ضمیر فاعلی عام در زبان فارسی: مقایسه‌ای بین زبان‌های ضمیرانداز ثابت و نسبی

نویسنده

دانشگاه اصفهان

چکیده

در مقالۀ حاضر به یکی از ویژگی‌های مهم زبان فارسی که آن را از زبان‌های ضمیرانداز نسبی(partial NSL) متمایز می‌کند می‌پردازیم. براساس پارامترهای ضمیراندازی ریتسی (1982) که بیشتر با تمرکز بر تهی بودن ضمیر فاعلی شخصی و تأکید بر مفهوم ارجاعیت (referentiality) ارائه شده است انتظار می‌رود زبان‌های ضمیرانداز ثابت (consistent NSL) در هرنوع بافتی ضمیراندازی را مجاز بدانند. درمقالۀ حاضر خلاف این پیش‌بینی در یکی از زبان‌های ضمیرانداز ثابت یعنی زبان فارسی به تصویر کشیده می‌شود و با استفاده از داده‌های زبانی نشان داده می‌شود هرچند به نظر می‌رسد فاعل تهی در زبان‌های ضمیرانداز ثابت نسبت به زبان‌های ضمیرانداز نسبی معمول‌تر باشد، در خصوص ضمیر فاعلیِ غیر شخصی سوم شخص مفرد وضعیت برعکس است. به صورت خاص در زبان فارسی همانند دیگر زبان‌های ضمیرانداز ثابت، برخلاف زبان‌های ضمیرانداز نسبی فاعل ناملفوظ سوم شخص با خوانش عام (generic) یافت نمی‌شود. در این مقاله به تبعیت از رویکرد هولمبرگ (2010) سعی داریم با اصلاح پارامترهای ریتسی (1982) و جایگزینی مفهوم ارجاعیت با معرفگی (definiteness) تمایز زبان فارسی با زبان‌های ضمیرانداز نسبی را بالاخص در بکارگیری ضمیر آشکار و غیرآشکار غیرشخصی از نوع عام تبیین نماییم.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Generic subject pronoun in Farsi:A Comparison between consistent and Partial pro drop languages

نویسنده [English]

  • Rezvan Motavallian Naeini
University of Isfahan
چکیده [English]

In the present article, we deal with one of crucial characteristics of Farsi distinguishing it from partial null subject languages (NSLs). According to pro drop parameters of Rizzi (1982) emphasizing on null personal pronoun and the notion of referentiality, consistent NSLs would allow all kinds of null subjects. In this article we illustrate a counterexample to this prediction i.e. Farsi as a consistent NSL and through language data, we argue although it seems that null subjects are used more in consistent NSLs than partial NSLs, the condition is vice versa with respect to impersonal 3SG pro. In particular, in Farsi like other consistent NSLs and in contrast with partial NSLs, generic 3SG pro is not allowed. In this article we adopt Holmberg (2010)’s approach modifying Rizzi’s parameters and justify the distinction between Farsi and partial NSLs regarding overt and non overt generic impersonal pronoun.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Farsi
  • consistent NSL
  • partial NSL
  • impersonal structure
  • generic pro