Document Type : Research Paper
Authors
1 Academic member of Linguistics department, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran
2 Associate professor of Linguistics, Payam-e-Nour University, Tehran, Iran
Abstract
Keywords
وجهیت[1] مقولهای است که توجۀ زبانشناسان را از منظرهای متفاوت به خود جلب کرده است. با اینحال گفته میشود که ارائۀ تعریف همهگیر، مشخص و روشنی از وجهیت دشوار است. بنا براین تعاریف و دستهبندیهای متفاوتی از وجهیت ارائه شده است. برای مثال بایبی[2] و همکاران (1994) وجهیت را به نگرش گوینده در مورد آنچه گفته میشود ارتباط میدهند. برخی نیز چون هلیدی[3] (1970:249) بخشی از وجهیت را در ارتباط با گوینده و چگونگی ارزیابی او از امکان، احتمال یا قطعیت وقوع رویداد میدانند و بخشی از آن را به توانایی، اجبار یا مجوز انجام عمل یا وقوع رویداد نسبت میدهند که این تفکیک به نوعی بعدها در قالب دسته بندی مشارک-درونی[4] یا مشارک -بیرونی[5] در آثار دیگران ظاهر شده است.
وجهیت میتواند در بخشهای نحوی- ساختواژی/ واژگانی زبان در قالب افعال وجهی، واژه بستها، وجهیتنماها[6]، قیدها، صفات یا ترکیبی از این موارد بازنمایی شود؛ بنابر این حوزۀ گستردهای را دربر میگیرد.
پالمر[7] (2001:1) وجهیت را «مقولۀ دستوری بینازبانی معتبری میداند که میتواند موضوع مطالعه ردهشناختی قرار بگیرد». در این پژوهش وجهیت از منظر معنایی با استفاده از یافتههای ردهشناختی بررسی میشود؛ از آنجا که بازنمایی وجهیت در زبانها حوزۀ وسیعی را در نحو و ساختواژه دربرمیگیرد، این پژوهش تنها به افعال وجهی که در فارسی از عناصر مهم نشاندهندۀ وجهیت هستند، محدود خواهد بود.
سوالهای تحقیق بدین قرار است:
- نگاشت معنایی افعال وجهی فارسی امروز بر روی فضای مفهومی وجهیت ناوز(2008) به چه صورت است؟
- آیا اصل رده شناختیای که ناوز (2008) ذکر کرده، در خصوص معانی افعال وجهی فارسی امروز صادق است؟
در این بخش نخست برخی چارچوبهای معنایی ردهشناختی در خصوص وجهیت مطرح شده و سپس به بررسی پیشینۀ بررسی افعال وجهی در زبان فارسی پرداخته میشود.
یکی از دستهبندیهای مورد توجه در خصوص بررسی معنایی وجهیت متعلق به پالمر است که در آثار (1997) و (2001) ارائه شده است. پالمر در (1997) وجهیت را در سه دسته قابل بررسی میداند: معرفتی[8]، الزامی[9] و پویا[10]. وی دو درجۀ امکان[11] و ضرورت[12] برای آنها قائل میشود. بدین ترتیب شش امکان بهوجود میآید: وجهیت معرفتی ممکن، وجهیت معرفتی لازم، وجهیت الزامی ممکن، وجهیت الزامی لازم، وجهیت پویای ممکن و وجهیت پویای لازم. از نظر او وجهیت معرفتی با دو نوع دیگر تفاوت دارد؛ چه، وجهیت معرفتی مربوط به گزارههاست نه کنشها یا رویداها. به عقیدۀ پالمر وجهیت الزامی ضرورتاً جنبۀ کنشی دارد. وی این وجهیت را گفتمانمحور برمیشمرد و بر آن است که این وجهیت هم گوینده و هم مخاطب را شامل میشود. پالمر عنوان میکند که با استفاده از این وجهیت، گوینده عملاً اجازه میدهد، اجبار میکند، قول میدهد و تهدید میکند. وی همچنین بر آن است که وجهیت پویا با توانایی و خواست فاعل ارتباط داشته و دارای دو زیرمجموعۀ خنثی و فاعلمحور است. کاربرد خنثی نشاندهندۀ امکان وقوع رویداد است و در جملههایی که فاعل غیرشخصی حضور دارد یا جمله مجهول است، خود را روشنتر نشان میدهد. به عقیدۀ وی نوع دیگر امکان پویا بیانگر توانایی فاعل در انجام کنش است. امکان پویا همچنین میتواند برای بیان معنای ضمنی مثلاً برای ارائۀ پیشنهاد نیز بهکار رود.
پالمر (2001) در وهلۀ اول بین وجهیت گزارهای[13] و رویدادی[14] تفاوت قائل میشود و سپس وجهیت گزارهای را به دو دستۀ گواهنما[15] و معرفتی و وجهیت رویدادی را نیز به دو دستۀ الزامی و پویا تقسیم میکند. در این تقسیمبندی وی تفاوتی را که بین وجهیت معرفتی با دو نوع دیگر قائل بود، با جدا ساختن و قرار دادن آن در دستهای متمایز بهروشنی نشان میدهد. هر یک از این دستهها خود به زیردستههایی تقسیم میشوند. در زیر نظام وجهیتی پالمر (2001) در جدولی نشان داده شده است:
جدول 1- نظام وجهیتی پالمر (2001)
Table 1- Modality Framework of Palmer (2001)
وجهیت رویدادی |
|
وجهیت گزاره ای |
||
پویا |
الزامی |
|
گواه نما |
معرفتی |
توانمندانه[16] |
اجازه ای [17] |
|
گزارشی[18] |
حدسی[19] |
ارادی[20] |
اجباری [21] |
|
حسی[22] |
قیاسی[23] |
|
تعهدی[24] |
|
|
فرضی[25] |
چارچوب دیگری که برای بررسی معنایی وجهیت در زبانهای دنیا ارائه شده، متعلق به هنگولد[26]( 2004) است. او بر اساس دو عامل هدف ارزیابی[27] و حوزۀ ارزیابی[28] دو دستهبندی ارائه میکند. دستهبندی او بر اساس هدف ارزیابی به این صورت است:
و بر اساس حوزۀ ارزیابی به اینگونه است:
جدول 2- چارچوب ردهشناختی وجهیت هنگولد (2002)
Table 2- Typological Framework of Modality (Hengeveld, 2004)
هدف |
|
||
گزاره |
رویداد |
مشارک |
حوزه |
- |
+ |
+ |
توانمندانه |
- |
+ |
+ |
الزامی |
+ |
+ |
+ |
ارادی |
+ |
+ |
- |
معرفتی |
+ |
- |
- |
گواه نما |
چارچوب بعدی متعلق به ون در آئوورا و پلانگین[31] (1998) است. این چارچوب را با اینکه قدیمیتر است در آخر بیان کردهایم، زیرا چارچوب این پژوهش که متعلق به ناوز(Nauze, 2008) است، از این چارچوب گرفته شده است. این دو پژوهشگر بر اساس دو درجۀ امکان و ضرورت دو دستهبندی کلی ارائه میکنند که عبارتند از: امکان غیرمعرفتی و امکان معرفتی. سپس در زیرمجموعۀ امکان غیرمعرفتی دستهبندی مشارک- درونی و مشارک- بیرونی را ارائه کرده و در نهایت در زیر دستۀ مشارک- بیرونی دو دستۀ غیر الزامی و الزامی ممکن را مطرح میسازند. نظرات آنها را در شکل زیر میتوان جمعبندی کرد:
جدول 3- چارچوب ردهشناختی وجهیت ون در آئوورا و پلانگین (1998)
Table 3- Typological framework of modality (Van Der Auwera & Plungian, 1998)
امکان/ضرورت |
|
|||||||
امکان معرفتی |
امکان غیرمعرفتی |
|
|
|||||
|
|
مشارک-بیرونی |
مشارک - درونی |
|
||||
غیر الزامی |
|
|||||||
الزامی ممکن |
|
|
||||||
چنانکه پیشتر گفته شد، افعال وجهی یک نوع از انواع بازنمایی وجهیت در زبانهای دنیا بهشمار میروند. افعال وجهی در فارسی امروز در آثار مختلفی بررسی شدهاند که به برخی از آنها اشاره میشود.
اخلاقی (1386) به بررسی سه فعل وجهی «بایستن»، «شدن» و «توانستن» پرداخته است. وی در این بررسی به این نتیجه میرسد که فعل «بایستن» تنها فعلی است که بیانکنندۀ درجۀ الزام در هر سه وجه معرفتی، الزامی و پویا است و درجۀ امکان توسط دو فعل دیگر بیان میشود. عموزاده و رضایی (1389) به بررسی و تحلیل شواهدی از زبان فارسی معاصر پرداخته و برخی از ابعاد معناشناختی و کاربردشناختی «باید» را مطالعه کردهاند. نقیزاده و همکاران (1390) مفهوم ذهنیت در فعلهای زبان فارسی را بررسی کردهاند. بر اساس این پژوهش، مرز بین عینیت و ذهنیت در فعلهای وجهی کاملاً مشخص نیست و این دو از یکدیگر تفکیکناپذیرند. همچنین درک جامع و کامل مفهوم عبارتهای وجهی محصول یکپارچگی عناصر بافتی و دانش دایرهالمعارفی ما از جهان خارج است. رحیمیان و عموزاده (1392) فعلهای وجهی فارسی را از دو جنبۀ درجه و نوع بررسی کردهاند. بر اساس این پژوهش «باید» برای بیان سه درجه از وجهیت معرفتی، دو درجه از وجهیت پویا و یک درجه از وجهیت الزامی و «شدن» و «توانستن» نیز برای بیان دو درجه از وجهیت الزامی و یک درجه از وجهیت پویا بهکار میروند. همایونفر (1392) به بررسی دستوریشدگی فعلهای وجهی در زبان فارسی پرداخته و نشان میدهد که هر یک از این فعلها چه درجه و میزانی از دستوریشدگی را طی کردهاند. متولیان نائینی (1397) به بازنمایی نحوی فعلهای «خواستن» و «توانستن» پرداخته است. وی به این نتیجه میرسد که در زبان فارسی فعلهای وجهی+ گزارهای چه معرفتی باشند چه غیرمعرفتی و چه +درونی باشند و چه –درونی، ارتقایی بوده و فعلهای وجهی– گزارهای کنترلی هستند. طالقانی (2008) به بررسی نظام فعلی در زبان فارسی بر اساس تعامل عملگرهایی همچون وجهیت، زمان، نمود و نفی در زبان فارسی پرداخته است. وی به این نتیجه میرسد که میان ساختار نحوی فعلهای وجهی و خوانشهای ریشهای و معرفتی آنها انطباق دقیق وجود نداشته و از دیدگاه نحوی نیز تمایزی میان خوانش ریشهای و معرفتی فعلهای وجهی دیده نمیشود. عبدی (1400) در رسالۀ دکتری خود به تأثیر عامل بسامد بر شکلگیری افعال معین بیانگر نمود، وجهیت و زمان در زبان فارسی نو میپردازد. تحقیق او متون نوشتاری فارسی نو متقدم و متون نوشتاری و دادههای گفتاری فارسی معاصر را دربر میگیرد. نتیجۀ تحقیق وی نشان میدهد که بر شمار فعلهای معین در طول زمان در فارسی نو افزوده شده و البته افعال از پیشموجود چندنقشی شدهاند. بر اساس یافتۀ این پژوهش در حال حاضر افعال وجهی بر اساس بسامد در نوشتار فارسی به این قرارند (عبدی 1400:126):
بایستن > توانستن > خواستن > شدن > گذاشتن/خوردن
نشانۀ > بیانگر آن است که مؤلفۀ سمت راست از بسامد بالاتری برخوردار است.
و بسامد افعال وجهی در پیکرۀ گفتاری فارسی امروز به قرار زیر است (ص.133):
بایستن > خواستن > توانستن > شدن > گذاشتن/خوردن
به این ترتیب پربسامدترین افعال وجهی فارسی امروز سه فعل «بایستن»، «توانستن» و «خواستن» هستند.
چنانکه پیشتر گفته شد چارچوب این پژوهش که متعلق به ناوز (2008) است، برگرفته از دستهبندی ون در آئوورا و پلانگین (1998) است. دستهبندی این محقق در شکل زیر قابل مشاهده است:
جدول 4- چارچوب ردهشناختی وجهیت ناوز (2008)
Table 4- Typological Framework of Modality (Nauze, 2008)
معرفتی |
مشارک-بیرونی |
مشارک-درونی |
|
|
هدف-محور[32] |
الزامی |
|
امکان |
امکان |
اجازه |
توانایی |
ضرورت |
ضرورت |
اجبار |
ایجاب[33] |
بر اساس این چارچوب دو درجۀ امکان و ضرورت همچون چارچوب پالمر برای تمام معانی وجهی وجود دارد. همچنین متغیر دیگر دخیل در این دستهبندی نوع مشارک است که میتواند درونی یا بیرونی باشد. در چارچوب ناوز نیز وجهیت معرفتی با دیگر انواع متفاوت است، زیرا در مورد آن نوع مشارک مطرح نیست.
بر اساس یافتههای ردهشناختی از زبانهای مختلف، ناوز (2008:28) فضای مفهومی وجهیت را در زبانهای دنیا به صورت زیر نشان میدهد:
شکل 1- فضای مفهومی وجهیت (Nauze, 2008)
Fig 1-Conceptual Space of Modality (Nauze, 2008)
در این شکل گزینههای مطرحشده بیانگر معنا برای انواع وجهیت هستند، نه صرفاً افعال وجهی. خطوط بین گزینهها نشان میدهد که بین آنها بر روی محور افقی یا عمودی ارتباط وجود دارد. طبق یک همگانی ردهشناختی در خصوص وجهیت:
هر عنصر وجهی فقط میتواند بیش از یک معنا بر روی یکی از محورهای فضای مفهومی داشته باشد؛ یعنی عناصر وجهی یا بر روی محور افقی متفاوتند که چند معناییشان را نشان میدهد، یا بر روی محور عمودی از هم متمایزند که امکان و ضرورت را مطرح میکند (Nauze, 2008:222).
ناوز (2008) این فضای مفهومی وجهیت را با چارچوب خود به شکل زیر ترکیب میکند:
شکل 2- ترکیب فضای مفهومی وجهیت و چارچوب ناوز (2008)
Fig 2- Combination of Conceptual Space of Modality & Nauze framework (Nauze, 2008)
در این پژوهش تلاش خواهیم کرد بر روی فضای مفهومی فوق، نگاشت معنایی افعال وجهی فارسی امروز را مشخص کنیم.
تاکنون افعال وجهی فارسی از منظر رده شناسی بررسی نشدهاند؛ حال آنکه بررسیهای ردهشناختی وضعیت یک زبان را در مقایسه با زبانهای دیگری که تاکنون مورد بررسی قرار گرفتهاند، مشخص میکند و در یک تصویر کلیتر و بزرگتر این نوع بررسیها تمایلات غالب را از نظر متغیر مشخصشده در دنیا مشخص میکند و از رهگذر چنین یافتههایی میتوان به تلویحات نظری و اصول جهانی دست یافت. بنابراین ضرورت تحقیق مشخص شد و بر این اساس پژوهش حاضر که از نوع کیفی و روش آن توصیفی- تحلیلی است، به انجام رسید. افعال وجهی فارسی امروز که مورد بررسی قرار گرفتهاند چهار فعل «بایستن»، «توانستن»، «خواستن» و «شدن» هستند که در مورد وجهی بودن آنها توافق نظر در جامعۀ زبانشناسی ایران وجود دارد.
با توجه به این که فعل «شایستن» ظاهراً امروزه بیشتر بهصورت قید بهکار میرود، در این پژوهش آن را لحاظ نکردهایم. جهت طبیعی بودن دادهها، نمونههای کاربرد این افعال را از طریق اینترنت در فضای مجازی جستجو و سپس بر اساس معنای مدنظر در نمونهها آنها را دستهبندی کرده و در فضای مفهومی وجهیت ناوز (2008) قرار دادهایم. قابل ذکر است که تشخیص معنای افعال در مثالها در وهلۀ اول بر اساس شم زبانی نگارندگان انجام گرفته و در مرحلۀ بعد نمونهها در اختیار 20 نفر از دانشجویان زبانشناسی قرار داده شده و از آنها خواسته شده که معنای وجهی افعال وجهی در نمونهها را مشخص کنند. انجام مرحلۀ دوم بهجهت اطمینان از تشخیص درست معانی وجهی افعال وجهی انجام گرفته است. در مواردی که اختلاف نظر وجود داشت (البته تعدادشان اندک بود) تحلیل نهایی بر اساس نظر غالب تحلیلگران انجام گرفته است.
در این بخش با ارائۀ نمونههایی از کاربرد وجهی افعال در زبان فارسی امروز به تحلیل معنایی آنها میپردازیم و سپس نگاشت معنایی آنها را بر روی فضای مفهومی ارائهشده توسط ناوز (2008) مشخص میکنیم:
«بایستن»:
1) ظاهراً خونه نیست، باید رفته باشه بیرون.
2) دو موردی که امروزه برای شادتر بودن باید بدانید.
3) آنچه شما باید قبل، حین و بعد از زدن واکسن کرونا بدانید.
4) فونداسیون این سازهها میبایست در برابر بارهای سنگین مقاومت داشته باشد.
5) آیا میدانستی برای آبپز کردن تخم شترمرغ بایستی یک ساعت و نیم صبر کرد؟
6) برای رسیدن به اهداف متعالی باید از خودگذشتگی کنی.
7) میباید قبلش بهم میگفتی.
در جملۀ (1) که مصداق وجهیت معرفتی ضروری است، گوینده بر اساس حدس و گمان خود یا شواهدی که در جمله بیان نشده، به این نتیجه میرسد که فرد موردنظر در خانه حضور ندارد. جملههای (2) تا (5) مصداق وجهیت پویای ضروری بهشمار میروند که مشارک درونی دارند. الزامی که در این جملهها بیان شده، منشأ تکلیف یا تحمیل ندارد؛ بهعبارتی گوینده آن را تحمیل نمیکند و صرفاً مربوط به شرایط یا اختیار شنونده یا مخاطب است. جملۀ (6) نمونهای از کاربردهای هدف- محور فعل «بایستن» در فارسی امروز است که مشارک بیرونی دارد. در این نمونه رسیدن به اهداف متعالی بسته به از خودگذشتگی است؛ بهعبارتی لازمۀ رسیدن، از خودگذشتگی است. در جملۀ (7) که مصداق وجهیت الزامی ضروری است، گوینده الزام کنشی را که انجام نگرفته، به شنونده یادآور میشود. حضور «باید» در جمله های فوق نشان از آن دارد که اطمینان گوینده نسبت به گزاره زیاد است؛ به دیگر بیان، دیدگاه گوینده به یقین بسیار نزدیک است.
با توجه به آنچه گفته شد نگاشت معنایی «بایستن» بر روی فضای مفهومی وجهیت ناوز بهصورت زیر خواهد بود:
شکل 3- نگاشت معنایی «بایستن»
Fig 3- Semantic Map of bɒyestan
همانطور که مشاهده می شود فعل وجهی «بایستن» در فارسی امروز تنها بر روی محور عمودی ضرورت عمل کرده و بر روی این محور دستخوش تنوع معنایی شده است، به گونه ای که تمام معانی این محور را داراست.
«توانستن»
9) میتواند سفر رفته باشد.
10) میتوانید تا هر وقت خواستید اینجا بمانید.
11) ما میتوانیم قهرمان باشیم.
12) آیا میتوان واکسنهایی تولید کرد که جهت یابند و تکثیر شوند؟
13) کاش میتوانستی درد مرا بفهمی.
14) میتوانی دستت را بالا بیاوری؟
15) برای رفتن به مشهد می تونی از قطار هم استفاده کنی.
در جملۀ (9) که مصداق معرفتی ممکن است، حدس و گمان گوینده در خصوص گزارۀ جمله با بیان فعل وجهی «توانستن» نشان داده شده است. جملۀ (10) مصداق الزامی ممکن است. در این جمله فعل وجهی «توانستن» در معنای «اجازه دادن» بهکار رفته است. در این جمله، گوینده به شنونده اجازۀ انجام کنش را میدهد. جملههای (11) تا (14) مصداق وجهیت پویای ممکن هستند. در جملههای (11) تا (13) از فعل «توانستن» مفهوم «امکان داشتن» برمیآید. در این جملهها وقوع کنش در صورت فراهم بودن شرایط امکانپذیر خواهد بود. در جملۀ (14) فعل «توانستن» به معنای «توانایی داشتن» بر توانایی فاعل دلالت دارد و بهطور مشخص نشاندهندۀ قدرت جسمی فاعل است. در جملۀ (15) شاهد کارکرد هدف- محور فعل وجهی «توانستن» هستیم. «می توانی» در این مثال بهنوعی بیانگر پیشنهاد به مخاطب است که بهطور مشخص در چارچوب ناوز ذکر نشده است، بنابراین با کمی اغماض آن را به معنای امکان که بر روی محور عمودی امکان ذیل کارکرد هدف- محور ذکر کرده است، تعبیر میکنیم.
در زیر نگاشت معنایی «توانستن» را بر روی فضای مفهومی وجهیت ناوز مشخص میکنیم:
شکل 4- نگاشت معنایی «توانستن»
Fig 4- Semantic Map of tavɒnestan
شکل فوق نشان میدهد که فعل وجهی «توانستن» تنها بر روی محور عمودی امکان عمل کرده و بهلحاظ نوع وجهیت دچار تنوع شده است به صورتی که این فعل وجهی تمام معانی وجهی روی این محور را داراست.
«خواستن»
16) من نمیخواهم آینده را پیشبینی کنم.
17) میخواهم کار جدیدی را شروع کنم.
18) خواستم بهت چیزی نگم.
19) میخواستی طلسمشکنی کنی که نشد.
20) صد بار خواستم برم یه چیزی مانع شد.
21) میخواست نویسنده بشه.
در جملههای فوق فعل وجهی «خواستن» بسته به بافت جمله در معنای «قصد داشتن، اراده کردن» یا «تمایل داشتن» بهکار رفته است. در این جملهها فعل وجهی بیانگر وجهیت پویای ممکن و نشاندهندۀ امکان تحقق کنش بهواسطۀ نیروی بالقوۀ کنشگر(مشارک درونی) است.
در زیر نگاشت معنایی «خواستن» در فارسی امروز را بر روی فضای مفهومی وجهیت ناوز معلوم میکنیم:
شکل 5- نگاشت معنایی «خواستن»
Fig 5- Semantic Map of χɒstan
چنانکه از شکل فوق بر میآید فعل وجهی «خواستن» در فارسی امروز فقط بر روی محور امکان دارای یک معناست و تنوع معنایی ندارد.
«شدن»:
27) میشه اینم کار اون باشه.
28) میشه منم همراهت بیام؟
29) شد من یه چیزی بگم تو خرابم نکنی؟
30) اینطور هم میشود گفت.
31) میشه من یک روز به ماه سفر کنم؟
32) میشه برای خلاصی از عذاب وجدان هر چیزی رو توجیه کرد.
در جملۀ (27) که مصداق معرفتی ممکن است، فعل وجهی «شدن» نشاندهندۀ حدس و گمان گوینده دربارۀ گزاره است. جملۀ (28) که مصداق وجهیت الزامی ممکن است، فعل وجهی «شدن» در معنای «اجازه داشتن» بهکار رفته و گوینده با کاربرد این فعل، اجازهای را در قالب پرسش مطرح میکند. در جملۀ (29) که مصداق الزامی ممکن است، فعل وجهی برای بیان درخواست بهکار رفته است. در این جمله که بهصورت پرسشی مطرح شده، منظور از پرسش کسب اطلاع نیست؛ بلکه پرسش بهمنظور درخواست غیرمستقیم مطرح شده است. در جمله (30) که مصداق پویای ممکن است، فعل وجهی «شدن» بیانکنندۀ امکان وقوع کنش است. در جمله (31)، «شدن» بیانگر امکان معرفتی ضعیف است. جملۀ (32) بیانگر کارکرد هدف- محور فعل «شدن» است که در مرتبۀ امکان رخ میدهد.
نگاشت معنایی این فعل بر روی فضای مفهومی وجهیت ناوز به قرار زیر است:
شکل 6- نگاشت معنایی «شدن»
Fig 6- Semantic Map of šodan
شکل فوق نشان می دهد که فعل وجهی «شدن» در فارسی امروز تنها روی محور امکان دارای چند معناست. در واقع این فعل بر روی محور افقی تمام معانی تعریفشده را داراست.
در این جستار افعال وجهی فارسی امروز از منظر معنایی بر اساس چارچوب ناوز (2008) بررسی شد. بررسی نگاشت معنایی افعال وجهی فارسی امروز نشان میدهد که «بایستن» تنها بر روی محور عمودی ضرورت دارای تنوع معنایی است، ولی تمام معانی بر روی این محور را داراست. «توانستن» برعکس، بر روی محور عمودی امکان تمام معانی وجهی فضای مفهومی ناوز را داراست. فعل وجهی «شدن» همچون «توانستن» است و بر روی محور عمودی امکان تمام معانی فضای مفهومی ناوز را پوشش میدهد. «خواستن» اما نسبت به دیگر افعال تنوع معنایی کمتری دارد و تنها معنای آن، وجهیت پویای مشارک درونی است که بر روی محور امکان قرار دارد.
بهطور کلی تنوع معانی وجهی افعال وجهی فارسی امروز را بهصورت زیر میتوان نشان داد:
بایستن/ توانستن/ شدن> خواستن
بدین ترتیب «بایستن»، «توانستن» و «شدن» بیشترین معانی وجهی و «خواستن» کمترین معانی وجهی را در فارسی امروز دارا هستند و از این چهار فعل سه فعل روی محور عمودی امکان دارای معنای وجهی هستند و فقط یک فعل روی محور ضرورت معنای وجهی دارد. بعلاوه از این چهار فعل، دو فعل «بایستن» و «توانستن» در دوره میانه نیز کاربرد وجهی داشته است بنابراین تنوع معانی وجهیشان در فارسی امروز قابل توجیه است اما دو فعل «شدن» و «خواستن» در دوره میانه کاربرد وجهی نداشته اند. با اینحال فعل «شدن» در فارسی امروز دارای تنوع معنای وجهی است که دلایل آن جای بررسیهای بیشتر دارد اما «خواستن» مثل معادل خود در دوره میانه یعنی «کامستن/kāmistan» فقط یک معنای وجهی روی محور امکان دارد. مقایسه نتایج این تحقیق با نتایج تحقیقات انجام گرفته روی برخی زبانهای دیگر ایرانی چون کردی سورانی(مرادی 1392) و هورامی (نغزگوی کهن و نقشبندی 1395) نشان دهنده تنوع معانی سه فعل «بایستن»، «توانستن» و «شدن» در این زبانهاست بنابراین از این نظر فارسی و این دو زبان دیگر ایرانی به هم شبیه هستند. اما تفاوتهایی هم بین این زبانها وجود دارد. برای مثال نغزگوی کهن و نقشبندی (1395) در مورد هورامی معتقدند که فعل «شدن» هم روی محور امکان هم ضرورت دارای معناست که اگر چنین باشد یعنی هورامی اصل ردهشناختی مطرح شده از سوی ناوز (2008) را نقض میکند حال آنکه دادههای زبان فارسی امروز این اصل را نقض نمیکنند. یا اینکه مرادی (1392)، «شاید» را در کنار «باید» به عنوان فعل وجهی در کردی سورانی معرفی کرده در حالیکه به نظر میرسد در فارسی امروز «شاید» بیشتر حالت قیدی دارد و در دوره میانه فعل وجهی بوده است. اگر چنانکه عبدی (1400) ادعا میکند بین تنوع معانی و بسامد یک سازه زبانی رابطه وجود داشته باشد، باید افعال «بایستن»، «توانستن» و «شدن» که بیشترین تنوع معنایی را دارند پربسامدترین افعال وجهی در فارسی امروز باشند. مقایسه نتایج تحقیق حاضر با نتایج تحقیق عبدی نشان میدهد که این ادعا در مورد دو فعل «بایستن» و «توانستن» صدق می کند اما در حالیکه عبدی «خواستن» را در فارسی گفتاری امروز دومین فعل وجهی پربسامد معرفی میکند و «شدن» را در رتبه پایینتری قرار میدهد تنوع معانی وجهی این دو فعل برعکس است یعنی «شدن» نسبت به «خواستن» تنوع معنایی بیشتری دارد.
[1] modality
[2] Bybee
[3] Halliday
[4] participant-enternal
[5] participant-external
[6][6] mood-markers
[7] Palmer
[8] epistemic
[9] deontic
[10] dynamic
[11] possibility
[12] necessity
[13] propositional modality
[14] event modality
[15] evidential
[16] abilitive
[17] permissive
[18] reported
[19] speculative
[20] volitive
[21] obligative
[22] sensory
[23] deductive
[24] commissive
[25] assumptive
[26] Hengeveld
[27] target of evaluation
[28] domain of evaluation
Facultative[29] این اصطلاح هنگولد معادل اصطلاح abilitive در چارچوب پالمر است به همین دلیل برای هر دو یک معادل انتخاب شده است.
[30] volitive
[31] Van Der Auwera & Plungian
[32] Goal-oriented
[33] need