تأثیر بیشتری بر بار شناختی ذهن دارد.
نتایج آزمون (2) نشان میدهد که از انواع مختلف زمانهای نسبی مورد پژوهش، زمان پردازش جملات ساده حاوی مصدر بیشتر از زمان پردازش جملات ساده حاوی حال ساده در معنی گذشته، حال کامل، گذشتۀ کامل و وجه التزامی بوده است. تبیین این واقعیت را میتوان به این حقیقت نسبت داد که مصادر از آنجا که بینشانترین صورت فعلی هستند و فاقد وجه، زمان، شخص و شمار هستند شمول معنایی بیشتری دارند و دیرتر پردازش میشوند. نتایج آزمون جانبی (2) نشان میدهد که زمان پردازش جملات مرکب حاوی زمانهای مختلف تفاوت معنیدار با هم ندارند. به عبارت دیگر، با مرکب شدن نوع جمله تفاوتهای معنیداری که در آزمون (1) قابل مشاهده بود، از بین رفتهاست. این نکته نشان میدهد که متغیر نوع جمله نسبت به متغیر زمان فعل تأثیر بیشتری بر بار شناختی ذهن دارد.
بررسی تفاوت نتایج دو آزمون به ترتیب نشان میدهند که زمان پردازش جملات حاوی زمانهای دستوری مطلق بیش از نسبی است و نیز جملات مرکب حاوی افعال دارای زمان دستوری مطلق دیرتر از نسبی پردازش شدهاند. توجیه و تبیین این امر را میتوان به چندکارکردی بودن زمانهای مطلق در برابر تککاربردی بودن زمانهای نسبی نسبت داد.
نتایج بهدستآمده از این پژوهش مؤید نتایج حاصل از نحوۀ پردازش زمان دستوری در زبان انگلیسی است. نتایج تحلیل دادهها در زبان فارسی نشان میدهد که پردازش زمان مطلق از زمان نسبی دیرتر به انجام میرسد، چرا که عملکردهای زیادی بر زمانهای مطلق مترتب است و تفسیر درست جملهای نظیر «تو برو من هم آمدم» یا «من بدو و او بدو» نیازمند اطلاع از عملکرد چندگانۀ زمان دستوری مطلق در زبان فارسی و نیز اطلاعات بافتی است که به تفسیر درست زمانی جمله کمک میکند. همین پیشنیازها برای تفسیر درست زمان دستوری مطلق فارسی بار شناختی را سنگینتر و پردازش آنها را دشوارتر از زمان نسبی میسازد. در سلسلهمراتب پیچیدگی بازنمودی انواع زمانهای دستوری در فارسی و انگلیسی زمان گذشته پیچیدهتر از حال و آینده است.
اگر بار شناختی را اساس یادگیری بدانیم این پژوهش میتواند دارای تلویحاتی برای امر آموزش زبان فارسی باشد. شهرت زیاد استفاده از زمان واکنش در پژوهشهای روانشناختی مخصوصاً در حوزۀ شناخت و پردازشهای زبانی چیزی ورای علاقۀ نظری است. انتخاب میانگین زمان واکنش بهعنوان متغیری وابسته در آزمایشات شناختی که بهطور وسیعی مورد استفاده است به دلیل راحتی است. در این پژوهش زمان واکنش نسبت به محرک شنیداری مبنای سنجش بار شناختی است. منظور از بار شناختی میزان انرژی ذهنی است که برای انجام تکلیفی مورد نیاز است. این انرژی ذهنی میتواند از حافظه، ذخیرهسازی و بازیابی تغذیه شود. فرض این پژوهش این بوده است که هرچه منابع شناختی اختصاصی به انجام تکلیفی بیشتر باشد، زمان تشخیص و واکنش به محرک شنیداری بیشتر است. میتوان در امر آموزش زبان فارسی از مفهوم بار شناختی بهره گرفت و نتایج پژوهش را در تدوین مطالب و مواد آموزشی مدنظر قرار داد؛ به این صورت که یادگیری مصادر را به تأخیر انداخت و آموزش زمانهای نسبی دیگر را به تعجیل.
[1]. cross- modal
[2]. tense
[3]. time
[4]. D. Crystal
[5]. H. Bussman
[6]. speech time
[7]. event time
[8]. B. Comrie
[9]. temporal relations
[10] .chronological
[11]. deictic
[12]. L. D. King
[13]. H. M. Hawass
[15]. timeless
[16]. aspect
[17]. locates
[18]. deictic system
[19]. reference center
[20]. deictic center
[21]. absolute tense
[22]. relative tense
[23]. performatives
[24] . افعال باقاعدۀ فارسی در زمان گذشته به این شیوه ساخته میشوند که پسوند -d به بن مضارع افزوده میشود و افعال بیقاعده استثنائاتی بر این قاعده هستند. از این رو، فعل «خورد» گذشتۀ باقاعده و افعال «رفت»، «دید»، «پخت» بیقاعده هستند.
[25]. truncated / imperfect
[26]. non-finite
[27]. perfective
[28]. pluperfective
[29]. M. Dicky
[30]. B. Kirkici
[31]. Y. Faroqi-Shah
[32]. L. Friedman
[33]. L. V. Shapiro
[34]. B. Levine
[35]. cross-modal decision
[36]. H. Wainer
[37]. G. E. Raney
[38] .retrieval
[39]. string of connected letters
[40]. Kolmogorov–Smirnov test
[41]. covariance
[42]. Mauchly
[43]. Greenhouse–Geisser
[44]. non-finite relative
[45]. pair or dependant T