Document Type : Research Paper
Authors
1 English Department, Faculty of Literature and Foreign Languages, University of Kashan, Kashan, Iran
2 Department of Persian Language, University of Kashan, Kashan, Iran
Abstract
Main Subjects
- مقدمه
یکی از دلایل افت کیفیت مقالات علمی و عدم پذیرش بسیاری از آنها در مجلات با رتبه بالا، ضعف سواد نگارشی مؤلفان است و داشتن دانش یا توان انجام پژوهش تنها بخشی از مهارتهای مورد نیاز جامعه دانشگاهی است. بخش مهم دیگر در جعبه ابزار دانشگاهیان موفق مهارت نوشتن به شیوه علمی است. نگارش علمی نگارشی نظاممند با ساختاری مشخص و ویژگیهای منحصر به فرد است. برخی از مهمترین ویژگیها عبارتند ازتخصصگرایی، هدفمندی موضوعی، توان استنادی، تفکر میانرشتهای، جامعیت و روزآمدی، صلاحیت و سوابق پدیدآورندگان، صحت نگارشی و ادبی، انسجام و یکدستی محتوایی و ساختاری، همخوانی با نظریهها و روشهای علمی و پژوهشی، ماهیت تعاملی، توان انگیزشی، ویژگیهای فیزیکی و ظاهری، و استفاده صحیح از گفتمان و فراگفتمان علمی (منصوریان،1393). از بین این ویژگیها، خصوصیت گفتمانی ارجاع و استناد از اهمیت فوق العاده برخوردار است و بنابر این موضوع اصلی پژوهش حاضر است. ارجاع و استناد هم از نظر شکلی و هم از لحظ کاربردی در بخشهای مختلف ساختار یک مقاله علمی دارای ویژگیهای خاص و قابل پژوهش است (Zhang, 2022).
استناد یک رویه کلیدی درجامعه علمی است و مباحث اخیر پیرامون آن ریشه در ماهیت بینامتنی و گفتگویی نوشتاردانشگاهی از نظر باختین[1] (1981) دارد. در این گفتمان، متون جدید به متون قبلی حساسند و تا حدی شکل و محتوای متون آینده را نیز پیشبینی می کنند. نویسندگان خبره از نقل قول برای نوعی گفتگو با خوانندگان و منابع موجود استفاده می کنند و از این طریق جایگاه خود را در بین متخصصان رشته خود مشخص میکنند (Hyland,1999 & 2013) . پس یکی از مباحث بسیار مهم در حوزه نگارش و بهویژه نگارش دانشگاهی بحث و بررسی ارجاعات و کارکردهای آن است . ارجاعات از بخشهای ضروری نوشتههای تحقیقی هستند که گاهی در متن نوشته جای نمیگیرند و به اشارهای مستقیم یا غیرمستقیم به آنها در خارج از متن اصلی بسنده میشود. ارجاعات بکار رفته برای اعتبار بخشیدن به نوشتار تحقیقی به کار میروند و جلوه امانت داری نویسنده و پژوهشگرند. درهمین راستا الگوهای ارجاعدهی بسیاری تدوین و نرمافزارهای سنجشگر میزان ارجاعات و افشاگر سرقتهای تحقیقی و ادبی نیز تولید شدهاند و شیوههای استنادی بسیاری به وجود آمدهاند که برخی از پرکاربردترین آنها شیوه ونکوور (Vancouver)، ای.پی.ای (APA)، شیکاگو (Chicago)، هاروارد (Harward)، ام.ال.ای (MLA) و شیوه نامه ایران هستند. همچنین درجهت آسانسازی ارجاع و ارجاع دهی، نرم افزارهای کنترل ارجاعی مانند اندنوت(Endnote)، پژوهیار، مندلی (Mendeley)، رف ورکس (Ref Works)، پروسایت (Pro cite) و بیب تکس (Bibtex) و غیره ساخته شدهاند. برای کسانی هم که دسترسی به نرمافزارها ندارند، وبگاههای رایگان ارجاعدهی خودکار طراحی و ایجاد شدهاند.
با توجه به ماهیت پیچیده و عملکرد گسترده ارجاع در متون علمی میتوان استناد را فرایندی ذهنی و فرهنگی و در عین حال علمی و اجتماعی دانست (Garfield, 1996). فهرست منابع مورد استناد از مهمترین اجزاء همه آثار تحقیقی و تألیفی است و مقاله علمی به تنهایی وجود ندارد بلکه ساخته و پرداخته متون موجود درباره آن موضوع است (عصاره، 1377). محققان با ارائه شواهد و دلایل متعدد در پیشینه پژوهش به سرشت جمعی مقالات علمی و پژوهشی درباره موضوع خود اشاره میکنند و در وادی علم و تحقیق هیچ اثری قائم به ذات نیست. هر مقاله در حلقه متون موضوعی پیش از خود محصور است و استناد و ارجاع دهی به معیار مهمی در ارزیابی مقالات تبدیل شده و فرض بر آن است که اگر مقالهای ارجاعات مناسبی داشته باشد و زیاد به آن استناد شده باشد با کیفیت است (Sims & McGhee, 2003). هر جمله در مقاله که به بررسی متون در پیشینه تحقیقاتی می پردازد، با یک استناد پشتیبانی می شود و نیز هر داستان یا گزارشی که مبتنی بر تجربههای شخصی فرد نباشد و یاحداقل متکی بر بخشی از یک یا چند منبع باشد نیازمند ارجاع است (Garfield, 1996). همه قوانین حقوق مؤلف و اصول اخلاقی پژوهش و قواعد نگارش علمی مؤلفان و محققان را به معرفی منابع و مستنداتی توصیه میکنند که در اثر تألیفی یا تحقیقی آنان نقش ایفا کردهاند.
ارجاعات درون متنی راهی برای پشتیبانی از دیدگاه محقق و اعتباربخشی به نوشتار علمی است. مستندسازی اندیشه ها و اقوال، نشانگر پایبندی محقق به اصول اخلاقی و قوانین حاکم بر گفتمان دانشگاهی است و راه را بر سرقت های علمی و ادبی میبندد (فتوحی، 1393). امانتداری علمی ایجاب میکند در این گونه بهرهگیریها که به شکلهای مختلف مستقیم، غیرمستقیم، گزارش گونه و غیره صورت میگیرد، با هر هدفی که صورت گرفته به منبع دریافتی ارجاع داده شود (سمیعی گیلانی، 1395). موضوع پژوهش حاضر بررسی ارجاعات درون متنی در نمونههای عینی چاپ شده و طبقه بندی کارکردهای این گونه ارجاعات و معرفی صحیح استفاده از ارجاعات است. مسأله پژوهشی که انگیزه شروع مطالعه حاضر است احتمال فدا شدن کیفیت پژوهش به خاطر مشکل ارجاع دهی است. بسیاری از پژوهشهای دانشگاهی تهیه شده توسط دانشجویان تحصیلات تکمیلی و پژوهشگران تازهکار استفاده ناکافی و ناصحیح از ارجاعات درون متنی دارند و مشکلات مربوط به ضعف مهارتهای نگارشی ناشی از فقدان آموزش مهارتهای نگارش علمی در آنها مشهود است (سمیعی گیلانی، 1397). رونوشت برداشتن از متون و کپی کردن کورکورانه محتوای الکترونیک (copy-paste)، ذکر نکردن منبع، افراط و تفریط در استفاده از ارجاعات درون متنی، ارجاع ندادن و یا ارجاع اشتباه به منابع، استفاده نادرست از منابع و ... در این پژوهشها گاهی به چشم میخورد و برای ارتقاء سطح پژوهش نیاز به بررسی و آموزش در این زمینه وجود دارد.
یکی دیگر از مشکلات مشهود عدم آشنایی پژوهشگران تازهکار با کارکردهای متنوع و پیشرفته ارجاع دهی در متن علمی و به تبع آن عدم استفاده از آنهاست. بر اساس پیشینه موجود میتوان گفت که شاید مشکل اصلی در ارجاع دهی در متون علمی محدود کردن کارکرد آن باشد. تصور غالب آن است که ما باید از ارجاعات برای این استفاده کنیم که نشان دهیم چه کسانی در باره موضوع مورد نظر چه کاری انجام داده اند و نتایج ما در مقایسه با آنها چگونه است. این تصور محدود کننده است و در نتیجه آن بسیاری از صورتها و کارکردهای ارجاع درون متنی نادیده گرفته میشوند. آیا ما در مقالات علمی خود به تناسب از همه کارکردهای ضروری ارجاع درون متنی مثل برجسته سازی اهمیت موضوع، تقویت ادعا یا فرضیه یا نظر محقق، توجیه یافته تحقیق، و ذکر مرجع بنیادین یک عبارت مهم استفاده میکنیم؟ به عنوان مثال در نتیجه پژوهش جلیلی فر(2010) در مورد استفاده از ارجاعات درون متنی در پایان نامه های دانشجویان کارشناسی ارشد ایرانی، بر اساس چارچوب تامسون[2] و تریبل[3] (2001) که ارجاعات را با توجه به نقش دستوریشان به دو گروه جداشدنی از جمله و جدا نشدنی دسته بندی کردند، مشخص شد به طور کلی دانشجویان از ارجاعات جدانشدنی که نقش دستوریشان مهم است و قابل حذف از جملات نیستند بیشتر استفاده کردند تا ارجاعات دستۀ دوم (این دو دسته ارجاع با نام ارجاع کامل درون بافت نحوی جمله وارجاع ناکامل در خارج از بافت متن در ادامه این مقاله توصیف شدهاند). در پژوهشی دیگر، نعمتی و محمدی (1402) در بررسی ساختار حرکتی بخش بحث در مقالات علمی فارسی به این نتیجه رسیدند که نویسندگان مورد مطالعه آنها فقط برای مقایسه نتایج خود با نتایج دیگران از کارکرد مقایسه در ارجاعات استفاده میکنند و استدلال کافی در این بخش از مقالات دیده نمیشود. پزوهشگران علاقهمند به حوزه نگارش علمی مانند نکوییزاده و همکاران (1398) و امیریان (۱۳۹۸) که مقالات نوشته شده به زبان فارسی را بررسی کردند، به این نتیجه رسیدند که هنجارهای متداول سبک نگارش علمی در سطح بین المللی توسط نویسندگان ایرانی رعایت نمیشود و این حوزه هم نیازمند پژوهش و هم آموزش اساسی است.
در پژوهش حاضر به طور خاص کمیت و کیفیت ارجاعات و تنوع کارکرد آنها در درون متن مقالات علمی–پژوهشی رشته های علوم انسانی با استفاده از تحلیل متن پیکرهای از مقالات چاپ شده مورد مطالعه قرار میگیرد. با توجه به اینکه در حوزه ادبیات فارسی تحقیقات چندانی در خصوص کارکرد ارجاعات موجود نیست این پژوهش می تواند علاوه بر بررسی نوعی مشکل عملی، بخشی از خلاء نظری و تحقیقاتی موجود را نیز جبران کند. به طور خاص این پژوهش بر یافتن پاسخ به سوالات زیرمتمرکز است: 1) توزیع فراوانی به کار گیری انواع کارکردهای ارجاعات در مقالات علمی – پژوهشی علوم انسانی فارسی چگونه است و کدامیک از کارکردهای ارجاعات درون متنی در بین نویسندگان ایرانی بیشتر و کدام کمتر استفاده می شوند ؟ 2) تنوع و میزان پراکندگی ارجاعات در مقالات علمی – پژوهشی رشته های مختلف علوم انسانی درچه حد است؟
بررسی کارکردهای ارجاعات درون متنی بر اساس مدلهای نظری مختلفی قابل انجام است. در یکی از مدل های مشهوری که بیشتر برای طبقه بندی کارکرد ارجاعات استفاده شده است، سویلز[4] (1986 & 1990) آنها را به دو دستۀ کامل و ناکامل[5] تقسیم می کند. در دسته اول اهمیت نقش خود نویسنده مورد ارجاع مهم است؛ ولی در دسته دوم محتوایی که مورد استفاده قرار گرفته است مهمتر تلقی میشود.
بر اساس این مدل نظری، در ارجاعات کامل نام نویسنده بخشی از ساختار نحوی جمله است (مثال: این ایده توسط سویلز (1990) مطرح شده است). ارجاع کامل معمولا به دو شیوه است. در شیوه اول اسم نویسنده همراه با یک فعل معرفی کننده آورده میشود (مثلاً حسینی معتقد است که…). نمونه عینی در متون مقالات منتخب در این پژوهش را به شکل مثال 1 رویت می کنیم. در شیوه دوم ارجاع کامل اسم نویسنده با عبارتی اسمی به کار میرود (مثلاً این تحقیق با یافتههای منبع فرضی مثل حسینی (1390) همخوان است) و نمونه عینی در متون مقالات بررسی شده در زمینه ارجاع کامل اسمی را در مثال 2 زیر می بینیم.
از سوی دیگر، در ارجاعات ناکامل نام نویسنده خارج از بافت نحوی جمله و در داخل پرانتز یا حتی در زیرنویس است. وقتی در متنی جمله «ارجاع درون متنی گاهی به دو دسته ی کامل و ناکامل تقسیم می شود» (Swales, 1990) نوشته میشود، ارجاع خارج از بافت خود جمله قرار گرفته است. در یک نمونه عینی دیگر در پیکره زبانی مورد مطالعه، ارجاعی ناکامل را به شیوه استفاده از زیرنویس می بینیم. جمله داخل متن این است: «با استفاده از تحلیل مضمون مولفه های مفهوم تعلیم و تربیت، با رویکرد رضوی از سکانس ها و صحنه های فیلم «رضای رضوان» ، استخراج شد». سپس در پی نوشت صفحه، ارجاع طبق مثال 3 آمده است:
مثال 1. ... محمدرضا شفیعی کدکنی (1370: 3-38) ضمن بحث از مفهوم فرمالیستی «رستاخیز کلمات»، آرایههای زیرمجموعه این مفهوم را در دو دسته می گنجاند.
مثال 2: «شفیعی کدکنی در این باره، از طبقه بندی لیچ متأثر بوده است»
مثال 3. « فیلم رضای رضوان (1397) به کارگردانی مجید مجیدی کارگردان و تهیه کننده ایرانی، مستندی است که درباره حرم حضرت علی بن موسی الرضا (ع) ساخته شده است. این مستند روایت مردانی است که بی مزد و منت در حرم امام رضا(ع) مشغول امر کفشداری زائران هستند».
درمدل نظری دوم، تامسون و تریبل (2001) ارجاعات را به هفت دسته ی متفاوت بر اساس کارکرد و نقش آن ها تقسیم کردهاند: الف: نسبت دادن ایده به مرجع. این نوع ارجاع برای این به کار میرود که منبع یک داده یا (یافتۀ) تحقیقی پیشین ذکر شود. بیشتر ارجاعات درونمتنی که کارکرد دیگری ندارند همین کارکرد اصلی آنهاست. در این کارکرد اطلاعاتی ارائه شده است که با استفاده از ارجاع درونمتنی آن را به متن اصلی ارجاع میدهند. به عنوان نمونه در یکی از مقالات مورد بررسی در پیکره مورد مطالعه (مقاله کد 25) چنین آمده است: «آسیبهای بینایی و شنوایی میتوانند بر روابط بین فردی تاثیر منفی بگذارند و مشارکت و انجام نقشهای مورد علاقه که در سلامت روانی افراد موثرند را کاهش دهند (والهاگن، استرابریج، شما، کوراتا و کاپلان، 2001)».
ب: تقویت و حمایت ایدهها. این کارکرد از ارجاعات درونمتنی به منظور ارائه شواهدی در رابطه با اهمیت موضوع استفاده میشود. در این کارکرد نویسندهای که ارجاع درون متنی میدهد؛ میخواهد دلیل استفادهی خود از روشها و محتوای مورد نظرش را توجیه کند. با استفاده از این کارکرد نویسنده ادعا یا بحث خودش را تقویت میکند. همچنین با استفاده از همین کارکرد نویسنده قصد دارد که یافتههای تحقیقش را توجیه کند. این کارکرد ارجاع درونمتنی خود شامل چند نوع است: 1) برای نشان دادن اهمیت موضوع که معمولاً در مقدمهی مقاله است و قصد نویسنده از استفاده از ارجاع درونمتنی نشان دادن اهمیت موضوع تحقیق است ( مثال عینی از پیکره مورد مطالعه: «... و آنگونه که از بررسیهای انجام شده برمیآید مضمونآفرینی با عناصر طبیعت، دریا و آسمان، در برخی از مقالات و پایاننامهها موجود میباشد که برخی از آنها عبارتند از: «حباب خانه به دوش»از غلامرضا حیدری که در تابستان 1387 در مجلهی زبان و ادبیات فارسی چاپ شده است...». 2) : توجیه کردن دلیل استفاده از روش یا محتوای خاص که بیشتر در قسمت تجربی و قسمت روش تحقیق مقاله دیده میشود (مثال عینی از پیکره مورد مطالعه:..... در این پژوهش از پکیج، آموزش تنظیم هیجانی گراتز و گاندرسون (2006) استفاده شد...). 3) گاهی نویسنده برای اینکه ادعای خودش را مستحکمتر و قویتر کند از ارجاع درونمتنی استفاده میکند (مثال عینی از پیکره مورد مطالعه: ...لزوم برخورداری از گوهر آگاهی(درونی) به واسطۀ خداوند در این تجربه،واقعهای متمایزمیباشد لذا ازاین نظر برقراری ارتباط و تعامل با خداوند، به عنوان هدف آفرینش انسان تلقی شده است. به نظر میرسد که این تلقی از تجربه دینی میتواند در حوزهی اهداف و اصول آموزشی قابل کاربرد باشد (شریفزاده،باقری و امیری، 1392). 4) توجیه کردن یافتههای تحقیق که معمولاً در پایان مقاله یافتهها را توجیهپذیرمیکنند (مثال عینی از پیکره مورد مطالعه: بالا بودن رخداد فرایند مادی در ترانههای زنان و مردان، با پژوهشهای صفایی و همکاران (1396) و نادری و نادری (1396) همسو است، هرچند تفاوت جالب توجه در بسامد بالای فرایند رابطهای در ترانههای اجتماعی است که میتواند به ساختار ژانر در ترانههای اجتماعی مربوط باشد).
ج: اشاره به منبع. این عملکرد از ارجاع درونمتنی زمان ایست که نویسنده قصد دارد منبعی را برای اطلاعات بیشتر به خواننده معرفی کند ( نمونهای عینی از پیکره زبانی مورد مطالعه: «همچنین کهن الگوها به نظریه مُثُل افلاطون نیز شباهت دارند؛ آنجا که میگوید حقایقی در عالمی فراتر از عالم محسوسات قرار دارد(نک: افلاطون، 1392: 402-392).
د: برقراری ارتباط بین منابع مختلف: در این عملکرد نویسنده از ارجاع درونمتنی استفاده میکند تا بین منابعی که نتایج مشابه داشتهاند ارتباط برقرار کند. (نمونهای عینی از پیکره: «صدای پرجذبه رسول خدا(ص)، آهنگ و مفهوم واژگانی تکاندهنده از متن آیات مانند«القارعه»، «الغاشیه»، «الواقعه»، «الصاخه»، «الحاقه» و «الطامه» همچون ضربات سنگینی بود که بر گوش آنان نواخته میشد، بر اندامشان لرزه میافکند و دگرگونشان میساخت » (رک: صالح، 1985،ص 52؛ الحقنی، بیتا، ج 2،ص 1643؛ الصغیر، بیتا، ص 173؛ یاسوف، بیتا،ص 362).
ه: تعیین هویت با فعل گزارشی: یکی دیگر از کارکردهای ارجاعات درونمتنی تعیین هویت فاعل یا عاملی است که در یکی از جملههای مقاله به او اشاره شده و با استفاده از فعلی گزارشی به وی اشاره شده است (نمونهای عینی از پیکره موجود: «بدلی با تأثیر پذیرفتن از نظریه حافظه سهگانه، حافظه کوتاه مدت را حافظه کاری نامید و برای آن تعریف دقیقتر و جامعتری پیشنهاد کرد. او دیدگاه اتکینسون و شیفرین را که نقش یک نظام اجرایی مهارکننده برای حافظه کوتاهمدت قائل شدند مطالعه و آزمایش کرد و اهمیت پردازش حافظه کوتاهمدت رابه عنوان حافظه کاری و عملکننده در تکالیف شناختی نظیر یادگیری، استدلال و درک معانی نشان داد.....»).
و: مقایسۀ یافتههای نویسنده با یافتههای تحقیق دیگران برای نشان دادن شباهتها یا تفاوتها: در این کارکرد نویسندۀ یک مقاله علمی برای آن از ارجاع درونمتنی استفاده میکند که نشان دهد یافتههای تحقیق او چقدر با یافتههای دیگران شباهت دارد و از چه لحاظی با یافتههای دیگران متفاوت است. (مثال: «این یافته با بررسیهای امامی، مولوی و کلانتری،(1393) و ابراهیمی (1390) همسو و با نتایج تحقیقات چلان، زبراکی و وگل(2011) و مکنایت (2005) ناهمسو است...... «همچنین، یافتۀ دیگر پژوهش حاضر این بود که قصهدرمانی موجب کاهش احساس تنهایی در کودکان معلول جسمی_حرکتی میشود. این یافته با یافتههای صنعتنگار و همکاران (1391) و حیدرپور و همکاران (1387) همسو است).
ز: عدم ذکر سال یا عدم ارجاع کامل: اشاره ای به نویسنده دیگری وجود دارد اما نام او بدون اشاره سال ذکر شده است. به شیوه رایج این کارکرد زمانی استفاده می شود که مرجع قبلاً در متن به طور کامل ارائه شده باشد و نویسنده نمی خواهد آن را تکرار کند.
بررسی پیشینیه تحقیق نشان می دهد که درباره نحوه استفاده از کارکردهای متنوع ارجاعات درون متنی در مقالات علمی فارسی تحقیقات بسیار نادر است و بیشتر تحقیقات گزارششده نحوه استفاده از ارجاعات و استنادات را در مقالات علمی به زبان انگلیسی بررسی کرده اند. تحقیقات گزارش شده نشان داده اند که پژوهشگران تازهکار و دانشجویان در استفاده از ارجاعات فاصله زیادی با استانداردهای مورد قبول جامعه علمی بین المللی دارند. آنها مطالب را از منبع اصلی با حداقل تغییر لازم کپی می کنند (Howard, 1995)، از نقل قول بیش از حد استفاده میکنند (Mansourizadeh & Ahmad, 2011)، فقط تعداد محدودی از کارکردهای ارجاع از جمله نسبت دادن یک ایده به صاحبش را میدانند ( Abasi & Graves, 2008 ; Davis, 2013) و دقت زیادی به نحوه ارجاعدهی در متون برجسته رشته خود ندارند (Abasi, Akbari & Graves, 2006).
روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش شامل تلفیقی از هر دو نوع روش کمی مبتنی بر مطالعه دقیق و بررسی فراوانی واژگانی و کیفی، مبتنی بر تحلیل و کد گذاری متن بود. در بخش کیفی ابتدا مقالات علمی مورد مطالعه، از نظر شکل و کاربرد ارجاعات درون متنی بر اساس مدل زبانشناختی تامسون و تریبل (2001) و سویلز (1990) و جدول مبتنی بر آن توسط سه متخصص کد گذاری شدند تا وضعیت کاربرد ارجاعات درون متنی در این مقالات علمی مشخص و تک تک موارد بکار رفته استخراج و کدگذاری شوند. به طور دقیقتر، روش تحقیق در این پژوهش تلفیقی از روش تحلیل محتوای متن وشمارش کمی نشانگرهای زبانی است. دلیل انتخاب سه نفر برای کدگذاری، بالابردن امکان مقایسه تحلیل کیفی داده و تعیین ضریب توافق در کدگذاری بود. در بخش کمی برای هر یک از طبقه بندی های مؤلفههای ارجاع توسط نویسنده، فراوانی و درصد با لحاظ میانگین تعداد کل کلمات در دستههای مختلف مقالات علمی محاسبه شد.
بسیاری از تحقیقات مربوط به ارجاعات در متون علمی به شکل و صورت ظاهری آنها پرداخته اند و فرم آنها را در درون متن جمله یا خارج از آن بررسی کردهاند ( Swales, 1986 , 1990). با علم به اهمیت درک کامل عملکرد و چرایی استفاده از ارجاع برخی از محققان (Thompson & Tribble, 2001; Samaraj, 2013کارکردهای ارجاع را نیز بررسی کردهاند. در روش تحقیق حاضر از تلفیق سادهای از این نوع طبقه بندی های شکل-محور و کارکردمحور که مبتنی بر هر دو مدل است برای طبقه بندی و بررسی ارجاعات درون متنی در مقالات انتخابشده استفاده شد. این چارچوب که در جدول یک معرفی شده است برای بررسی شکل صوری و کارکرد ارجاعات در پیکره زبانی تحقیق بکار گرفته شد و کدگذران بدقت آن را مورد مطالعه، مشورت و استفاده قرار داده و با ضریب توافق 98 درصد از آن استفاده کردند.
جدول 1- کدگذاری انواع ارجاع درونمتنی براساس شکل و کارکرد براساس مدلهای نظری Table 1- Coding for Types of In-text Citations Based on Theoretical Models in the Literature |
|||
ردیف |
نوع |
تعریف |
مثال |
1 |
کامل (فعلی) درون جمله |
ارجاعی که اسم نویسنده همراه با یک فعل معرفی کننده آمده باشد. |
حسینی معتقد است ... |
2 |
کامل (اسمی) درون جمله |
ارجاعی که در آن اسم نویسنده با یک عبارت اسمی به کار رفته باشد |
این تحقیق با یافته های حسینی همخوان است |
3 |
ناکامل |
ارجاعی که در جمله آن اسم نویسنده نیامده و صرفاً با استفاده از شماره یا زیرنویس یا پرانتز انجام می گیرد. |
در حساب و سیاق هم میراث بسزایی از پدر و جدّ پدری خود داشت (حسینی.....) |
4 |
نسبت دادن ایده به مرجع |
ارجاعی که در آن منبع یک داده یا یک یافته ی تحقیقی پیشین ذکر می شود. |
«بدان که اصل در خط وضوح و عدم التباس است و ..»1 1- رساله تنبیه الادبا: در مجمع الرسائل ادبی ص 147 |
5 |
تقویت و حمایت ایده ها |
به منظور ارائه شواهدی در رابطه با اهمیت موضوع استفاده می شود (شامل همه کارکردهای ذکره شده در توضیحات) |
همان اصلی است که میر شمس الدین ادیب سلطانی در کتاب درآمدی بر چگونگی شیوه ی خط فارسی «همخوانی نوشتار و گفتار» می نامد. (درآمدی بر چگونگی شیوه ی خط فارسی ص 63) |
6 |
اشاره به منبع |
زمانی که نویسنده قصد دارد منبعی را برای اطلاعات بیشتر خواننده اش معرفی کند به کار می رود |
یایی که در این حالت به آخر کلمات ملحق می شود در رسم الخط صحیح قدیم کوچک و بی نقطه نوشته می شد تا معلوم شود که از اصل کلمه نیست و به ضرورت به آخر کلمه ملحق شده است...(بهمنیار، 1323) (املای فارسی احمد بهمنیار. در نامه فرهنگستان، سال دوم، شماره اول، خرداد 1323، ص ص 5، 6) |
7 |
برقراری ارتباط بین منابع مختلف |
برای برقراری ارتباط بین منابعی که نتایج مشابه داشته اند استفاده می شود |
در زمینه ارتباط با مولفه های فراشناختی و عوامل درگیر در فرایند تعلیم و تربیت و یادگیری نیزمطالعات چندی صورت گرفته است ازجمله ارتباط فراشناخت با قضاوت(لی،2004؛ پتی و همکاران،2007؛ عسگری 1398) |
8 |
تعیین هویت |
برای تعیین هویت فاعل یا عاملی که در یکی از جمله های مقاله به او با استفاده از یک فعل گزارشی اشاره شده است. |
این ادعا قبلا نیز توسط محققان متفاوتی مطرح شده است، (حسینی......) |
9 |
مقایسه ی یافته های نویسنده با یافته های تحقیق دیگران |
برای نشان دادن شباهت یا تفاوت یافته های تحقیق با یافته های دیگران به کار می رود |
یافتهی دیگر پژوهش حاضراین بود که قصه درمانی موجب کاهش احساس تنهایی درکودکان معلول جسمی-حرکتی می شود. این یافته با یافته های صنعت نگار و همکاران (1391) و حیدرپور و همکاران (1387) همسو است. |
بررسی کمی و کیفی موصوف روی پیکره زبانی مستخرج از مقالات علمی-پژوهشی انجام شد. این مقالات از نشریات معتبر سالهای اخیر چهار رشتۀ ادبیات فارسی،علوم دینی، علوم تربیتی و روانشناسی، به شیوه تصادفی و مبتنی بر جدول نمونهگیری تصادفی انتخاب شد. پس از انتخاب مقالات و حصول اطمینان از عدم وجود تفاوت معنادار در میانگین تعداد کل کلمات مقالات منتخب در رشتههای مد نظر ، کدگذاری توسط محققان پس از جلسات مشورتی در خصوص کدنامه انجام شد. سپس داده های حاصل وارد برنامه SPSSشد و جداول فراوانی استخراج و بررسی وتحلیل شد. کدگذاری دستی کارکردهای ارجاعات درون متنی بر اساس مدل مشهور سویلز (1990) در دستههای کامل و ناکامل و در مدل تامسون و تریبل (2001) در هفت دسته انجام شدو سپس بالاترین و پایین ترین فراوانی کارکردها در کل مقالات مشخص شدند و در نهایت برای هر رشته، فراوانی مجزا برای بررسی استنباطی استخراج شد. پیکره زبانی لازم در انجام این پژوهش از مقالات چاپشده از سال 1390 تا پایان سال 1398 به صورت تصادفی انتخاب شد و به دلیل قابلیت اجرایی پژوهش در هر یک از رشتهها به 15 مقاله تصادفی محدود شد. مجلات علمی پژوهشی مورد مطالعه همه در فهرست نشریات معتبر وزارت علوم بودند و به شکل تصادفی از هر رشته چند نشریه به نسبت انتخاب و سپس از هر نشریه به روش نمونه گیری تصادفی چند مقاله انتخاب گردید.
الف: تعداد و پراکندگی ارجاعات درونمتنی: تعداد 60 مقاله انتخاب شده از نشریات چهار رشته ادبیات فارسی، علوم تربیتی، روانشناسی و علوم دینی با تعداد کل کلمات مساوی از این چهار در مجموع دربردارنده 3498 ارجاع درونمتنی بودند که پراکندگی آنها در جدول 2 نشان داده شده است. 8/27 درصد ارجاعهای شناساییشده با بیشترین تعداد از مقالههای علوم دینی به دست آمد. ارجاعهای مقالههای ادبیات فارسی با حدود 26 درصد در رتبه دوم قرار داشت. بعد از آن به لحاظ فراوانی و با فاصله اندک، تعداد ارجاعهای گروه روانشناسی با 5/25 درصد و کمترین میزان ارجاعها در گروه علوم تربیتی دیده شد.
جدول 2- توزیع فراوانی تعداد ارجاعها در مقالههای مورد بررسی به تفکیک رشته علمی Table 2- Frequencies of In-text Citations in RAs in Different Disciplines |
||||
رشته علمی |
تعداد مقاله |
تعداد ارجاع |
درصد |
میانگین |
ادبیات فارسی |
15 |
905 |
9/25 |
3/60 |
علوم تربیتی |
15 |
728 |
8/20 |
5/48 |
روانشناسی |
15 |
893 |
5/25 |
5/59 |
علوم دینی |
15 |
972 |
8/27 |
8/64 |
جمع |
60 |
3498 |
100 |
3/58 |
همین ترتیب بر حسب میانگین ارجاعها در یک مقاله در هر رشته قابل مشاهده است. به طور متوسط در هر مقاله علوم دینی حدود 65 ارجاع وجود دارد چون کل پیکرهی مربوط به این رشته حاوی 905 ارجاع است. در مقالههای ادبیات فارسی به طور متوسط حدود 60 ارجاع به ازای هر مقاله شناسایی شد. این نسبت در مقالههای روانشناسی 5/59 و در مقالههای علوم تربیتی 5/48 ارجاع در هر مقاله است. پراکندگی ارجاعات در بخشهای مختلف مقاله موضوع پژوهش حاضر نبود و بررسی نشد. بیشترین تعداد مقالات 3 نفر نویسنده داشتند(7/41 درصد). و تعداد مقالههای تک نویسنده (15 درصد) و 5 نفره و بالاتر(3/3 درصد) کمترین تعداد مقالهها بودند. به طور کلی روند افزایش تعداد ارجاعات در هر مقاله با کاهش تعداد نویسنده و با افزایش سال چاپ هرچند خارج از تمرکز اصلی تحقیق ولی مشاهدهای جالب بود.
جدول 3- توزیع فراوانی تعداد ارجاعها در مقالهها به تفکیک رتبه علمی Table 3- Frequencies of In-text Citations in RAs Written by Authors with Different Ranks |
||||
رتبه |
تعداد نویسنده |
درصد |
تعداد ارجاع |
درصد ارجاع |
استاد |
1 |
7/1 |
33 |
9/0 |
دانشیار |
6 |
0/10 |
341 |
7/9 |
استادیار |
20 |
3/33 |
1082 |
9/30 |
دکتری |
4 |
7/6 |
310 |
9/8 |
مربی |
1 |
7/1 |
54 |
5/1 |
کارشناس ارشد |
9 |
0/15 |
454 |
0/13 |
دانشجوی دکتری |
16 |
6/26 |
1070 |
6/30 |
دانشجوی ارشد |
3 |
0/5 |
154 |
4/4 |
جمع |
60 |
100 |
3498 |
100 |
تعداد افراد دارای رتبههای علمی بالا در مقالهها قابل توجه نبود. تنها در یک مقاله نویسنده با رتبة استادی بود. دانشیار در 10 درصد از مقالهها(6 مقاله) حضور داشت. بیشترین فراوانی مربوط به استادیاران ( 3/33 درصد) و دانشجویان دکتری (6/26 درصد). جدول 3 پراکندگی استفاده از ارجاعات توسط آنان را نشان میدهد. همان طور که جدول 3 نشان میدهد از 3498 ارجاع، کمترین میزان توسط رتبه استادی و بیشترین تعداد توسط دانشجویان دکتری و استادیاران استفاده شده است.
ب: وضعیت ارجاعات درونمتنی از لحاظ شکلی: یکی از نکات مهم در استفاده از منابع علمی نحوه ذکر منبع مورد استفاده در متن مقاله است که بر اساس مدل نظری یا کامل در درون بافت نحوی جمله نگاشته شده توسط محقق جای داده میشود یا محقق ابتدا جمله خود را با نقل قول مستقیم یا غیر مستقیم نوشته و پس از آن به درج منبع میپردازد. در مجموع 9/90 درصد از ارجاعهای شناسایی شده، از نوع کامل استفاده شده در درون بافت نحوی جمله و به شیوه اسمی بودند. 1/8 درصد از کل ارجاعات ناکامل و خارج از بافت نحوی جمله بودند و تنها 1/1 درصد آنها فعلی بودند. همانطور جدول 4 نشان میدهد، بیشترین شیوه ارجاع، به صورت اسمی درون جملهای در مقالات است. کمترین میزان مربوط به شیوه فعلی درون جملهای 37 مورد از کل 3498 ارجاع و فقط در 10 درصد از مقالهها یافت شد که حاکی از آن است که نویسندگان رغبتی برای استفاده از فعل دقیق و مناسب گزارشی برای ارجاع به ایده درون بافت جمله ندارند ( به عنوان مثال حسینی.... ثابت کرد، ادعا کرد، محاسه کرد، وغیره) . شیوه ناکامل یعنی استفاده از منبع و ذکر آن در خارج از چهارچوب نحوی جمله درون متن در 7/26 درصد از مقالهها ملاحظه گردید و در مجموع 1/8 درصد ارجاعات را شامل میشد.
جدول 4- وضعیت ارجاعات درونمتنی از لحاظ شکلی (Swales, 1990) Table 4- Frequencies of Different In-text Citations Based on Formal Classifiation (Sawales, 1990) |
|||
شیوه ارجاع |
تعداد |
درصد |
میانگین در مقالات |
فعلی |
37 |
1/1 |
2/6 |
ناکامل |
283 |
1/8 |
7/17 |
اسمی |
3178 |
9/90 |
7/55 |
جمع |
3498 |
100 |
3/58 |
ج: وضعیت ارجاعات درونمتنی از لحاظ عملکرد ارجاع در درون متن: بر اساس مدل نظری توصیف شده در تحقیق، استفاده ناآگاهانه و بدون دلیل از منبع کمکی به کیفیت پژوهش نمیکند و محقق لازم است انواع عمکلردهای ارجاع را بداند و به وقت لزوم از آنها استفاده کند. با بررسی دقیق پس از کدگذاریهای دستی و محاسبات فراوانی وضعیت ارجاعات از لحاظ عملکرد ارجاع در درون متن در جدول شماره 5 خلاصه شده است. این یافتهها نشان میدهند که نویسندگان پیکره زبانی مورد مطالعه استفاده، در 3/91 درصد از کل ارجاعات به کار رفته در درون متن خود به منظور «نسبت دادن ایده طرحشده به مرجع آن» استفاده کردهاند و اشاره به منبع نوشته، هدف اصلی نویسنده از ذکر یک ارجاع درون متن است.
دادههای خلاصهشده در جدول 5 به وضوح نشان میدهد که از میان کل 3498 ارجاع بررسی شده در مقالات مورد مطالعه، تعداد بسیار کمتری برای منظوری غیر از نسبت دادن ایده طرح شده به مرجع آن بکار رفتهاند. فراوانی به کارگیری ارجاعات با هدف مقایسه یافتههای نویسنده با یافتههای تحقیق دیگران (224) تنها کمی بیش از شش درصد کل ارجاعات است. استفاده از ارجاع برای تعیین هویت افراد با فعل گزارشی نیز یکی از کارکردهای ارجاع است که بسیار نادر بکار رفته و 1/98 درصد ارجاعات چنین کارکردی ندارند. بر اساس داده های جدول 5 همچنین استفاده از ارجاع درون متنی برای برقراری ارتباط بین منابع و برای توجیه کردن یافتههای تحقیق دارای فراوانی پایین است و ارقام به وضوح گویای آن است که نویسندگان از تمام ظرفیتهای کارکردی ارجاعات بهره نبردهاند.
جدول 5- وضعیت ارجاعات درونمتنی از لحاظ کارکرد (Based on Thompson & Tribble, 2001) Table 5- Frequencies of Different In-text Citations Based on Functional Classifiation (Based on Thompson & Tribble, 2001) |
|||
مقوله |
طبقات |
تعداد |
درصد |
نسبت دادن ایده به مرجع |
ارجاع ایده به مرجع اصلی دارد |
3193 |
3/91 |
ارجاع ایده به مرجع اصلی ندارد |
183 |
2/5 |
|
ارجاع ایده به مرجع اصلی از طریق مرجع دوم |
122 |
5/3 |
|
تقویت و حمایت ایده |
برای نشان دادن اهمیت موضوع(مقدمه) |
1059 |
3/30 |
توجیه کردن دلیل استفاده از روش خاص یا محتوای خاص(قسمت تجربی و روش تحقیق) |
374 |
7/10 |
|
تقویت و حمایت از ادعای نویسنده |
1663 |
5/47 |
|
توجیه کردن یافتههای تحقیق(پایان مقاله) |
402 |
5/11 |
|
اشاره به منبع |
اشاره مستقیم دارد |
2982 |
2/85 |
اشاره غیرمستقیم دارد |
440 |
6/12 |
|
اشاره ندارد |
76 |
2/2 |
|
برقراری ارتباط بین منابع |
مستقیم دارد |
253 |
2/7 |
غیرمستقیم دارد |
388 |
1/11 |
|
ندارد |
2857 |
7/81 |
|
تعیین هویت با فعل گزارشی |
دارد |
67 |
9/1 |
ندارد |
3431 |
1/98 |
|
مقایسه یافتههای نویسنده با یافتههای تحقیق دیگران |
دارد |
224 |
4/6 |
ندارد |
3274 |
6/93 |
د: تفاوتهای بینرشتهای از لحاظ ارجاعات درونمتنی: بر اساس پیشینیه تحقیق، علاوه بر میزان دانش و تسلط روششناختی نویسنده، عوامل متعددی ممکن است بر نحوه استفاده از ارجاعات درون متنی تاثیرگذار باشد که یکی از این عوامل الزامات رشتهای و تخصصی نویسنده است و ممکن است هویت رشتهای نویسنده در بکارگیری ارجاعات با منظورهای متفاوت تاثیر داشته باشد. در این پژوهش با توجه به ماهیت اسمی و توصیف فراوانی در دادهها، از آماره وی کرامر برای مقایسات بین رشتهای استفاده شد. بررسی تفاوت فراوانی عملکردهای ارجاعات در چهار رشته مورد بررسی نشان داد که تفاوت معنادار آماری تنها در ارجاع ایده به منبع اصلی و اشاره به منبع با تفاوت معنادار حاصل از نحوه استفاده از منابع در علوم دینی وجود دارد و از لحاظ بقیه عملکردها تفاوت بینرشتهای دیده نشد. (با توجه به محدودیت پژوهش در تحلیل تعداد کمی از مقالات هر رشته و با توجه به این که بسیاری از کارکردهای ارجاع در این مقالات مغفول مانده اند و در غالب موارد ارجاعات برای ذکر منبع یک حرف بکار رفته اند، این نتایج برای بررسی بین رشتهای کافی نیست و باید با احتیاط بیشتر در نظر گرفته شوند). این یافته در جدول 6 خلاصه شده است.
جدول 6- توزیع فراوانی اشاره به منبع در ارجاعها، به تفکیک رشته علمی مقاله Table 6- Frequencies of In-text Citations for Citing Sources in Different Disciplines |
||||
اشاره به منبع |
ادبیات فارسی |
علوم تربیتی |
روانشناسی |
علوم دینی |
اشاره مستقیم دارد |
825 (2/91) |
608 (5/83) |
656 (5/73) |
893 (9/91) |
اشاره غیرمستقیم دارد |
73 (1/8) |
120 (5/16) |
237 (5/26) |
10 (0/1) |
اشاره ندارد |
7 (8/0) |
0 |
0 |
69 (1/7) |
جمع |
905 |
728 |
893 |
972 |
*اعداد خارج از پرانتز فراوانی مطلق و اعداد داخل پرانتز فراوانی نسبی(درصد ستونی) است. آمارهها: وی کرامر= 172/0 سطح معناداری = 0001/0 |
||||
ارجاع ایده به مرجع اصلی دارد |
831 (8/91) |
686 (2/94) |
790 (5/88) |
886 (2/91) |
ارجاع ایده به مرجع اصلی ندارد |
60 (6/6) |
28 (8/3) |
9 (0/1) |
86 (8/8) |
ارجاع ایده به مرجع اصلی از طریق مرجع دوم |
14 (5/1) |
14 (9/1) |
94 (5/10) |
0 |
جمع |
905 |
728 |
893 |
972 |
*اعداد خارج از پرانتز فراوانی مطلق و اعداد داخل پرانتز فراوانی نسبی(درصد ستونی) است. آمارهها: وی کرامر= 184/0 سطح معناداری = 0001/0 |
بیشترین میزان اشاره مستقیم به منبع با 9/91 درصد در مقالههای علوم دینی و سپس با 2/91 درصد در مقالههای ادبیات فارسی ملاحظه شد. اما بیشترین میزان اشاره غیرمستقیم با 5/26 درصد در مقالههای روانشناسی و کمترین با 1 درصد در مقالههای علوم دینی وجود دارد. در مقالههای علوم تربیتی و روانشناسی ارجاع بدون اشاره به منبع ملاحظه نشد ولی در مقالههای ادبیات فارسی 8/0 درصد و در مقالههای علوم دینی 1/7 درصد از ارجاعها چنین بودند. همان طور که ملاحظه میشود بیشترین میزان ارجاع ایده به مرجع اصلی در مقالههای علوم تربیتی وجود دارد. هر چند این موضوع در تمام رشتههای علمی بالاتر از 5/88 درصد بوده است. اما بیشترین مقالههایی که ارجاع ایده به مرجع اصلی ندارد با 8/8 درصد در مقالههای علوم دینی و کمترین میزان با 1 درصد در مقالههای روانشناسی ملاحظه شد. مقالههای علوم دینی ارجاع ایده به مرجع اصلی از طریق مرجع دوم ندارد. ولی در مقالههای روانشناسی 5/10 درصد از این نوع ارجاعها وجود دارد.
تجزیه و تحلیل و یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که در پیکره زبانی شامل متن 60 مقاله علمی-پژوهشی چاپ شده در مجلات معتبر علوم انسانی مقالههای علوم دینی بالاترین درصد ارجاعهای درون متنی را دارند. بیشترین تعداد ارجاع توسط دانشجویان دکتری و استادیاران استفاده شده است و تعداد ارجاعات در هر مقاله با کاهش تعداد نویسنده و با جدیدتر بودن سال چاپ مقاله افزایش مییابد. اکثریت قابل توجهی از ارجاعهای موجود به شکل کامل استفاده شده در درون بافت نحوی جمله به شیوه اسمی هستند و ارجاعات ناکامل در خارج از بافت نحوی جمله بسیار کم و ارجاعات همراه با فعل گزارشی درون جمله نادرند. از لحاظ شکلی، نویسندگان تمایل ویا احساس نیاز یا توانی برای استفاده از فعل دقیق و مناسب گزارشی برای ارجاع به ایده درون بافت جمله ندارند. پیشینه تحقیق و بررسی نمونههای عینی ارجاع در مقالات نشان داد که عملکردهای اصلی ارجاعات درونمتنی شامل موارد زیرند: تقویت و حمایت از ادعای نویسنده، نسبت دادن ایده ذکر شده به مرجع آن، اشاره به منبع ابزار یا داده مورد اشاره، برقراری ارتباط بین منابع مربوط، تعیین هویت افراد که به هر نحو مورد اشاره قرار گرفتهاند، و مقایسه یافتههای نویسنده با یافتههای تحقیق دیگران. نویسندگان پیکره زبانی مورد مطالعه از ارجاع درون متنی برای نسبت دادن ایده به مرجع آن و برای تقویت ایده مطرح شده دربخشهای مختلف مقاله بیشتراستفاده میکنند و کاربرد ارجاع درون متنی برای برقراری ارتباط بین منابع و و مقایسه یافتهها با یافتههای مغفول مانده است. برداشت از این مشاهده مبتنی بر دادههای عینی آن است که در اکثر مقالات گفتمان سیال علمی دیده نمیشود و جایگاه ایدهها و مباحث در رابطه با گفتمان علمی پیرامون موضوع تحقیق مبهم است چون کاربرد ارجاع درون متنی برای برقراری ارتباط بین منابع فراوانی بالایی ندارد. تفسیر دیگری نیز از این یافته ها آن است که شاید اکثر این مقالات قسمت بحث و نتیجهگیری قوی نداشته باشند چون کاربرد ارجاع درون متنی برای مقایسه یافتههای گزارش شده با یافتههای موجود در پیشینه تجقیق فراوانی بسیار پایینی دارد.
یافتههای حاصل از این تحقیق موید نظر (منصوریان،1393) است که معتقد است استفاده صحیح از گفتمان و فراگفتمان علمی یکی از دلایل موفقیت در گزارش صحیح فعالیتهای علمی و پژوهشی است و به درستی ماهیت بینامتنی و گفتگویی نوشتاردانشگاهی از نظر باختین (1981) را نشان میدهد. با توجه به اینکه در جدول کلی فراوانی کارکردهای ارجاعات، برخی از کارکردها به طور شفاف فراوانی پایینی دارندف میتوان ادعای سمیعی گیلانی (1397) را دوباره تکرار کرد: مشکلات مربوط به ضعف مهارتهای نگارشی ناشی از فقدان آموزش مهارتهای نگارش علمی در این مقالات مشهود است. تحلیل دادههای موجود با یافتههای جلیلفر که نشان داد دانشجویان از ارجاعات جدانشدنی که نقش دستوریشان مهم است و قابل حذف از جملات نیستند بیشتر استفاده کردند همخوانی کامل دارد. این یافته شاید هشداری باشد برای این که در یادگیری و آموزش نگارش علمی تمام هم و غم خود را مصروف چگونگی و نحوه ارجاع نکنیم و قدری بیشتر به چرایی و انواع کارکردهای ارجاعات بپردازیم. به نظر محققین بررسی فراوانیهای گزارش شده در بافت علمی موجود معنادار است و میتوان از آن به عنوان فراخوانی برای توجه بیشتر به چگونگی و چرایی ارجاع درون متنی و تمرکز بیشتر بر کارکردهای کمفروغ در گفتمان علمی استفاده کرد.
شکی نیست که این پژوهش مانند هر تحقیق دیگری با محدودیتهایی همراه است که هم ما را در تعمیم نتایج محدود میکند و هم خوانندگان را به تعمق و پژوهش بیشتر ترغیب میکند. پیکره زبانی مورد بررسی فقط شامل 60 مقاله بود چون کدگذاری باید دستی انجام میشد. قطعاّ اگر پیکرهای عظیم با شیوهای الکترونیکی با همین سوالات و اهداف تحلیل شود، نتایج معتبرتر خواهند شد. باید بپذیریم که تفاوتهای احتمالی حاصل از گفتمان بین رشتهای[6] به شیوهای که در این تحقیق بررسی شده گویا نیست چون هر چهار رشته مورد تحقیق در حوزه علوم انسانی هستند. با پذیریش این محدودیت و قبول آن به عنوان گام اول، تحقیقات آتی میتواند با گسترش حوزه تحقیق به علوم تجربی و مهندسی و رشتههای دیگری تصویر صحیحتری از کارکرد ارجاع در گفتمان علمی چاپ شده به زبان فارسی ارائه دهد.
[1] M. Bakhtin
[2] P. Thompson
[3] C. Tribble
[4] J. Swales
[5] Integral & non-Integral
[6] disciplinary discourse variations