Comparing Fricative and Stop Consonants in the Cluster with Their Sequence at the Boundary of Compounding based on the Place of Articulation and Articulators

Document Type : Research Paper

Authors

1 PhD student/ general linguistics/ tarbiyat modares university

2 associate professor of linguistics/ linguistics department/ faculty of humanities/Tarbiyat Modares university/ Tehran/ Iran

3 Associate professor of linguistics, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran

4 professor of linguistics/ linguistics department/ faculty of humanities/ Tarbiyat Modares university/ Tehran/ Iran

Abstract

One of the important issues in the phonotactics of Farsi vocabulary is how to put phonemes together and produce words with light and heavy syllables. The purpose of this study is to compare the fricative and stop sequences at the boundary of compounding in the compound and derivative-compound words with their clusters in simplex vocabulary. What are the differences between fricative and stop consonants in the cluster and sequence as for the place of articulation and articulators? In order to answer this question, 15446 compound and derivative-compound words and 14336 simplex words have been collected from Farsi dictionaries and the phonological information related to each word is examined. The results of data analysis indicates that: a) the total frequency of cluster with two articulators is about 5.25 times higher than with one articulator in clusters in simplex words, and at the compounding boundary, the total frequency with two articulator sequences is about 2.88 times higher than with one articulator; b) two-stop clusters are only heterorganic and two-stop sequences are of two types: heterorganic and contiguous; c) only in the fricative-stop clusters there are three kinds of, homorganic, heterorganic and contiguous clusters; in contrast, in three groups of sequences, all of these types of the heterorganic, homorganic and contiguous sequences are seen; d) as the number of other places of articulation increases between two members of the heterorganic cluster, the frequency of cluster production decreases. Such a decrease in frequency is seen only in two-stop and fricative-stop heterorganic sequences.

Keywords


. مقدمه

ساخت هجا از جمله موضوعات مهم زبان‌شناسی است که تاکنون مورد توجه بسیاری از زبان‌شناسان ایرانی و غیرایرانی قرار گرفته است. هجا در زبان فارسی عبارت است از یک رشتۀ آوایی پیوسته که از یک واکه و یک تا سه همخوان تشکیل می‌شود. واکه به منزلۀ هستۀ هجا و همخوان حاشیه یا دامنۀ آن است. اجزای سازندۀ هجا طی یک فرایند تولیدی و بدون مکث تولید می‌گردد؛ لازمۀ وجودی هجا به هیچ عنوان معنی‌دار بودن آن نیست (ثمره: 1388، 108-112). در زبان فارسی در روساخت سه نوع هجا وجود دارد: CV، CVC و CVCC. کنارهم قرارگرفتن همخوان‌ها در درون یک هجا خوشه[1] نامیده می‌شود. تشکیل خوشه‌های همخوانی تابع قوانینی است که جزیی از نظام آوایی زبان را تشکیل می‌دهند و از این رو انواع اجزای سازندۀ خوشه‌ها از نظر تولیدی، و نیز تعداد اجزای تشکیل‌دهنده، از زبانی به زبان دیگر متفاوت است. از لحاظ تعداد اعضاء، خوشه‌های زبان فارسی دو همخوانی هستند. ‌توالی[2]‌های سه همخوانی فقط در محل اتصال دو هجا دیده می‌شوند و این هنگامی است که هجای اول از نوع CVCC باشد (ثمره، 1388: 114). در یک تقسیم بندی کلی می‌توان همخوان‌ها را به لحاظ شیوۀ تولید به دو گروه گرفته[3] و رسا[4] تقسیم کرد. همخوان‌های گرفته با انسداد کامل یا تنگی قابل توجه مجرای گفتار همراه‌اند. ارتعاش پرده‌های صوتی جزء اصلی تولید همخوان‌های گرفته نیست. برخی از آنها واکدار و برخی بیواک‌اند. همخوان‌های گرفته شامل همخوان‌های انسدادی‌، سایشی و انسایشی می‌شود. در این پژوهش از میان 23 همخوان زبان فارسی،  15 همخوان شامل دو گروه طبیعی انسدادی  {p, b, t, d, c, ɟ, G, ʔ }    و سایشی{f, v, s, z, ʃ, ʒ, χ, h} در خوشه و توالی همخوانی با هم مقایسه می‌شود. در واقع پرسش این پژوهش این است که: خوشه‌های همخوانی سایشی و انسدادی درون هجایی در واژه‌های بسیط زبان فارسی چه تفاوتی با توالی‌های همخوانی در مرز ترکیب به لحاظ تولیدی و واج‌آرایی دارند؟

 

2. پیشینۀ پژوهش

بررسی زبان‌های مختلف نشان می‌دهد که هر زبانی برای آرایش واحدهای واجی خود، نظام خاصی دارد که به آن محدودیت‌های واج‌آرایی گفته می‌شود. پژوهشگران کوشش کرده‌اند که در تحقیقات خود به توصیف این قواعد و محدودیت‌ها بپردازند و علت وجود آنها را در زبان کشف کنند. واژه را می‌توان بر مبنای ساختار درونی یعنی قابل تجزیه به تکواژها به انواع بسیط و غیر بسیط تقسیم کرد: ا) بسیط 2) غیر بسیط: الف) مشتق، ب) مرکب، ج) مشتق- مرکب، د) مکرر (شقاقی، 1389: 35). برخی از مهم‌ترین آثاری که به بررسی رفتار توزیعی واج‌های زبان فارسی پرداخته‌اند از این قرارند:

ثمره (1977) رفتار توزیعی واج‌های زبان فارسی و ساختار واج‌شناختی هجا به لحاظ واحدهای توزیعی، واکه‌ها و همخوان‌ها را توصیف کرده است. ماهوتیان (1997) دستور زبان فارسی را از دیدگاه رده‌شناسی مورد بررسی قرار داده است. در این اثر توزیع همخوان‌ها، واکه‌ها، ساختار تکواژ، ساختار هجا و محدودیت‌های توزیع واج‌ها به صورت کلی بررسی شده است. در بخش توزیع همخوان‌ها، در خصوص همخوان‌های آغاز و پایان واژه خاطرنشان شده است که همه همخوان‌ها را می‌توان در پایان واژه آورد، اما میزان وقوع آنها برابر نیست. در خوشۀ پایان واژه، اکثر طبقات همخوان‌ها می‌توانند با هم در یک خوشه قرار بگیرند، اما برخی خوشه‌ها رایج‌تر هستند. وی در خصوص خوشه‌های همخوانی میان واژه عنوان می‌کند که خوشه‌های میان واژه در واژگان یک تکواژی مجاز هستند. ثمره (1388) ویژگی‌های توزیعی آواهای زبان فارسی را بررسی کرده است. وی در بحث پیرامون محدودیت‌های حاکم بر خوشه‌های همخوانی عنوان می‌کند که شمار بالقوه خوشه‌های دو همخوانی با توجه به این که زبان فارسی دارای ۲۳ همخوان است عبارت است از: ۵۲۹ = ۲۳×۲۳. این تعداد فقط ممکن است در مرز بین دو واژه وجود داشته باشد، زیرا توالی دو همخوان در این محل تابع هیچ قاعدۀ ساختی نیست و صرفاً بر مبنای تصادف صورت می‌گیرد و در نتیجه محدودیت همنشینی به صفر می‌رسد. وی در ادامه اضافه می‌کند که از مجموع ۵۲۹ خوشۀ بالقوه فقط ۳۳۱ خوشه می‌تواند در موضع اتصال دو هجا واقع شود و باز از این تعداد فقط 205 خوشه می‌تواند در درون هجا قرار گیرد. در نتیجه بیشترین محدودیت تولیدی در مورد خوشه‌های درون هجایی اعمال می‌شود. اما در مرز دو هجا محدودیت تولیدی به مراتب کمتر است.منصوری (۱۳۸۸) مباحث گوناگونی از جمله مقایسه گونه‌های زبانی و تأثیر میزان رسایی در ساختار هجا را مطرح کرده است. وی عنوان می‌کند که در زبان فارسی هر همخوانی می‌تواند در آغازۀ هجا و هر واکه‌ای می‌تواند در هستۀ هجا قرار گیرد؛ همچنین ترتیب قرار گرفتن همخوان‌ها در پایانه بر اساس ترتیب خاصی می‌باشد. در صورتی که دو همخوان در پایانه باشند، هر دو نمی‌توانند انسدادی باشند؛ یا باید هر دو غیرانسدادی باشند و یا یکی انسدادی و دیگری غیرانسدادی باشد. رحیمی، اسلامی و وزیرنژاد (1394) تغییرات رسایی در مرز هجاهای زبان فارسی را بررسی کرده‌اند. به این ترتیب که توالی‌های همخوانی در مرز هجا در بیش از پنجاه هزار واژۀ زبان فارسی استخراج شده و سطوح رسایی برای انواع همخوان‌ها به صورت: روان‌ها ۵، خیشومی‌ها ۴، سایشی‌ها ۳، انسایشی‌ها ۲، انسدادی‌ها ۱، تعریف شده است. سپس احتمال وقوع همخوان‌ها و باهم‌آیی همخوان‌ها در مرز هجاها یک بار با تحلیل داده‌های واژگان زبان فارسی و بار دیگر با تحلیل نمونه‌های پیکرۀ[5] زبان فارسی بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که تعداد نمونه‌های افت رسایی در مرز هجاهای واژگان زبان فارسی بیشتر رخ می‌دهد و همین گرایش به افت رسایی در پیکرۀ زبان فارسی نیز دیده می‌شود.

کردزعفرانلوکامبوزیا و همکاران (1393) میزان رعایت قانون مجاورت هجا (SCL)[6] در واژه‌های بسیط چندهجایی را بررسی کرده‌اند. به منظور انجام این پژوهش 9553 واژۀ بسیط چندهجایی از فرهنگ یک جلدی مشیری جمع‌آوری شده است. در داده‌های مذکور 4694 توالی همخوانی در مرز هجا استخراج شده و شیب رسایی در آنها محاسبه شده است. با توجه به نتایج این پژوهش، 45% از توالی‌ها دارای افت رسایی است و در 55% از توالی‌ها نقض SCL رخ داده است. همچنین، در 68% از مجاورت‌های موجود در واژه‌های بسیط فارسی سره، افت رسایی در توالی‌های همخوانی صورت گرفته است. در نتیجه با وجود اینکه SCL در اکثر توالی‌های همخوانی فارسی سره رعایت می‌شود، به طور کلی مجاورت همخوان‌ها در مرز هجاهای واژه‌های بسیطِ بررسی شده، محدود به قانون مجاورت هجا نیست.

 

3. روش شناسی و چارچوب نظری پژوهش

این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. داده‌ها به روش کتابخانه‌ای جمع‌آوری شده است. به منظور انجام این پژوهش، تعداد 1660 خوشۀ همخوانی در 14336 واژۀ بسیط و تعداد 10536 توالی همخوانی در 15446 واژۀ مرکب و مشتق- مرکب، شامل مقولات «اسم، صفت و قید»‌‌ از فرهنگ 8 جلدی سخن[7] (انوری 1381) و دیگر فرهنگ‌های فارسی شامل فرهنگ مشیری (1369) و فرهنگ دوجلدی معین (1381) جمع‌آوری شده است. اطلاعات واج شناختی مربوط به هر واژه در نرم‌افزار اکسل ثبت و بررسی شده است. علت استفاده ازاین نرم ‌افزاراستفاده آسان و در دسترس بودن، انعطاف پذیری و قابلیت تطبیق زیاد، توان بالا در تجزیه و تحلیل داده‌ها ، قابلیت بینظیر ساخت نمودارها، امکان فرمت‌بندی متغیرها و صرفه‌جویی در زمان است. این نرم‌افزار به میزان مناسبی می‌تواند در انجام کارهایی تکراری با پیش‌بینی رفتار کاربر به کاربران کمک نماید. اطلاعاتی که برای هر واژه ثبت شده عبارتند از: مقولۀ واژگانی، ریشه، بازنمایی روساختی و زیرساختی آوایی، ساخت هجایی (CVCV...)، تعداد هجا، تعداد تکواژ، توالی همخوانی بین تکواژ اول و دوم تا تکواژ سوم و چهارم، عدد رسایی هر نوع توالی، خوشۀ همخوانی در هر هجا و عدد رسایی مربوط به آن و ... . با توجه به این اطلاعات، جدول همخوانی که بسامد انواع خوشه‌ها و توالی‌های امکان پذیر در زبان فارسی را نشان می‌دهد رسم شده است. البته در این پژوهش قسمتی از جدول که مربوط به همخوان‌های سایشی و انسدادی است در قالب جدول (1) ارائه شده است.

آواشناسان سنتی (لده فوگد، 1975: 6)  یازده محل تولید متمایز در طول دستگاه گفتار مشخص کرده‌اند. این محل‌های تولید عبارتند از : 1- دولبی‌ها که توسط بست ایجاد شده در لب‌ها تولید می‌شوند؛ 2- لب و دندانی‌ها که بست تولیدی توسط لب پایینی و دندان‌های بالا ایجاد می‌شود؛ 3-  (بین) دندانی‌ها که بست توسط تیغۀ زبان با پشت دندان‌های بالا صورت می‌گیرد ؛ 4- دندانی- لثوی‌ها بست توسط تیغۀ زبان و لثه صورت می‌گیرد؛ 5- برگشتی[8]؛ 6- لثوی- کامی‌ها که بست توسط تیغۀ زبان با سقف دهان در نقطه‌ای که به سمت نرمکام ختم می‌شود، تولید می‌شود؛ 7- کامی؛ 8- نرمکامی‌ها  و 9-  پس نرمکامی‌ها[9] (ملازی‌ها ): دو دستۀ اخیر توسط بست در بدنۀ زبان تولید می‌شوند؛ 10- حلقی‌ها[10]: ریشۀ زبان به دیوارۀ عقبی حلق نزدیک می‌شود؛ 11- حنجره‌ای‌ها[11]: از تارهای صوتی به عنوان اندام گفتار استفاده می‌شود. (کنستوویچ : 1994، 27).

در پژوهش‌های متأخر، محل‌های تولید با توجه به اندام تولید فعال[12] تعریف می‌شود. این اندام‌های تولید به همراه مشخصه‌هایشان عبارتند از:  1- لب‌ها: ]گردی [؛ 2- تیغۀ زبان: ]پیشین[13][ ، ]توزیع[14][؛ 3- بدنۀ زبان (بدنه‌ای[15]): ]پسین [، ]افراشته [، ]افتاده[؛ 4-نرمکام: ]خیشومی [؛ 5- ریشۀ زبان (ریشه‌ای[16]): ] [[17]ATR ، [[18]RTR] ؛ 6- حنجره‌ یا چاکنای : ]چاکنای گسترده[19][، ].چاکنای منقبض شده[[20]، ] واکداری[. در مدل اندام فعال، ادعا می‌شود که مشخصه‌ها، فعالیت‌های ماهیچه‌ای مشخصی را کنترل می‌کنند. این دیدگاه با دیدگاه سنتی در تضاد است. در دیدگاه سنتی محل تولید به صورت بخشی از اندام گفتاردر قالب مجموعه‌ای از نقاط یا حوزه‌ها بدون هیچ توجهی به اندام‌های تولید فعال در هر نقطه تصور می‌شد. در حالیکه مدل اندام تولید فعال ادعا می‌کند که شش اندام تولید فعال، عاملین اصلی در تولید گفتار هستند، نقاط مشخص در طول اندام گفتار می‌تواند اطلاعات بهتری در مورد روابط این اندام‌ها به دست دهد (کنستوویچ : 1994، 145). همچنین کتفورد (2002 ، 79- 97 ) هشت محل تولید متمایز برای انواع همخوان‌ها در دهان معرفی کرده است: 1- لبی 2-  دندانی- لثوی 3- برگشتی 4- کامی 5- نرمکامی 6- ملازی 7- حلقی 8- چاکنایی. کتفورد (2004) می‌نویسد: "توالی‌های دوهمخوانی بر اساس جایگاه تولیدشان به سه گروه تقسیم می‌شوند:

الف) توالی هم‌محل تولید[21]: دو همخوان توسط یک اندام تولید می‌شوند. این نوع توالی‌ها خود به  شش گروه تقسیم می‌شوند: 1- تشدید[22] [ss] 2- انسایشی [dz] 3- انسایشی کناری [tɬ] 4- رهش کناری [tl] 5- رهش خیشومی [tn] 6-  انسدادی پیش خیشومی [nd]. «تشدید» اولین نوع ازتوالی‌های هم محل تولید است و از توالی دو آوای یکسان یا تقریبا یکسان تولید می‌شود: [kk] در book-cas در زبان انگلیسی توالی دو آوای یکسان نامیده می‌شود، اما اصطلاح تشدید در چنین مواردی به کار نمی‌رود؛ زیرا هر کدام از همخوان‌های مشابه به واژه یا تکواژ مستقل یا واحدهای معنادار جداگانه‌ای تعلق دارند. مثال‌هایی از تشدید واقعی را می‌توان در زبان‌هایی مانند عربی، ایتالیایی (کتفورد، 2002: 106) و فارسی (کرد زعفرانلو کامبوزیا، 1385: 316- 353) مشاهده کرد. توالی [kk] در book-case تشدید عارضی است که صوری است. در واقع در این توالی تولید ناقص روی می‌دهد. مثلا در زبان ایتالیایی هنگامیکه دو صدای انسایشی در توالی با هم قرار می‌گیرند، بخش سایشی همخوان انسایشی اول سرکوب می‌شود. بنابراین وقتی که [ʤ] + [ʤ] در توالی با هم قرار می‌گیرند، اولین همخوان به [d] تنزل می‌یابد، مانند واژۀ oggi به معنای «امروز» که به صورت [od ʤ i] تلفظ می‌شود.

ب) توالی همجوار[23]: محل تولید دو آوا در یک اندام تولیدی، مجاور هم قرار دارد؛ طوری که بین آن دو، محل تولیدی شناخته شدۀ دیگری وجود ندارد و  اندام تولیدی نمی‌تواند آزادنه و به طور مستقل از بخش همجوار خود عمل کند. برای نمونه اندام تولیدی نرمکامی و کامی همجوار شناخته می‌شوند، زیرا قسمت‌های جلوی بدنۀ زبان و عقب بدنۀ زبان در تولید کامی‌ها و نرمکامی‌ها درگیر هستند. بنابراین به صورت همزمان نمی‌توان توالی‌های کامی و نرمکامی را بدون تاثیر بر یکدیگر تولید کرد. مثلا در واژۀ انگلیسی backyard دو همخوان نرمکامی و کامی [kj] دارای محل تولید همجوار شناخته می‌شوند و در تولید این واژه، محل تولید این دو همخوان به هم نزدیکتر می‌شود. از دیگر جفت‌های همجوار می‌توان به جفت «دولبی و لب ودندانی»،  «لثوی و دندانی»، لثوی و پس لثوی» اشاره کرد.

ج) توالی متباین[24] (چند اندامی): اندام‌های تولیدی در آواهای متوالی، کاملا متفاوت و مستقل از یکدیگر هستند. برای نمونه توالی [kp] درعبارت   back part از نوع توالی‌های چند اندامی محسوب می‌شود، طوری که بین تولید نرمکامی [k] و دولبی [p] حداقل یک اندام تولیدی دیگر وجود دارد. در تولید نرمکامی [k] اندام تحتانی، عقب بدنۀ زبان است به سمت نرمکام افراشته می‌شود و انسدادی [p] دارای محل تولید دولبی است (کتفورد : 2002: 106-110).

همانطور که می‌دانیم آواهای حلقی، برگشتی و نرمکامی در تقسیم‌بندی کتفورد 2002 و اندام‌های تولیدی فعال نرمکامی و ریشه‌ای در تقسیم‌بندی کنستوویچ  (1994) در زبان فارسی کاربرد ندارد. در این پژوهش برای تحلیل داده‌ها، تلفیقی از دو دیدگاه نامبرده استفاده شده است. جهت محاسبۀ محل تولید همخوان‌های فارسی و تعیین سه نوع توالی یا خوشۀ « متباین، همجوار و هم محل تولید»، پنج محل تولید در تقسیم‌بندی کتفورد 2002 و جهت تعیین تعداد اندام‌های تولیدی فعالِ خوشه یا توالی، چهار اندام تولید فعال در تقسیم‌بندی کنستوویچ 1994، معیار سنجش است.

 

4. ارائه و تحلیل داده‌ها

پس از استخراج اطلاعات موردنیاز از هر واژه، جدول بسامد خوشه‌ها و توالی‌ها، رسم شده است. تعداد 1660 خوشه در واژه‌های بسیط جمع‌آوری شده، موجود است. ازین تعداد 65% یک هجایی، 23% دو هجایی، 8% سه هجایی و 4% از داده‌ها را واژه‌های چهار، پنج و شش هجایی تشکیل می‌دهد. همچنین 69% از واژه‌های بسیط دارای خوشه‌های انسدادی و سایشی، وام‌واژه، 21 درصد فارسی سره و 10 درصد قدیمی هستند. پس از بررسی واژه‌های مرکب و مشتق- مرکب، 10536واژه، دارای توالی همخوانی یافت شده است. 62% ازاین واژه‌ها مرکب و 38% مشتق- مرکب است. در واژه‌های مرکب، با افزایش تعداد هجا، بسامد واژه‌ها کاهش می‌یابد و واژه‌های 2 و 3 هجایی بیشترین بسامد را دارند؛ اما در واژه‌های مشتق- مرکب، بیشترین بسامد مربوط به واژه‌های 4 و پس از آن 3 هجایی است. تعداد توالی‌های  C1$C2یا به عبارتی توالی در مرز تکواژ اول و دوم بیشتر از دو نوع توالی C2$C3وC3$C4در مرز ترکیباست ( علامت $، مرز هجا را نشان می‌دهد).

همانطور که می‌دانیم واج‌های زبان فارسی از شش واکه و 23 همخوان تشکیل شده است. با توجه به سه نوع هجا، شمار بالقوۀ هجاها در زبان فارسی 76314 خواهد بود. این عدد بر مبنای این فرض محاسبه شده است که در زنجیرۀ همنشینی، هیچگونه محدودیتی در مورد قرار گرفتن واج‌ها در کنار هم، وجود نداشته باشد. اما در واقع وضع به این صورت نیست. زیرا هر آوا در زنجیرۀ همنشینی، در مجاورت با آواهای دیگر دارای محدودیت یا فشار ساختی[25]، است. در نتیجه تعداد بالفعل هجاها که در ساختمان زبان شرکت دارند، حتی از یک دهم عدد یاد شده، کمتر خواهد بود (ثمره، 1388: 111).

 

 

 

جدول 1: همخوانهایزبان فارسیمعیار(با توجه به تقسیم‌بندی کتفورد، 2002: 79-97 و کنستوویچ ،1994: 145و 27 )

 

 

جدول (1) محل و شیوۀ تولید همخوان‌های موجود در زبان فارسی را نشان می‌دهد. اندام‌های تولید فعال در بخش‌های مختلف مجرای دهان مانع ایجاد می‌کنند و با توجه به نوع بست[26] تولیدی، آواهای متفاوت زبانی تولید می‌شوند. در این میان اندام متحرک که با اندام دیگر بست تولیدی ایجاد کند، اندام تولیدی فعال نام دارد. براساس تقسیم‌بندی کنستوویچ (1994: 145 و 27) از اندام‌های تولید فعال، چهار اندام تولید فعال در رابطه با همخوان‌های زبان فارسی داریم: 1-لبها، 2-تیغۀ زبان، 3-بدنۀ زبان و 4-حنجره‌ و براساس تقسیم‌بندی کتفورد (2002: 79-97) پنج محل تولید اصلی : 1- لبی 2- 2-  دندانی- لثوی (شامل سه زیرشاخه) 3- کامی 4- ملازی 5- چاکنایی. جدول (1) با توجه به این دو دسته‌بندی و جدول همخوان‌های موجود در زبان فارسی رسم شده است.

با در نظر گرفتن 23 همخوان زبان فارسی، شمار بالقوۀ خوشه‌های درون هجایی یا توالی‌های دو همخوانی در مرز هجا یا تکواژ، 529 عدد است. جدول (2) بسامد انواع توالی‌ها و خوشه‌های سایشی و انسدادی در زبان فارسی را نشان می‌دهد. در اولین ستون عمودی عضو اول توالی یا خوشه آورده شده است، عدد (1) کنار هر همخوان به معنای توالی‌های آن همخوان و عدد 2 مربوط به خوشۀ آن همخوان است. اولین ردیف افقی که حاوی همخوان‌های انسدادی و سایشی است، دومین عضو هر توالی یا خوشه را نشان می‌دهد. خانه‌های تیره، نشان‌دهندۀ خوشه‌های همخوانی ناموجود و خانه‌های خاکستری توالی‌های همخوانی ناموجود هستند.

پس از ارائۀ بسامد خوشه‌ها و توالی‌های سایشی و انسدادی، و محل تولید و اندام تولیدی فعال هر کدام در قالب جداول (1)  و (2)، می‌توان چهار نوع خوشه یا توالی: الف) دو انسدادی ب) دوسایشی ج) انسدادی- سایشی د) سایشی- انسدادی را بررسی کرد.

4-1 خوشه‌ها و توالی‌ها ی دوانسدادی

جدول (3) انواع خوشه‌ها و توالی‌های دوانسدادی را نشان می‌دهد. درخوشه‌ها و توالی‌های دوانسدادی، تولید هر دو عضو به صورت مکانیسم بسته انجام می‌شود، به این ترتیب که در دو نقطه از دستگاه گفتار دو مانع بر سر راه عبور هوا به وجود می‌آید. این دو مانع ممکن است در طول یک اندام، مثلا کام ایجاد شود مانند [cɈ] و یا در مکان دو اندام جداگانه، مثلا لب‌ها و ملاز، مانند: [bG]. دو همخوان انسدادی [p, ɟ] به عنوان عضو اول و دوم خوشه‌های دو انسدادی بسامد صفر دارند.

جدول 2: بسامد انواع خوشه‌های سایشی و انسدادی در واژه‌های بسیط و انواع توالی‌های سایشی و انسدادی در مرز ترکیب

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عدد (1) کنار هر همخوان: عضو توالی

 

 

عدد (2) کنار هر همخوان: عضو خوشه

 

 

توالی ناموجود

 

 

خوشۀ ناموجود

 

         

 

جدول 3:  انواع خوشه‌های دوانسدادی در واژه‌های بسیط و توالی‌های دوانسدادی در مرز ترکیب

ردیف

محل تولید همخوان 1

محل تولید همخوان 2

نوع توالی یا خوشه بر اساس محل تولید

تعداد اندام تولید فعال

انواع  خوشه‌ها

مثال واژه  برای خوشه

بسامد هر نوع خوشه

انواع  توالی‌ها

مثال واژه برای توالی

بسامد هر نوع توالی

1

د- لثوی[27]

دولبی

متباین

2

tb- db

Gotb

3

tp-tb-dp-db

bad.bχt

348

2

د- لثوی

کامی

متباین

2

tc

potc

2

tc-tɟ-dc-dɟ

Pust.can

346

3

د- لثوی

د - لثوی

ه. م. ت[28]

1

___[29]

___

0

tt- td-dd-dt

bot.ta.rɑʃ

177

4

کامی

دولبی

متباین

2

___

__

0

cp-cb-ɟp-ɟb

.hac.pazɑɁ

133

5

کامی

د- لثوی

متباین

2

ct

n.te.rɑctɑɁ

2

ct-cd-ɟt-ɟd

tac.tɑz

120

6

دولبی

کامی

متباین

2

bc

sabc

1

pc-pɟ-bc-bɟ

tup. ceʃ

113

7

دولبی

د- لثوی

متباین

2

bt-bd

abdɁ

7

pd-bt-bd

b.ta.niɑɁ

107

8

دولبی

دولبی

ه.م.ت

1

___

___

0

pb-bp-bb

tup.bɑ.zi

81

9

کامی

کامی

ه.م.ت

1

___

___

0

cc-cɟ-ɟc-ɟɟ

tac.ɟuj

81

10

ملازی

دولبی

متباین

2

Gb

naGb

1

Gb-Gp

haG. pa.rast

61

11

ملازی

د- لثوی

متباین

2

Gt-Gd

aGdɁ

9

Gt-Gd

χolG. tanɟ

50

12

ملازی

کامی

متباین

1

___

___

0

Gc-Gɟ

haG.ɟos.tar

49

13

چاکنایی

کامی

متباین

2

___

__

0

ʔɟ-ʔc

GalɁ.ceʃ

22

14

د- لثوی

ملازی

متباین

2

tG-dG

notG

2

tG-dG

rɑst. Ga.lam

20

15

د- لثوی

چاکنایی

متباین

2

GatɁ

1

tʔ-dʔ

bad. ʔɑ.dat

16

16

چاکنایی

دولبی

متباین

2

ʔb

caɁb

6

ʔb- ʔp

darʔ. puʃ

15

17

دولبی

ملازی

متباین

2

___

__

0

bG

ʔɑb. Gu.re

8

18

کامی

ملازی

متباین

1

___

___

0

cG-ɟG

tac.Got.bi

7

19

کامی

چاکنایی

متباین

2

___

__

0

cʔ-ɟʔ

nic.Ɂahd

7

20

چاکنایی

د- لثوی

متباین

2

Ɂd

aɁdʤ

7

ʔt - ʔd

sarʔ.dɑr

6

21

ملازی

ملازی

ه.م.ت

1

___

___

0

GG

San.ʤɑG.Gof.li

3

22

ملازی

چاکنایی

متباین

2

vaGɁ

3

___

__

0

23

دولبی

چاکنایی

متباین

2

tabɁ

4

-----

__

0

مجموع خوشه‌ها

48

مجموع توالی‌ها

1770

 

چنانچه جدول (3) نشان می‌دهد محدودیت با هم‌آیی دوانسدادی در خوشه‌ها بیشتر از توالی‌ها است. با توجه به هشت انسدادی { p, b, t, d, c, ɟ, G, Ɂ} و محل تولید هر کدام، 17 نوع خوشۀ دوانسدادی موجود با بسامد کلی 48 عدد، متباین هستند و هیچ نوع خوشۀ هم محل تولید یا همجوار در میان خوشه‌های دوانسدادی دیده نمی‌شود. همۀ این خوشه‌ها توسط دو اندام تولید فعال تولید می‌گردند. بنابر مشاهدات بالا می‌توان تصور کرد که متباین بودن خوشه، برای فارسی زبانان مناسب تر است تا همجوار یا هم محل تولید بودن. تلفظ خوشه‌های دو انسدادی اگر دارای دو شرط زیر یا لااقل یکی از دو شرط زیر باشد برای فارسی زبانان آسانتر است:

الف) بست دو عضو آنها در محل دو اندام تولید فعال جداگانه باشد، ب) خوشه از نوع متباین باشد.

در جدول (3) 57 توالی دوانسدادی با بسامد کلی 1770 وجود دارد. این توالی‌ها به دو نوع هم‌ محل تولید و متباین تقسیم ‌می‌شوند. 22% از توالی‌های دوانسدادی، هم محل تولید هستند و توسط یک اندام تولید فعال، و 78% متباین‌اند و توسط دو اندام تولید فعال، تولید می‌شوند. دو نوع توالی بیشترین بسامد را دارند: اول توالی «دندانی-لثوی با دولبی» با بسامد 348، سپس توالی «دندانی- لثوی با کامی» با بسامد 346. نکتۀ قابل توجه بسامد زیاد همخوان‌های دندانی- لثوی [t, d] در همنشینی با انسدادی‌های دیگر است. کمترین بسامد مربوط به توالی‌هایی است که دارای یک همخوان انسدادی چاکنایی یا ملازی هستند. در واقع علت این امر می‌تواند قرار داشتن واجگاه این دو همخوان، در انتهای دستگاه گفتار باشد. زیرا آواهای حلقی مانند {ħ,ʢ} که از زبان عربی وارد فارسی شده‌اند، ویژگی حلقی خود را از دست داده و به آواهای چاکنایی {h, Ɂ} تبدیل شده‌اند، بنابراین بسامد پایین توالی‌های متشکل از این همخوان‌ها قابل پیش‌بینی است.

علی‌رغم آنچه در خوشۀ دو همخوانی رخ می‌دهد، توالی‌های دوانسدادی هم‌محل تولید دارای بسامد 22% در مرز ترکیب هستند. در تولید این توالی‌ها تولید ناقص روی می‌دهد، به این معنی که مرحلۀ آمادگی (گرایش) همخوان انسدادی اول، با مرحلۀ انجام (رهش) همخوان انسدادی دوم، ادغام می‌شود. در نتیجه مرحلۀ درنگ (گیرش) این دو آوا، به هم می‌پیوندد و به یک درنگ طولانی که معمولا حاصل جمع دو درنگ است، تبدیل می‌شود. این موضوع تنها در مورد همخوان‌ها روی می‌دهد و آن وقتی است که دو همخوان یکسان و یا دو همخوانی که دارای محل تولید یکسان هستند در کنار هم (در توالی) قرار بگیرند (ثمره، 1388: 33).

 

4-2 خوشه‌ها و توالی‌های دوسایشی

هر چند که در جدول (3) در خوشه‌های دوانسدادی‌، خوشۀ هم‌محل تولید وجود ندارد، در جدول (4) در همخوان‌های سایشی، دو خوشۀ دوسایشی هم‌محل تولید دیده می‌شود. این خوشه‌ مربوط به لب و دندانی [f, v] که بست تولیدی توسط لب پایین و دندان‌های بالا صورت می‌گیرد. سه وام‌واژۀ بسیط با خوشۀ دوسایشی [fv] شامل: «عفو»/ /Ɂafv، «صفو»/safv/ و «کفو» /kofv/ هستند. تلفظ این خوشه‌ برای فارسی زبانان مشکل است و با حذف سایشی [v]،  تلفظ این خوشه‌ها به صورت [ʔa:f] ، [sa:f] و  [ko:f]خواهد بود. برای خوشۀ [vf]  نیز سه وام‌واژۀ عربی وجود دارد: «جوف» / /ʤowf ، «خوف» / /χowf و  «طوف» /towf/ . این واژه‌ها اغلب به صورت o:f]ʤ[ و  [χo:f]و [to:f] تلفظ می‌گردند. در تولید خوشه‌های دوسایشی، سایشی چاکنایی [h] بیشتر به جایگاه اول خوشه گرایش دارد و تنها در سه واژه در جایگاه دوم خوشه قرار می‌گیرد: وام‌واژه‌های »مسح» / /mash ، «فصح» /fash/ و »لوح» /lowh/ که در واژۀ آخر پس از واجگونۀ [w][30] قرار می‌گیرد و به صورت [lowh] تلفظ می‌شود.

 

 

جدول 4: انواع خوشه‌های دوسایشی در واژه‌های بسیط و توالی‌های دوسایشی در مرز ترکیب

ردیف

محل تولید همخوان 1

محل تولید همخوان 2

نوع توالی یا خوشه بر اساس محل تولید

تعداد اندام تولید فعال

انواع  خوشه‌ها

مثال واژه  برای خوشه

بسامد هر نوع خوشه

انواع  توالی‌ها

مثال واژه برای توالی

بسامد هر نوع توالی

 1

لثوی

ملازی

متباین

2

nasχ

2

sχ-zχ

pas.χord

66

پس لثوی

ملازی

متباین

2

___

___

0

ʒχ-ʃχ

ʔɑ.taʃ.χɑne

57

پس لثوی

لثوی

همجوار

1

___

___

0

ʃz-ʒs-ʒz-ʃs

ta.neʃ.zɑ

49

لب و دندانی

لثوی

متباین

2

fs-fz-vs-vz

nafs

18

fs- fz-vs-vz

ʒarf.sɑχt

48

چاکنایی

لثوی

متباین

2

hs-hz

mahz

3

hs-hz

rɑh.sɑ.zi

32

لب و دندانی

ملازی

متباین

2

nafχ

1

fχ-vχ

barf.χo.re

28

لثوی

لثوی

ه. م.ت

1

___

___

0

ss-sz-zs-zz

ɟis.se.fid

27

چاکنایی

ملازی

متباین

2

___

___

0

sa.buh.χɑn

20

پس لثوی

لب و دندانی

متباین

2

ʃf-ʃv

caʃf

3

ʃf-ʒf-ʃv

χoʃ.form

16

10 

ملازی

لثوی

متباین

2

χs-χz

ʃaχs

6

χs-χz

talχ.so.χan

16

11 

لب و دندانی

پس لثوی

متباین

2

fʃ-vʃ

cafʃ

5

fʃ-vʃ

harf.ʃe.nɑs

15

12 

لثوی

لب و دندانی

متباین

2

sf- zf-zv

 nesf

9

sv-zv-zf

ma.ɟas.vazn

14

13 

لثوی

پس لثوی

همجوار

1

___

___

0

sʃ-zʃ

le.bɑs.ʃuj

12

14 

چاکنایی

پس لثوی

متباین

2

fohʃ

2

sa.lah.ʃu.ri

12

15 

چاکنایی

لب و دندانی

متباین

2

hf-hv

lahv

8

hf-hv

se.lɑh.var.zi

9

16 

پس لثوی

پس لثوی

ه. م.ت

1

___

___

0

ʃʃ

fa.rɑ.muʃ.ʃo.de

7

17 

ملازی

ملازی

ه. م.ت

1

___

___

0

χχ

ʧarχ.χaj.jɑ.ti

5

18 

لب و دندانی

لب و دندانی

ه. م.ت

1

fv-vf

ʤowf

6

ff-vf

taʃ.rif.far.mɑ

3

19 

ملازی

چاکنایی

متباین

2

___

___

0

χh

fa.roχ.ha.mɑl

3

20 

ملازی

پس لثوی

متباین

2

χʃ

baχʃ

10

χʃ

fe.rɑχ.ʃal.vɑr

3

21 

لثوی

چاکنایی

متباین

2

sh

mash

2

sh-zh

pas.he.sɑr

3

22 

ملازی

لب و دندانی

متباین

2

χf-χv

soχf

2

χf

jaχ.fo.ruʃ

2

23 

چاکنایی

چاکنایی

ه. م.ت

1

___

___

0

hh

si.jɑh.huʃ

1

24 

لب و دندانی

چاکنایی

متباین

2

vh

  lowh

1

------

----

0

مجموع خوشه‌ها

78

مجموع توالی‌ها

448

 

با توجه به جدول (4) از مجموع 64 نوع خوشۀ دوسایشی بالقوه در زبان فارسی، 27 نوع خوشۀ دوسایشی با بسامد کلی 78 به صورت بالفعل وجود دارد. بیشترین بسامد متعلق به خوشۀ «لثوی با لب و دندانی» است. دو خوشۀ [fv] و [vf] هم‌محل‌تولید هستند و توسط یک اندام تولید می‌شوند و 25 خوشه با بسامد 72 ، متباین هستند و توسط دو اندام تولید فعال، تولید می‌شوند. به عبارتی 93% از خوشه‌ها متباین هستند. بنابراین تلفظ خوشه‌های دوسایشی هنگامی برای فارسی زبانان آسانتر است که محل تولید همخوان‌ها دو اندام جداگانه باشد.

از مجموع 64 نوع توالی بالقوۀ دوسایشی در زبان فارسی، 46 نوع توالی به صورت بالفعل با بسامد 448 در مرز ترکیب وجود دارد. بیشترین بسامد توالی دوسایشی مربوط به «لثوی با ملازی» و پس از آن «پس لثوی با ملازی» است. 9% از توالی‌ها هم محل تولید، 14% همجوار و 77% متباین هستند. به صورت کلی 23% از توالی‌ها توسط یک اندام و 77% توسط دو اندام تولید فعال، تولید می‌شوند. نکتۀ قابل توجه بسامد توالی‌های متباینی است که در دو انتهای کام، یعنی لثه و ملاز تولید می‌شوند.

 

4-3 خوشه‌ها و توالی‌های انسدادی- سایشی

در خوشۀ یا توالی انسدادی- سایشی، عضو اول دارای بست انسدادی و عضو دوم دارای بست سایشی است. از مجموع 64 نوع خوشۀ بالقوه، تعداد 28 نوع خوشه به صورت بالفعل با بسامد 87 در واژه‌های بسیط دیده می‌شود. انسدادی‌های [p, ɟ] به عنوان عضو اول خوشه و سایشی [ʒ] به عنوان عضو دوم، بسامد صفر دارند. سایشی [χ] تنها با انسدادی [b] در وام واژۀ عربی [tabχ] به کار رفته است. بیشترین بسامد خوشه‌ها، مربوط به خوشۀ «کامی با لثوی» [cs] است. در جداول 3 و 4 در خوشه‌های دوانسدادی و دوسایشی، تولید همجوار همخوان‌ها دیده نشد، اما در جدول (5) از مجموع خوشه‌های انسدادی- سایشی ، 9% همجوار و 91% متباین هستند. 9% از کل خوشه‌ها توسط یک اندام و مابقی توسط دو اندام تولید فعال، تولید می‌شوند.

در جدول (5) از مجموع 64 نوع توالی بالقوه انسدادی- سایشی، 50 نوع توالی بالفعل با بسامد کلی 1029 در مرز ترکیب وجود دارد. انسدادی دولبی [p] به عنوان عضو اول توالی و سایشی [ʒ] به عنوان عضو دوم توالی، بسامدکمی دارند. بیشترین بسامد مربوط به توالی‌ دو همخوان انسدادی [t]  و [d] با لثوی‌ها و پس از آن با ملازی‌ها است. دو توالی میان داده‌ها مشاهده نشده است. این دو توالی [ʔh] و [Gh] هستند. در توالی [Ɂh]  هر دو عضو در چاکنای تولید می‌شوند. دلیل غیبت این توالی ‌همخوانی، هم محل تولید بودن این دو همخوان در چاکنای و سختی تولید آنهاست. با وجود اینکه خوشۀ [Gh] وجود دارد، تولید این دو همخوان در بافت توالی همخوانی دیده نمی‌شود.

در توالی‌های انسدادی- سایشی، 36 درصد از توالی‌ها توسط یک اندام و 64% توسط دو اندام تولید فعال، تولید می‌شوند. 22% از توالی‌ها همجوار، 9% هم محل تولید و 69% متباین هستند. در توالی‌های متباین هر چه فاصلۀ محل تولید دو همخوان بیشتر می‌شود، بسامد توالی‌ها نیز کمتر می‌شود. این نکته نشان می‌دهد که همخوان‌های موجود در یک حفره مثلا حفرۀ دهان، هر چه فاصله بیشتر باشد بسامد بیشتری دارند مانند توالی‌های دولبی با ملازی [pχ, bχ] که دو طرف حفرۀ دهان هستند. اما بسامد [Ɂv, Ɂb] که فاصلۀ بیشتر دارند اما متعلق به دو حفرۀ دهان و حلق هستند، بسامدشان به نحو چشم‌گیری کاهش می‌یابد.

جدول 5: انواع خوشه‌های انسدادی- سایشی در واژه‌های بسیط و توالی‌های انسدادی-سایشی در مرز ترکیب

ردیف

محل تولید همخوان 1

 

محل تولید همخوان 2

نوع توالی یا خوشه بر اساس محل تولید

تعداد اندام تولید فعال

 

انواع  خوشه‌ها

مثال واژه  برای خوشه

بسامد هر نوع خوشه

 

انواع  توالی‌ها

 

مثال واژه برای توالی

بسامد هر نوع توالی

د- لثوی

لثوی

همجوار

1

ds-ts-tz-dz

 hads

7

ds-dz-ts-tz

 ʔasid.sɑb

212

د- لثوی

ملازی

متباین

2

__

__

0

dχ-tχ

bɑd.χor

165

کامی

لثوی

متباین

2

cs

ʔacs

37

ɟs-ɟz-cs-cz

bo.zorɟ.sɑl 

124

کامی

چاکنایی

متباین

2

__

__

0

ɟh-ch

 tanɟ.hɑl

73

دولبی

ملازی

متباین

2

 tabχ

1

pχ-bχ

ʧɑp.χɑne

72

د- لثوی

 پس لثوی

همجوار

1

__

__

0

dʃ-tʃ

bɑd.ʃe.can 

69

د- لثوی

لب و دندانی

متباین

2

dv-tf-df

badv 

6

dv-df-tv-tf

 ʔɑ.zɑd.fecr

56

کامی

ملازی

متباین

1

__

__

0

ɟχ-cχ

 saɟ.χolG

50

دولبی

 پس لثوی

متباین

2

 nabʃ

2

pʃ-bʃ-bʒ

 tip.ʃenɑs.i

36

10 

کامی

لب و دندانی

متباین

2

__

__

0

ɟf-cv-cf

ranɟ.fo.ruʃ

25

11 

د- لثوی

چاکنایی

متباین

2

dh-th

madh 

4

dh-th

bad.hɑ.lat

22

12 

دولبی

لب و دندانی

همجوار

1

bv

rabv 

1

bv-bf

 ʔɑb.foruʃ

21

13 

کامی

 پس لثوی

متباین

2

__

__

0

ɟʃ-cʃ

 sanɟ.ʃur

21

14 

ملازی

ملازی

ه. م ت

1

__

 __

0

san.duG.χɑ.ne

20

15 

ملازی

لثوی

متباین

2

Gs-Gz

 raGs

7

Gs- Gz

barG.sanʤ

20

16 

ملازی

پس لثوی

متباین

2

naGʃ

1

 haG.ʃe.nɑs

11

17 

چاکنایی

لثوی

متباین

2

Ɂz-Ɂs

 jaʔs

4

-ʔz-ʔs

ʃamʔ.za.ni

8

18 

ملازی

لب و دندانی

متباین

2

Gf-Gv

 vaGf

3

Gv-Gf

ʔeʃG.var.zi

8

19 

دولبی

لثوی

متباین

2

ps-bz-bs

ʧips

7

pz-pz-bs-bz

 pomp.zan.i

7

20 

چاکنایی

ملازی

متباین

2

__

__

0

ʔχ

nowʔ.χɑ.hɑ.ne 

3

21 

چاکنایی

پس لثوی

متباین

2

ʔʃ

naʔʃ

1

ʔʃ

 o.Geʔ.ʃe.nɑs

3

22 

دولبی

چاکنایی

متباین

2

bh

sobh 

4

bh

ʔɑb.howz.i

2

23 

چاکنایی

لب و دندانی

متباین

2

Ɂf

 zaʔf

1

ʔv

ta.maʔ.varz

1

24 

ملازی

چاکنایی

متباین

2

Gh

feGh

1

---

 ---

0

مجموع خوشه‌ها

87

مجموع نوالی‌ها

1029

 

 

4-4 خوشه‌ها و توالی‌های سایشی- انسدادی

در این نوع خوشه یا توالی عضو اول سایشی و عضو دوم انسدادی است. در جدول (6) از مجموع 64 نوع خوشۀ بالقوه سایشی- انسدادی در زبان فارسی، 32 نوع خوشۀ بالفعل با بسامد 234 دیده می‌شود، این تعداد حدودا سه برابر بیشتر از خوشه‌های انسدادی- سایشی است که در بخش (4-3) بررسی شده است. همخوان‌های [p, ɟ, ʒ] بسامد اندکی دارند. سایشی [χ] تنها با انسدادی [t] خوشه دارد. انسدادی [t] ازبسامد بالایی برخوردار است و شش نوع خوشه با سایشی‌ها تولید می‌کند. بخش قابل توجهی از بسامد خوشۀ [st] مربوط به وام‌واژه‌هایی با پسوند [-ist] می‌باشد.

 

جدول 6: انواع خوشه‌های سایشی- انسدادی در واژه‌های بسیط و توالی‌های سایشی- انسدادی در مرز ترکیب

ردیف

محل تولید همخوان 1

محل تولید همخوان 2

نوع توالی یا خوشه بر اساس محل تولید

تعداد اندام تولید فعال

انواع  خوشه‌ها

مثال واژه  برای خوشه

بسامد هر نوع خوشه

انواع  توالی‌ها

مثال واژه برای توالی

بسامد هر نوع توالی

1

لثوی

دولبی

متباین

2

sb-zb-sp

ʧasb

13

sp-sb-zp-zb

ha.vɑs.part

119

2

لثوی

ملازی

متباین

2

zG-sG

rezG

5

zG-sG

sabz.Ga.bɑ

93

3

پس لثوی

دولبی

متباین

2

ʃb- ʃp

jaʃp

2

ʒb-ʃp-ʃb-pʒ

caʒ.ba.jɑn

93

4

پس لثوی

د- لثوی

ه . م. ت

1

ʃt

poʃt

23

ʒd-ʃt-ʃd-tʒ

χoʃ.dam

92

5

لثوی

کامی

متباین

2

sc

susc

6

zc-zg-sc-sg

ʔandarz.gu

90

پس لثوی

کامی

متباین

2

ʃɟ-ʃc

maʃc

17

ʃɟ- ʃc-ʒc-ʒɟ

χoʃ.guʃt

75

 7

لثوی

د- لثوی

همجوار

1

st-sd-zd

past

85

st-sd-zt-zd

pi.jɑz.tor.ʃi

69

 8

لب و دندانی

کامی

متباین

2

fc

cafc

1

vc-vg-fc-fg

ʔa.laf.ceʃ

61

 9

چاکنایی

کامی

متباین

2

hc

zahc

1

hc-hg

selɑh.ceʃ

50

 10

چاکنایی

دولبی

متباین

2

__

__

0

hp-hb

ruh.baχʃ

50

 11

چاکنایی

ملازی

متباین

2

hG

sahG

1

hG

si.jɑh.Ga.lam

47

 12

چاکنایی

د- لثوی

متباین

2

ht-hd

boht

10

ht-hd

sobh.dam

40

 13

لب و دندانی

دولبی

همجوار

1

vb

zovb

2

vp -vb-fp-vp

div.baʧ.ʧe

39

 14

ملازی

کامی

متباین

1

__

__

0

χc-χg

naχ.ceʃ

30

 15

لب و دندانی

د- لثوی

متباین

2

vt-vd-ft-fd

ɟovd

39

vt-vd-fd-ft

gɑv.tɑ.zi

30

 16

ملازی

د- لثوی

متباین

2

χt

taχt

12

χt-χd

ʧarχ.tɑp

30

 17

ملازی

دولبی

متباین

2

__

__

0

χp-χb

sorχ.pust

18

 18

پس لثوی

ملازی

متباین

2

ʃG

ʔeʃG

2

ʃG

piʃ.Ga.dam

12

 19

چاکنایی

چاکنایی

ه . م. ت

1

__

__

0

mɑh.ʔa.sal

2

 20

ملازی

ملازی

ه . م. ت

1

__

__

0

χG

rɑ.seχ.Ga.dam

2

 21

پس لثوی

چاکنایی

متباین

2

__

__

0

ʃɁ

χoʃ.ʔa.laf

2

 22

لب و دندانی

ملازی

متباین

2

vG-fG

sovG

8

vG

now.Ga.lam

1

 23

لثوی

چاکنایی

متباین

2

zʔ-sɁ

vazʔ

2

de.rɑz.ʔom.ri

1

 24

لب و دندانی

چاکنایی

متباین

2

vʔ-fɁ

novʔ

6

now.ʔa.rus

1

مجموع خوشه‌ها

235

مجموع توالی‌ها

1047

 

داده‌های جدول (6) نشان می‌دهد که 5 نوع خوشه معادل 48%  توسط یک اندام و 27 نوع خوشه معادل 52% ، توسط دو اندام تولید فعال، تولید می‌شوند. علت بسامد زیاد خوشه‌های یک اندامی، بسامد زیاد خوشۀ [st] است، در مقابل تنوع خوشه‌های دو اندامی، بیشتر است. از میان خوشه‌های یک اندامی 11% هم‌محل تولید و 37% همجوار هستند. در خوشه‌های متباین، همخوان‌ها تمایل دارند در محل تولید نزدیکتری به هم، بست همخوانی ایجاد شود و تعداد خوشه‌هایی که یک یا دو محل تولید، در میان آنها فاصله است، بسامد بیشتری دارند و هر چه این فاصله بیشتر می‌شود، بسامد خوشه‌ها کمتر می‌شود.

بر اساس جدول (6) بیشترین بسامد توالی‌های سایشی- انسدادی مربوط به توالی‌های « لثوی با دولبی » است. گرچه سایشی چاکنایی، بسامد زیادی در توالی‌های ایجاد شده دارد، انسداد چاکنایی در موضع عضو دوم توالی و سایشی چاکنایی در موضع عضو اول توالی در هنگام تلفظ حذف می‌شود. برای مثال واژۀ «صبح دم» /sobh.dam/ به صورت
 ] [so:b.dam در گفتار سریع تلفظ می‌شود.

 از مجموع 58 نوع توالی همخوانی موجود در جدول (6) با بسامدهای ذکر شده، 16 نوع توالی معادل 22% توسط یک اندام تولید فعال و 42 نوع توالی معادل  78% توسط دو اندام، تولید می‌شوند. در توالی‌های سایشی- انسدادی،  9% درصد، هم‌محل تولید، 10%، همجوار و 81% متباین هستند. در توالی‌های متباین، توالی‌هایی بسامد بیشتری دارند که دو عضو توالی در کنار هم بوده و توسط دو اندام جداگانه تولید شوند، برای مثال از توالی‌های که بسامد بالایی دارند، توالی «لثوی با دولبی» با بسامد 119 مورد است.

 

5. بحث و نتیجه‌گیری

با در نظر گرفتن شمار همخوان‌های زبان فارسی، از مجموع 256 نوع خوشه در واژه‌های بسیط و یا توالی بالقوه که توسط همخوان‌های سایشی و انسدادی در مرز ترکیب تولید می‌شوند، تعداد 108 نوع خوشه و 214 نوع توالی در میان داده‌های مورد بررسی دیده شده است. جدول (7) نتایج حاصل از بررسی داده‌ها را در قالب بسامد ارائه می‌کند.

 

جدول 7: بسامد کل خوشه‌های متشکل از همخوان‌های سایشی و انسدادی در واژه‌های بسیط و توالی‌های این دو گروه همخوان در مرز ترکیب در فارسی

 

 

در خوشه‌های متشکل از سایشی‌ها و انسدادی‌ها در واژه‌های بسیط، بسامد کلی خوشه‌های تولید شده با دو اندام فعال حدود 25/5  برابر بیشتر از یک اندام تولید فعال است. تنها موردی که تفاوت میان تولید با یک یا دو اندام فعال در خوشه متمایز نیست، خوشۀ سایشی- انسدادی است، همانطور که ذکر شد این رخداد ناشی از بسامد بالای خوشۀ [st] است. درخوشه‌های دوانسدادی تولید با یک اندام تولید فعال امکان‌پذیر نیست؛ و تنها خوشه‌های متباین وجود دارد. همچنین تنها در خوشه‌های سایشی- انسدادی سه نوع خوشۀ هم‌محل تولید، همجوار و متباین دیده می‌شود. این گروه بیشترین  بسامد خوشۀ همجوار را داراست.

بسامد کلی توالی‌های تولید شده از سایشی‌ها و انسدادی‌ها در مرز ترکیب با دو اندام فعال، حدود 88/2برابر بیشتر از تولید با یک اندام فعال است. به جز توالی دوانسدادی، در سه گروه توالی دیگر، هر سه نوع توالی هم محل تولید، همجوار و متباین وجود دارد. گرچه در توالی‌های دوانسدادی تولید همجوار وجود ندارد، بیشترین بسامد توالی‌های هم محل تولید در این گروه دیده می‌شود. چهار همخوان انسدادی [c, d, b, t] بسامد بالایی در تشکیل توالی‌های هم ‌محل تولید دارند. همچنین بیشترین بسامد توالی همجوار در گروه انسدادی- سایشی دیده می‌شود.

نمودارهای (1- الف تا د) بسامد خوشه‌ها و توالی‌های انسدادی و سایشی متباین را نشان می‌دهد. این نمودارها با توجه به بسامدهای ارائه شده در ستون سوم در جدول (7) رسم شده است. محل‌های تولید براساس دسته‌بندی کتفورد (2002) ارائه شده است. در خوشه‌ها و توالی‌ها متباین چهار حالت امکان‌پذیر است، مثلا دو محل تولید توسط دو اندام جداگانه اما کنار هم، مانند توالی یا خوشۀ »ملازی با کامی»، یا یک محل تولید دیگر میان آنها فاصله باشد مانند توالی یا خوشۀ «دولبی با کامی» که محل تولید «دندانی- لثوی» میان آنها فاصله ایجاد کرده است. در نمودار (1- الف تا د) خط آبی با نشانگر لوزی نماینده بسامد خوشه و خط قرمز با نشانگرهای مربع، بسامد توالی را نشان می‌دهد. محور عمودی بسامد هر کدام از گروه‌ها و محمور افقی با چهار شماره، تعداد محل‌های تولید را که بین دو عضو خوشه یا توالی فاصله ایجاد می‌کنند، نشان می‌دهد.

با توجه به خطوط آبی در نمودارهای (1- الف تا د) هر چه تعداد محل‌های تولید دیگر، میان دو عضو خوشه، افزایش می‌یابد، بسامد تولید خوشه کاهش می‌یابد. تنها موردی که نظم مشخصی در روند تولید خوشه‌ها دیده نمی‌شود، خوشه‌های دوانسدادی است. بهترین حالت تولید خوشۀ دوانسدادی زمانیست که یک محل تولید دیگر، میان محل تولید دو همخوان انسدادی تشکیل دهندۀ خوشه وجود داشته باشد. در نتیجه در تولید خوشه‌های متباین، هر چه محل تولید همخوان‌ها به هم نزدیک‌تر باشد، تولید خوشه آسان‌تر است.

با توجه به خطوط قرمز رنگ، در تولید توالی‌های متباین دوانسدادی و سایشی- انسدادی، هر چه تعداد محل‌های تولید دیگر، میان دو عضو توالی، افزایش می‌یابد، بسامد تولید توالی کاهش می‌یابد. در مورد توالی دوسایشی، افزایش بسامد اندکی در موقعیت (2) در محور افقی قابل مشاهده است. پس از آن  روند نزولی در بسامد توالی‌های دو سایشی دیده می‌شود. در نتیجه بیشترین بسامد توالی‌های متباین دوسایشی زمانیست که یک محل تولید دیگر، میان دو همخوان وجود داشته باشد. در توالی‌های متباین انسدادی- سایشی رابطۀ مشخصی میان تعداد محل‌های تولید فاصله‌‌انداز میان دو عضو توالی و بسامد توالی دیده نمی‌شود.

 

 

الف) دوانسدادی

ب) دوسایشی

   

 

ج) انسدادی- سایشی

 

د) سایشی- انسدادی

   

نمودار 1)  بسامد  خوشه‌ها و توالی‌های انسدادی و سایشی متباین با توجه به دیدگاه کتفورد (2002)

 



[1] cluster

[2] sequence

[3] obstruent

[4] sonorant

[5] corpus

[6]  syllable contact law

[7] این فرهنگ دارای 80 هزار مدخل اصلی، 40 هزار مدخل فرعی و 170 هزار مثال است. مثال‌های ارائه شده در این فرهنگ از 800 اثر منظوم و منثور جمع‌آوری شده است.)

[8] retroflex

[9] postvelars (uvulars)

[10] pharyngeals

[11] laryngeals

[12] articulator

[13] anterior

[14] distributed

[15] dorsal

[16] radical

[17] Advanced Tongue Root

[18] Retracted Tongue Root

[19] spread gl

[20] constr gl

[21] homorganic sequences

[22] geminate

[23] contiguous sequences

[24] heterorganic sequences                                                                                                                                         

[25]structural pressure

[26] stricture

[27]  مخفف « دندانی- لثوی»

[28] ه. م. ت: مخفف «هم محل تولید»

[29] خانه‌های خاکستری نشان‌دهندۀ عدم وجود خوشه یا توالی

[30] [w] واجگونۀ واج  [v] در زبان فارسی است.

انوری، حسن (1381). فرهنگ بزرگ سخن. 8 جلد مصور. تهران: انتشارات سخن.
ثمره، یدالله (1388). آواشناسی زبان فارسی، چاپ هشتم، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
رحیمی، افشین؛ اسلامی، محرم؛ وزیرنژاد، بهرام (1394). توزیع رسایی در خوشۀ دوهمخوانی مرز هجا در زبان فارسی. فصلنامۀ علمی- پژوهشی زبان‌پژوهی دانشگاه الزهرا، سال هفتم، شماره 17. صص 7-27.
شقاقی، ویدا (1389).  مبانی صرف واژه. چاپ سوم، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت).
کرد‌زعفرانلو کامبوزیا، عالیه (1385). واج‌شناسی: رویکردهای قاعده بنیاد. چاپ اول. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی(سمت).
کرد‌زعفرانلوکامبوزیا، عالیه؛ آقاگل‌زاده سیلاخوری،  فردوس؛ نویدی باغی، سکینه. (1393). بررسی قانون مجاورت هجا در واژه‌های بسیط  فارسی. مجلۀ زبانشناسی و گویش‌های خراسان، دانشگاه فردوسی مشهد، شمارۀ پیاپی 10- بهار و تابستان 1393. صص 25-49.
مشیری، مهشید (1369).  فرهنگ زبان فارسی. تهران: انتشارات سروش.
معین، محمد (1381). فرهنگ معین.  چاپ چهارم. تهران: انتشارات آدنا. 2 جلد.
منصوری، مهرزاد (1388).  نظامبسامدیواجهادرزبانفارسی. ایلام: انتشارات دانشگاه ایلام.
Catford,J. C. (2002). A Practical Introduction to Phonetics (2nd edition). Oxford, New York: Oxford University Press.
Kenstowicz, M. (1994). Phonology in Generative Grammar. Oxford: Blackwell Publishers, Ltd.
Ladefoged, P. (1975). A Course in Phonetics. New York: Harcourt Brace Jovanovich.
Mahootian, Sh. (1997). Persian. London: Routledge.
Samareh, Y. (1977). The Arrangement of Segmental Phonemes in Farsi. Tehran: Tehran University Publications.