نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه زبان شناسی دانشگاه سمنان، ایران
2 دانشجوی دکترای زبان شناسی همگانی دانشگاه اصفهان
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Halliday(1987b:173) considered metaphorical realizations as metaphorical variants which are related to variation theory. He points out that each of these (types of) variants can be described in more general terms as "an alternative realization of an element on the next, or on some, higher stratum". Morphological, lexical and syntactic variants are alternative lexicogrammatical realizations of the same meaning. In present research, congruent and metaphorical forms are investigated in Persian speakersâ speech. The number of informants is 47 which are chosen based on sex, education and social class. The research questions are:1)How do social variables such as sex, education and social class affect the application of congruent and metaphorical variants? 2) How does each social variable such as sex, education and social class affect the application of metaphorical forms of modality, nominalization and transitivity? Research data indicate that sex doesnât affect on application of congruent and metaphorical variants and also on application of modality, nominalization and transitivity. But education and social class affect enormously on application of congruent and metaphorical variants and also on application of three kinds of grammatical metaphors (except no effect of sex on application of transitivity metaphors) in Persian speakersâ speech. We have observed statistical hypercorrection as a considerable phenomenon in present research. The middle class (based on the division of social class to low, middle and high) used grammatical metaphors more than low and high classes.
کلیدواژهها [English]
1. مقدّمه
استعاره در دیدگاه سنتی به مثابۀ تنوع در کاربرد واژهها و نیز تنوع در معناست: در این حالت گفته میشود که واژهای با معنای استعاری مورد استفاده قرار میگیرد (هلیدی[1]، 1985: 321). از این منظر، واژهای با معنای لفظی معینی میتواند دارای معانی و یا کاربردهای استعاری باشد. بر اساس سه نوع منظر کلی که در دستور نقشگرای نظاممند وجود دارد (هلیدی، 1996: 16)، چنین دیدگاهی دربارۀ معنای استعاری واژه در حقیقت نگاه از پایین[2] است یعنی در نظر گرفتن واژهها به مثابۀ نقطه شروع و سپس بیان چیزی درباره معانی واژههاست. چنین نگاهی به استعاره میتواند با نگاه از بالا[3] تکمیل شود. از این منظر نقطۀ شروع معنای خاص و پرسش مرتبط با آن است: روشهای متفاوت بازنمایی معنا کدام است؟ از این زاویه استعاره به مثابۀ تنوع در بیان معانی در نظر گرفته میشود و از طریق نگاه از بالا میتوان دریافت که انتخاب واژگانی یکی از جنبههای انتخاب واژگان- دستور یا واژهپردازی[4] است و تنوع استعاری واژگانی- دستوری و نه صرفاً واژگانی است (هلیدی، 1985/1994: 342). همانطوریکه هلیدی اشاره کرده است، مشخصۀ اصلی نگاه از بالا توصیف استعاره به مثابۀ تنوع در بازنمایی معنای مورد نظر و نه تنوع در معنای عبارت مورد نظر است. چنین دیدگاهی در زمینۀ استعارۀ دستوری دارای پیامدهای مهمی است: 1) آنچه که در بحث استعارۀ دستوری مورد مقایسه قرار گرفته است، صورتهای دستوری متفاوت است، در حالیکه از منظر سنتی تأکید روی معانی واژۀ واحد است. چنین مشخصهای دقیقاً در تنوع دستوری مطرح شده است که میتواند بر حسب استعاره تفسیر شود. 2) انواع مختلف ترکیبها میتواند به مثابۀ بازنماییهای معنای یکسان در نظر گرفته شود. در حالیکه از منظر سنتی تقابل سادهای بین صورتهای لفظی و استعاری وجود دارد، در بحث استعارۀ دستوری درجاتی از تجانس[5] وجود دارد: برخی عبارات بازنماییهای اصلی معنای مورد نظر محسوب میشوند که صورت متجانس نامیده میشود و صورتهای دیگر در مقایسه با بازنماییهای متجانس کم و بیش نامتجانس محسوب میشوند (تاورنیرز[6] ، 2003: 7).
در سالهای اخیر مطالعات گستردهای در زمینه کاربرد استعارۀ دستوری در گفتمانهای مختلف صورت گرفته است که از جمله میتوان به پژوهشهایی نظیر مبارکی (1391) با عنوان استعارۀ دستوری در متون علمی و ادبی، احمدی (1393) با عنوان تحلیل گفتمان انتقادی استعارۀ دستوری اسمسازی و وجهیت در گفتمان سیاسی فارسی و انگلیسی: رویکرد ون دایک، چاوشی (1390) با عنوان کارکرد استعارۀ دستوری در زبان علم و رضاپور (1394) با عنوان تحلیل انتقادی استعارۀ دستوری در گفتمان سیاسی روزنامههای داخلی اشاره کرد. اما تاکنون پژوهشهایی در زمینۀ استعارۀ دستوری از منظر جامعهشناسی زبان از جمله تأثیرعوامل اجتماعی نظیر جنسیت، تحصیلات، طبقۀ اجتماعی و غیره بر تنوعات نحوی در زمینۀ استعارۀ دستوری صورت نگرفته است. در این پژوهش سعی میشود تا تأثیر متغیرهای اجتماعی طبقۀ اجتماعی، جنسیت و تحصیلات بر تنوعات نحوی ناشی از کاربرد صورتهای متجانس[7] و استعاری در گفتار گویشوران زبان فارسی مورد بررسی قرار گیرد. به عبارت دیگر پرسش اصلی پژوهش این است که:
1) متغیرهای اجتماعی از جمله جنسیت، تحصیلات و طبقۀ اجتماعی چه تأثیراتی بر کاربرد صورتهای متجانس و استعاری دارند؟ و 2) تأثیر هر یک از متغیرهای اجتماعی از جمله جنسیت، تحصیلات و طبقۀ اجتماعی بر کاربرد صورتهای استعاری وجهیت، اسمسازی و گذرایی[8] چگونه است؟
2. استعارۀ دستوری از منظر دستور نقشگرای نظاممند
هلیدی (1985 :320) معتقد است که انتخاب واژگان فقط یکی از جنبههای انتخاب در سطح واژگان- دستور[9] (واژهپردازی) است و تنوع استعاری واژگانی- دستوری و نه صرفاً واژگانی است. مقولهبندی آغازین تجربه نوعی فرایند استعاری است زیرا مقولهبندی شامل تغییر و تبدیل مفاهیم مادی به نشانهشناختی است و کاربرد اصطلاح استعاره به معنای اصلی و کانونی آن یعنی تغییر و تحول در شیوۀ بیان نشانهشناختی است ( هلیدی، 1998 :190-191). راولی (1985 :3) معتقد است که هر انتخاب معناشناختی ممکن است دو یا چند بازنمایی واژگان دستوری داشته باشد و همچنین راولی (1985: 55) معتقد است که استعارۀ دستوری به مثابۀ بازنمایی متناوب در سطح واژگان- دستور یک انتخاب معنایی است. هلیدی (1988 :190) معتقد است بخاطر لایهای بودن، دستور قدرت بازنمایی را دارد، بنابراین دستور میتواند بازنمایی را انجام ندهد و یا بازنمایی دوباره در طول مسیر مختلف داشته باشد. دستور به مثابۀ یک نظام لایهای قدرت استعاری ذاتی دارد. استعارۀ دستوری انطباق دوبارۀ بین لایههای جفتی است و هیچ استعارهای بدون لایهای بودن وجود ندارد و وقتی سطح معنا لایهبندی شد، چنین تغییر و تحولی بهطور خودکار امکانپذیر میشود (هلیدی، 1988: 192).
استعارههای دستوری از مولفههای اساسی کارآیی زبانی است که بر اساس یکپارچگی و تراکم چندین واژه در ذهن شکل می گیرد، بهطوری که در واقع کل ساخت به صورت یک واحد اسمی تجلی مییابد. دستور نقشگرای نظاممند استعاره را به مثابۀ تنوع در بیان معنا در نظر میگیرد و نه فقط تنوع در کاربرد واژهها. تفاوت در پیام نوعی تنوع معنایی است که هلیدی (1994) آن را استعارۀ دستوری نامیده است. هلیدی (1994 :14) مفهوم تجانس را این گونه تعریف کرده است: بازنمایی متجانس نوع خاصی از بازنمایی است که به مثابۀ نمونه اعلاء در نظر گرفته میشود و در برخی موارد به دلایل خاص نقشی گونههای دیگر انتخاب میشود. بازنمایی متجانس نوعی بازنمایی بینشان است. راولی (1999 :77) بازسازی استعارۀ دستوری بهصورت عبارت متجانس را بازچینش و گستردگی استعارۀ دستوری نامیده است. استعاره تنوع در بیان معانی است و در استعارۀ واژگانی که از لایههای پایین دستور (واجشناسی) به آن نگریسته میشود، شاهد یک صورت لفظ و دو معنای لفظی و استعاری هستیم. اما در استعارۀ نقشگرایی از بالای لایهبندی دستور یعنی معنا به آن نگریسته می شود که شاهد یک لایۀ معنایی و دو صورت متجانس و استعاری هستیم ( هلیدی، 1994 :342).
3. انواع استعارۀ دستوری
دو نوع اصلی استعارۀ دستوری در بند وجود دارد: استعارههای وجه (از جمله وجهیت) و استعارههای گذرایی. این دو نوع استعاره بر حسب انگارۀ نقشهای معنایی به ترتیب استعارههای بینافردی و اندیشگانی نامیده میشوند (هلیدی، 1994: 343).
3-1. استعارۀ دستوری اندیشگانی
استعارۀ گذرایی حاصل تغییر فرایندها در یک بند است و ممکن است فرایندهای متفاوتی در یک بند به کار روند که در حقیقت بازنماییهای متفاوتی از معنا را خواهیم داشت و این بازنماییهای استعاری مترادف و همانند نیستند؛ بلکه رمزگذاریهای متفاوت هستند که معنای کلی بند را دگرگون میسازند. امّا با وجود این، آنها مجموعهای از گونههای استعاری معنای اندیشگانی هستند (هلیدی، 1994 :344). در حقیقت نوع فرایند در صورتهای استعاری نسبت به صورت متجانس تغییر میکند، مثلاً صورت استعاری بندی مانند «مبینا به آسمان نگاه کرد» به صورت «مبینا به آسمان چشم دوخت» تغییر پیدا میکند که فرایند «نگاه کردن» در صورت متجانس از نوع رفتاری و اما در صورت استعاری فرایند «چشم دوختن» از نوع مادی است. اسمسازی منبع قوی برای تولید استعارههای دستوری است (هلیدی، 1994 :352). استعارۀ اسمسازی یکی از ویژگیهای اصلی در سطح واژگان- دستور است که در زبان دانشگاهی کاربرد دارد. این استعاره به مثابۀ منابع زبانی است که اطلاعات را از طریق بیان مفاهیم به صورت نامتجانس متراکم میسازد و با بیان غیرشخصی، انتزاعی و پوشیدگی پیام مرتبط بوده و نشانه اعتبار و قدرت است (هلیدی، 1998). کارکردهای اصلی استعارۀ اسمسازی عبارت است از: برجستهسازی نقاط قوت خودیها، برجستهسازی نقاط ضعف غیرخودیها، پنهانسازی ایدئولوژیها و پوشیدگی پیام، ایجاد انسجام و پیوستگی معنایی، متراکمسازی اطلاعات و به تبع آن پیچیدگی پیام، تخصصیتر کردن متون سیاسی و به تبع آن محدود کردن مخاطبان، تغییر توزیع آغازگر و پایانبخش و اطلاع کهنه و نو و برجستگی عناصر در بند است (رضاپور، 1394 :62).
استعارۀ اسمسازی ابتدا که در سیاقهای علمی و فنی بکار رفته است دارای نقش دوگانه است: ساخت سلسله مراتب اصطلاحات فنی و توسعۀ موضوع مرحله به مرحله و استفاده از عبارتهای پیچیده به صورت اسمی در جایگاه مبتدا. بیان استعاری ظرفیت معنایی بیشتری را داراست که این ظرفیت در شیوۀ بیان متجانس و غیراستعاری وجود ندارد. اهمیت استعارۀ دستوری اندیشگانی در بسط و گسترش فراتر از فرانقش اندیشگانی است بهطوریکه فرانقشهای متنی و بینافردی را در برمیگیرد و تأثیرات متنی و بینافردی استعارۀ اندیشگانی بخاطر این است که انطباق مجدد الگوهای اندیشگانی در حقیقت انطباق دوبارۀ محیطهای متنی و بینافردی را به همراه دارد و موجب میشود چنین الگوهایی در سطوح متنی و بینافردی عمل کند (هلیدی و متیسن[10]، 2004 :642).
تأثیرات استعارۀ اندیشگانی در دوسطح متنی و بینافردی عبارت است از: 1) تأثیرات متنی: وقتی توالی سازهها به لحاظ استعاری از طریق بند بازنمایی میشود؛ این بدین معناست که نه تنها توالی سازهها با الگوهای گذرایی بند (فرانقش اندیشگانی) همپوشی دارد، بلکه آن توالی در حوزۀ ساختار آغازگر+ پایان بخش بند و در حوزۀ ساختار اطلاع کهنه + نو واحد اطلاع (فرانقش متنی) قرار میگیرد. استعارۀ دستوری اندیشگانی راهبردی است که ما را قادر میسازد تا تجربهمان را از جهان تغییر دهیم. استعارۀ اندیشگانی منبع قوی برای مدیریت تولید متن و ایجاد همپوشیهای جدید بین معانی اندیشگانی و متنی است و 2) تأثیرات بینافردی: همچنین این نوع استعاره منبع قوی بینافردی برای سازماندهی تبادل همزمان معنا و ایجاد همپوشیهای جدید بین معانی اندیشگانی و بینافردی محسوب میشود (هلیدی و متیسن، 2004: 646). استعارۀ بینافردی سعی میکند تا معانی بینافردی را از طریق تغییر در بازنمایی وجه و وجهیت و همچنین افزودن بند وجهیت (به عنوان مثال، احتمال میرود که مبینا از سفر برگشته باشد، شایسته است که آحاد جامعه به محیط زیست احترام بگذارند) گسترش دهد اما گرایش کلی استعارۀ اندیشگانی بر عکس استعارۀ بینافردی است و در استعارۀ اندیشگانی حوزه بازنمایی دستوری توالی معنایی را از سطح بند مرکب به بند ساده، از بند به گروه و حتی از گروه به سطح واژه تنزل مرتبه میدهد. هلیدی (1985 :328-1994/1985 :349) معتقد است که استعارۀ دستوری اندیشگانی (گذرایی) در همه انواع گفتمان بزرگسالان وجود دارد و تجانس کامل و عدم تجانس کامل نادر هستند. تاورنیرز ( 2003 :15) معتقد است که گوینده میتواند از صورت زبانی نامتجانس استفاده کند. کاربرد نامتجانس زبان معنیدار است؛ زیرا باعث برجستهسازی بخشی از پیام میشود.
3-2. استعارۀ دستوری بینافردی
هلیدی (1994) وجهیت را جزیی از استعارۀ دستوری وجه در نظر گرفته است. بر طبق نظر هلیدی، استعارۀ وجه دارای حداقل دو ویژگی اصلی است که به هم مرتبط هستند. اول، این استعارهها بر پایه رابطۀ بین مقولات نقشی گفتاری خبری، پرسشی، امری و پیشنهاد از یک طرف و بیان این مقولات از طریق انواع مختلف وجه از سوی دیگر است و دوم این که، تمایز بین تبادل اطلاعات[11] و مبادلۀ کالا و خدمات[12] نقش مهمی در تشخیص و تعریف استعارههای وجه دارند؛ زیرا در تبادل اطلاعات دو نقش اصلی گفتار شامل خبر و پرسش و در تبادل کالا و خدمات دو نقش اصلی گفتار شامل پیشنهاد و دستور دخیل هستند و در حقیقت وجه بازنماییکنندۀ نقشهای گفتاری است (هلیدی، 1994: 363). بنابراین، وجه خبری و پرسشی مربوط به تبادل اطلاعات و وجه امری مربوط به تبادل کالا و خدمات هستند. هلیدی در زمینۀ استعارات وجهیت مدعی شده است که معانی وجهی به صورت متجانس از طریق عناصر وجهی در بند از جمله عملگرها و افزودههای وجهی بیان میشوند. استعارههای وجهیت از الگوی متجانس فاصله گرفته و معنای وجهی خارج از گزاره بازنمایی میشود که وظیفۀ این جمله وجهی ارزیابی گزاره از منظر گوینده است و این بازنمایی در دو نوع ساخت فرافکنی فرایندهای ذهنی و فرایندهای رابطهای میسر میگردد. باوجود اینکه بندهای استعاری وجهیت بند اصلی محسوب میشوند، اما اطلاعات اصلی توسط بند پیرو (گزاره) در گفتگو جریان پیدا میکند. به عبارت دیگر، بند وجهیت به عنوان بند اصلی وظیفۀ بازنمایی نگرش گوینده را نسبت به وقوع گزاره (بند پیرو) ایفا میکند و در واقع بند وجهیت در صورت استعاری جایگزین افزودۀ وجه در صورت متجانس میشود. کارکردهای اصلی استعارۀ وجهیت در متون سیاسی عینیتسازی ایدئولوژیها، بیان نگرش نویسنده و میزان قطعیت وقوع گزاره و برجستهسازی ایدئولوژیهاست (رضاپور، 1394: 62). خو[13] (2009 :118) معتقد است که در جهتگیری مستقیم، بندهای بیانکنندۀ وجهیت برای بیان فرایند روانشناختی بهکار میروند تا دیدگاههای مستقیم گوینده را برجسته سازند و گوینده در برابر قضاوت و پیشنهاد مسئول است؛ در حالیکه در جهتگیری غیرمستقیم، چنین بندهایی برای بیان فرایندهای رابطهای بکار میروند و دیدگاههای گوینده کم رنگ میشود و گوینده هیچ مسئولیتی در قبال قضاوتها ندارد. تاورنیرز (2004 :19) معتقد است که استعارههای وجهیت متفاوت از وجه است؛ زیرا معنای وجهی خارج از عناصر وجه گزاره بازنمایی میشود. در استعارۀ دستوری بینافردی، عنصر فراگزارهای (فرافکنی فرایند و ساخت رابطهای) بر گزاره و زمینه گستره دارد. نکتۀ مهم این است که گزاره هم دارای عناصر گسترهای خاص خود ( فاعل و زمانداری) و زمینه است و عنصر مجزا در استعارههای وجهیت گستره و زمینۀ ثانویه را برای گزاره فراهم میسازد.
4 . استعارۀ دستوری به مثابۀ تنوع نحوی
هلیدی (1978: 175) در زمینۀ بازنمایی استعاری به مثابۀ تنوع اشاره کرده است که نمیتوان به صراحت دربارۀ همانندی و تشابه معنای استعاری و معنای صورتهای روزمره تصمیمگیری دقیقی اتخاذ کرد. اما به صراحت میتوان گفت که تمام صورتهای استعاری در واقع گونههای استعاری محسوب میشوند؛ زیرا ارتباط صورتهای استعارۀ دستوری با نظریه تنوع[14] از اهمیت زیادی برخوردار است و آنچه که مهم است استعاری بودن آنهاست. به عبارت دیگر، ارتباط بین استعارۀ دستوری و تنوع نحوی باعث پررنگ شدن نقش بافت اجتماعی و فرهنگی در انتخاب صورتهای متجانس و استعاری در سطح واژگان– دستور میشود. اصطلاح گونهها[15] در نظریۀ تنوع لباو (1969) بهکار رفته است که به معنای روشهای متناوب بازنمایی معنای یکسان است. هلیدی اشاره کرده است که هر یک از این انواع گونههای استعاری به صورت کلی بازنمایی متناوب یک عنصر در لایه بعدی و یا بالاتر میباشد. گونههای صرفی، واژی و نحوی بازنماییهای متناوب واژگان- دستوری معنای یکسان هستند و گونههای واجی بازنماییهای متناوب واژه یکسان (و بنابراین معنای یکسان) هستند. بهطور کلّی با فرض لایۀ معنایی به عنوان بالاترین لایه در نظام زبانی، تمام مجموعههای گونهها دارای ویژگی مشابه به لحاظ معنایی و برخی دارای ویژگی مشابه به لحاظ واژگان دستور نیز هستند و این روش کلّی برای درک گونههاست (هلیدی، 1978: 173).
هلیدی (1978: 177) علاوه بر گونههای متغیر واجی، صرفی و نحوی، گونههای متغیر معنایی را نیز معرفی کرده است. گونههای معنایی عنصر یکسان را در لایه بافت فرهنگی بازنمایی میکنند و آنها در سطح بالاتر یعنی سطح فرهنگی به مثابۀ نظام اطلاعات با هم تلفیق میشوند. گونههای متغیر به مثابۀ استعارههای واجی، استعارههای دستوری (صرفی، واژگانی و نحوی) و استعارههای معنایی نامیده میشوند.
هلیدی (1985 :20) معتقد است که برای هر ترکیب معنایی یک عبارت متجانس و مجموعهای از گونههای استعاری عبارات نامتجانس هم وجود دارد. تنوع یا بیان نامتجانس به مثابۀ انتخاب واژگان است که متفاوت از صورت اصلی یا بینشان است. تنوع در استعارۀ دستوری بر اساس شباهت معنا بین صورت دستوری طبیعی و صورت دستوری نامتجانس است. هلیدی (1985: 320، 1985/ 1994: 342) درباره استعارۀ دستوری اشاره کرد که یک عنصر دستوری قوی در انتقال معانی بلاغی نقش ایفا میکند و با پذیرش چنین ادعایی میتوان دریافت که عنصر دیگری تحت عنوان استعارۀ دستوری وجود دارد که تنوع در آن اساساً در صورتهای دستوری وجود دارد، باوجودیکه تضمینکنندۀ تنوع واژگانی نیز هست. همچنین هلیدی (1985: 321) معتقد است که تنوع بین عبارات متفاوت دارای معنای یکسان بر حسب نشانداری[16] تعریف میشود: صورتهای معینی به مثابۀ عبارات بینشان دارای معنای مفروض در نظر گرفته میشوند و با روشهای پیشنمونه بیان عناصر همسو هستند. این صورتها گونههای غیراستعاری هستند که بازنماییهای متجانس[17] نامیده میشوند. دستور نقشگرای نظاممند استعاره را به مثابۀ تنوعاتی در بیان معنا و نه فقط تنوعات در کاربرد واژهها تعریف میکند. تفاوت در پیام نوعی تنوع معنایی است که هلیدی (1994) آن را استعارۀ دستوری نامیده است (توحین[18]، 2011 :4). تاورنیرز (2003 :12) در زمینۀ استعارۀ دستوری اشاره کرد که استعارۀ دستوری در حقیقت صورتهای دستوری متنوعی هستند که بازنماییکنندۀ معنای واحد در نظر گرفته میشوند. استعارۀ دستوری بر روی پیوستار تجانس قرار میگیرد و در حقیقت شاهد درجاتی از تجانس در تحلیل صورتهای استعاری هستیم. رومرو و سوریا[19] (2003 :20) معتقدند که استعارۀ دستوری بهمثابۀ بازنمایی صرفی- نحوی نشاندار یک ترکیب معنایی است و میتوان استعارۀ دستوری را نمونههایی از تنوعات صرفی- نحوی نشاندار در نظر گرفت. نکتۀ لازم ذکر این است که منظور از معنای یکسان در تعریف متغیرهای استعاری معنای معناشناختی و نه معنای کاربردشناختی و گفتمانی است. به عبارت دیگر، متغیر نحوی بدین معناست که معنای معناشناختی یکسان توسط صورتهای مختلف نحوی بازنمایی میشود. چنین بحثی را هلیدی در زمینۀ ارتباط استعارۀ دستوری با نظریۀ تنوع لباو مطرح کرد. لباو (1969 :738) با معرفی قاعدۀ متغیر[20] معتقد است که قاعده متغیر به صورت 1- K0 = ҩ است و k0 درونداد متغیر است که باعث محدودیت کاربرد قاعده میشود. درونداد متغیر تحت حاکمیت عوامل فرازبانی نظیر سبک بافتی، طبقۀ اجتماعی- اقتصادی، جنسیت و گروه نژادی است. قواعد متغیر به اصول کلّی و مهمّ قابل تبیین بودن بستگی دارند که در تحلیل رفتار زبانی موردنیاز است: هر صورت متغیر (عضوی از مجموعه روشهای متناوب برای بیان یک چیز یکسان) باید متناسب با مواردی گزارش شود که آن متغیر در محیط مرتبط در مقایسه با تعداد کلّ موارد قابل پیشبینی بکار رفته در نحو دارند.
5. روش پژوهش
پژوهش حاضر از نوع تحلیلی- تبیینی است و روش پژوهش از منظر ماهیّت و روش از نوع ارزیابی همبستگی بین متغیرهای اجتماعی و زبانی است. روش گردآوری اطلاعات از طریق پژوهشهای میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. پرسشنامهای حاوی پرسشهای متفاوت در زمینۀ کاربرد استعارههای دستوری اسم سازی، گذرایی و وجهیت در گفتار گویشوران زبان فارسی است. از آن جاییکه گویشوران زبان فارسی بر اساس دستور نقشگرای نظاممند از انتخابهای معنایی متعددی در ذهن برخوردارند و هر یک از گویشوران ممکن است از ابزارهای واژگانی- دستوری متعددی برای بازنمایی معنای مورد نظر استفاده کنند. بنابراین، بر اساس مبانی نظری هلیدی (1985) در زمینه نقش استعارۀ دستوری در تنوع دستوری در گفتار و نوشتار و همچنین ارتباط چنین تنوعات دستوری با نظریۀ تنوع لباو (1969) پرسشنامه طراحی شده است. پرسشها طوری طراحی شدهاند که گویشوران میتوانند از صورت متجانس و یا صورت استعاری در پاسخ هر یک از پرسشها استفاده نمایند. از منظر نظریۀ تنوع لباو (1969) متغیرهای اجتماعی از جمله جنسیت، تحصیلات، طبقۀ اجتماعی، سن و غیره میتوانند در تنوع آوایی، واجی، واژگانی، صرفی و نحوی نقش اساسی ایفا نمایند؛ اما تأثیر هر یک از متغیرهای اجتماعی در ایجاد تنوع متفاوت است. جامعهشناسان زبان معتقدند که در عملکرد هر قاعدۀ متغیری عوامل زبانی و غیرزبانی دخیل هستند و گویندگان زبان میدانند که قاعده با چه عواملی درگیر است و عوامل تأثیرگذار بر عملکرد یک قاعدۀ متغیر را در اختیار دارند. بنابراین، پرسشنامه بر اساس دیدگاه هلیدی در زمینۀ تنوعات دستوری و همچنین دیدگاه جامعهشناسان زبان در زمینه تنوعات زبانی طراحی شده است تا نقش هر یک از متغیرهای اجتماعی جنسیت، تحصیلات و طبقۀ اجتماعی در کاربرد صورتهای متجانس و استعاری بررسی شود و همچنین مشخص گردد که کدامیک از متغیرهای اجتماعی نقش بیشتری در ایجاد تنوع نحوی در گفتار گویشوران زبان فارسی دارند. تعداد آزمودنیها بر اساس متغیرهای اجتماعی جنسیت، طبقۀ اجتماعی و تحصیلات و به صورت تصادفی انتخاب شدهاند و جامعه آماری شامل گویشوران شهر تهران است. برای یکدست شدن همه گروههای مورد مطالعه، جامعۀ در دسترس اندک بود، بدین منظور 90 نفر انتخاب شدند که با اُفت پاسخگویی مواجه شدیم و 47 نفر به پرسشنامهها پاسخ دادند. پس جامعه آماری نمونه شامل 47 نفر است که 21 نفر مرد و 26 نفر زن هستند. تعداد آزمودنیها از هر طبقۀ اجتماعی پایین، متوسط و بالا به ترتیب 15 نفر، 22 نفر، 10 نفر و همچنین تعداد آزمودنیها در سطوح تحصیلی دیپلم، کارشناسی و تحصیلات تکمیلی به ترتیب 12 نفر، 18 نفر، 17 نفر هستند. پرسشنامه حاوی 15 پرسش است و سعی شده است تا پرسشهایی لحاظ شوند که مرتبط با متغیرهای پژوهش باشند. همچنین در انتخاب آزمودنیها سعی شده است تأثیر متغیرهای کنترل خنثی شود تا همبستگی متغیرهای اجتماعی (متغیر مستقل) و متغیرهای زبانی (متغیر وابسته) به صورت دقیق بررسی شود؛ مثلاً در زمینه همبستگی متغیر جنسیت و صورتهای متجانس و استعاری سعی شده است هر یک از دو جنس زن و مرد طوری انتخاب گردند که متغیرهای اجتماعی دیگر نظیر تحصیلات، سن و طبقۀ اجتماعی کنترل شوند و در مورد سایر متغیرهای اجتماعی به همین صورت عمل شده است. در زمینۀ تعیین طبقات اجتماعی از ملاکهایی نظیر شغل، میزان درآمد و محل سکونت استفاده شده است. نمونههایی از استعارههای دستوری به شرح زیر است:
5-1) استعارۀ دستوری وجهیت
الف) ما بایستی به مباحث کلان جامعهشناسی و اجتماعی توجه خاصی داشته باشیم. (صورت متجانس)
ب) شایسته است که به مباحث کلان جامعهشناسی و اجتماعی توجه خاصی داشته باشیم. (صورت استعاری)
5-2) استعارۀ دستوری گذرایی:
الف) در همه مباحث علمی این اصول و نظریههای بنیادین دیده میشوند. (صورت متجانس)
ب) در همه مباحث علمی این اصول و نظریههای بنیادین به چشم میخورند. (صورت استعاری)
5-3) استعارۀ دستوری اسمسازی:
الف) سیل خانهها را خراب کرد، مزارع را ویران کرد و مردم را نگران کرد. (صورت متجانس)
ب) تخریب خانهها و ویرانی مزارع ناشی از سیل باعث نگرانی مردم شد. (صورت استعاری)
در پژوهش حاضر جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارSPSS استفاده شد که از روشهای آماری فراوانی و درصد و آزمون خیدو دو متغیری و خی دو تک متغیری استفاده شده است. روش دو متغیری در واقع همان کای اسکوئر است و فرمول پایه آنها یکسان است. با توجه به زیاد بودن گروهها از روش دومتغیری استفاده شد که مبنای آن با کای اسکوئر یکی است. با لحاظ به اینکه فراوانی آزمودنیها در سطوح دو متغیر طبقهای (جنسیت، تحصیلات، طبقۀ اجتماعی) و وضعیت تجانس (متجانس- استعاری) بود، در آغاز از مجذور کای دومتغیری استفاده گردید. لذا با اجرای مجذور کای دو متغیری در مرحلۀ اول به بررسی رابطۀ بین متغیرها پرداخته میشود که در جدول متقاطع ارائه شده است. در مرحلۀ بعد به بررسی تأثیر متغیرهای مورد بررسی در استفاده از وضعیت تجانس پرداخته میشود.
6. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش
در این بخش تأثیر عوامل اجتماعی از جمله جنسیت، تحصیلات و طبقۀ اجتماعی بر تنوع نحوی ناشی از کاربرد صورتهای متجانس و استعاری مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند.
6-1. جنسیت
در مباحث اجتماعی زبان، مانند بسیاری از پژوهشهای علوم اجتماعی تأکید بیشتر بر جنسیت[21] است تا جنس[22]، زیرا جنسیت مقولهای است اجتماعی- فرهنگی در حالی که جنس جنبه زیستشناختی و اندامی دارد. تمایزهای جنسیتی بیشتر با نقشهای اجتماعی زنان و مردان مرتبط است و از این رو تفاوت در نقشهای اجتماعی دو جنس تفاوت در رفتارهای اجتماعی و از جمله رفتار زبانی آنان را در پی دارد (مدرسی،1391: 210). مطالعات انجام شده نشان میدهد که به طور کلّی زنان نسبت به رفتار زبانی خود بیش از مردان حساسیت دارند و همین حساسیت آنان را پیشرو تغییرات زبانی در جهت گسترش ویژگیهای معتبر کرده است؛ زیرا زنان با حساسیّت خود نسبت به ویژگیهای زبانی معتبر بیشتر آنها را به کار میگیرند و به سبب نقش مهمتری که در آموزش زبان به فرزندان خود دارند، این ویژگیها را با سهولت و سرعت بیشتری به نسل بعد انتقال میدهند (مدرسی، 1391: 211). ولفرام[23] (1969 :78) اشاره کرد که زنان در مقایسه با مردان حساسیّت بیشتری نسبت به صورتهای زبانی باارزش اجتماعی دارند. لباو (1972 :243) مدعی شد که زنان در گفتار دقیق نسبت به مردان از صورتهای زبانی نشاندار کمتر استفاده میکنند و زنان در قبال الگوی اعتبار نسبت به مردان حساستر هستند. ولفرام و فسولد[24] (1974 :93) اشاره کردند که زنان نسبت به مردان آگاهی بیشتری نسبت به هنجارهای اعتبار هم در گفتار واقعی و هم در طرز فکرشان نسبت به گفتار دارند. با توجه به توضیح فوق، دادههای پژوهش حاضر در زمینه تأثیر جنسیت بر کاربرد صورتهای متجانس و استعاری در جدول (1) نشان داده شده است.
جدول1: فراوانی و درصد صورتهای متجانس- استعاری برحسب جنسیت
وجه جنسیت |
استعاری |
متجانس |
کل |
|||
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
|
زنان |
126 |
3/32 |
264 |
7/67 |
390 |
100 |
مردان |
111 |
2/35 |
204 |
8/64 |
315 |
100 |
تعداد کل |
237 |
6/33 |
468 |
4/66 |
705 |
100 |
در جدول متقاطع (1) فراونی و درصد صورتهای متجانس و استعاری استفاده شده توسط زنان و مردان ارائه شده است. این جدول روند متفاوت فراوانی استفاده از صورتهای متجانس و استعاری را نشان میدهد. دادههای جدول نشان میدهد زنان در 3/32 درصد، مردان در 2/35 درصد موارد از صورتهای استعاری استفاده کردند. بدین ترتیب فراوانی و درصد استفاده از صورتهای استعاری در گروه مردان بیشتر از زنان است. همچنین در مقایسه بین استفاده از صورتهای متجانس و استعاری مشاهده میشود که در اکثریت موارد از صورتهای متجانس استفاده شده است.
جدول 2 : شاخصهای آماری معنیداری در مجذور کای دو متغیری (جنسیت × وضعیت تجانس)
شاخصها |
مقدار |
درجه آزادی |
معنی داری |
مجذور کای |
67/0 |
1 |
413/0 |
نرخ درستنمایی |
54/0 |
1 |
460/0 |
ضریب پیوستگی |
031/0 |
--- |
413/0 |
تعداد کل |
705 |
|
|
جهت بررسی رابطۀ جنسیت و وضعیت تجانس صورتهای مورد استفاده از مجذور کای دوبعدی استفاده شده است. نتایج مجذور کای دو متغیری نشان میدهد میزان مجذور کا (67/0= x2) و سطح معنیداری (413/0 = sig) حاصل از ارتباط بین دو متغیر از لحاظ آماری در سطح آلفای 05/0 معنیدار نیست. ضریب پیوستگی بین دو متغیر طبقهای برابر با 031/0 و سطح معنیداری آن 413/0 میباشد که دقیقاً برابر با معنیداری مقدار خیدو میباشد. همانگونه که مشاهده میشود مجذور کای دومتغیری معنیدار نیست. به بیانی بین دو متغیر تعامل وجود ندارد.
جدول 3 : بررسی تأثیر جنسیت بر استفاده از استعارۀ دستوری
شاخصها جنسیت |
فراوانی |
آزمون آماری |
|||
مشاهده شده |
مورد انتظار |
خی دو |
درجه آزادی |
معنی داری |
|
زنان |
126 |
5/118 |
949/0 |
1 |
330/0 |
مردان |
111 |
5/118 |
|||
کل |
237 |
237 |
همانگونه که در جدول فوق مشاهده میشود فراوانی قابل انتظار هر دو گروه برابر فرض شده است. مقدار مجذور کای برابر با 949/0 و درجه آزادی 1 در سطح 33/0 از لحاظ آماری معنیدار نیست. به بیانی بین فراوانی صورتهای استعاری مورد استفاده در دو گروه زنان و مردان تفاوت وجود ندارد. لذا میتوان گفت جنسیت روی میزان استفاده از صورتهای متجانس و استعاری تأثیرگذار نیست.
در ادامه تأثیر جنسیت بر استعارۀ وجهیت، استعارۀ گذرایی، و استعارۀ اسمسازی به طور مجزا بررسی میشود.
جدول 4 : بررسی تأثیر جنسیت بر استفاده از استعارۀ دستوری (وجهیت، گذرایی، اسمسازی)
شاخصها جنسیت |
نوع استعاره |
فراوانی |
آزمون آماری |
|||
مشاهده شده |
مورد انتظار |
خیدو |
درجه آزادی |
معنی داری |
||
زنان |
وجهیت |
39 |
34 |
47/1 |
1 |
225/0 |
مردان |
وجهیت |
29 |
34 |
|||
زنان |
گذرایی |
45 |
5/41 |
590/0 |
1 |
442/0 |
مردان |
گذرایی |
38 |
5/41 |
|||
زنان |
اسمسازی |
42 |
43 |
047/0 |
1 |
829/0 |
مردان |
اسمسازی |
44 |
43 |
همانگونه که در جدول فوق مشاهده میشود:
مقدار مجذور کای در استفاده از استعارۀ دستوری وجهیت برابر با 47/1 و درجه آزادی 1 در سطح 225/0 از لحاظ آماری معنیدار نیست. به بیانی بین فراوانی صورتهای استعاری وجهیت مورد استفاده در دو گروه زنان و مردان تفاوت وجود ندارد. لذا میتوان گفت جنسیت روی میزان استفاده از صورتهای استعاری وجهیت تأثیرگذار نیست.
مقدار مجذور کای در استفاده از استعارۀ دستوری گذرایی برابر با 590/0 و درجه آزادی 1 در سطح 442/0 از لحاظ آماری معنیدار نیست. به بیانی بین فراوانی صورتهای استعاری گذرایی مورد استفاده در دو گروه زنان و مردان تفاوت وجود ندارد. لذا میتوان گفت جنسیت روی میزان استفاده از صورتهای استعاری گذرایی تأثیر گذار نیست.
مقدار مجذور کای در استفاده از استعارۀ دستوری اسمسازی برابر با 047/0 و درجه آزادی 1 در سطح 829/0 از لحاظ آماری معنیدار نیست. به بیانی بین فراوانی صورتهای استعاری اسمسازی مورد استفاده در دو گروه زنان و مردان تفاوت وجود ندارد. لذا میتوان گفت جنسیت روی میزان استفاده از صورتهای استعاری اسمسازی تأثیر گذار نیست.
6-2. تحصیلات
میزان تحصیلات هم عامل مهمی در شکلگیری تنوعات نحوی است. در یک جامعه زبانی هر چه تحصیلات افراد بیشتر باشد، بخش گستردهتری از پیوستار سبکی یا گنجینۀ زبانی در اختیار آنها قرار دارد. گروههای تحصیلی پایین دارای پیوستار سبکی بسته و گروههای تحصیلی بالاتر دارای پیوستار زبانی گستردهتری هستند (مدرسی، 1391 :241-242). دادههای پژوهش در زمینۀ تأثیر تحصیلات بر کاربرد صورتهای متجانس و استعاری در جدول (5) آمده است. در جدول متقاطع (5) فراوانی و درصد صورتهای متجانس و استعاری استفاده شده توسط سه گروه از افراد با تحصیلات متفاوت ارائه شده است. این جدول روند متفاوت فراوانی استفاده از صورتهای متجانس و استعاری را نشان میدهد. دادههای جدول نشان میدهد افراد با تحصیلات تکمیلی در 4/38 درصد، تحصیلات کارشناسی در 7/33 درصد، و با تحصیلات دیپلم در 7/26 درصد موارد از صورتهای استعاری استفاده کردند.
جدول 5: فراوانی و درصد صورتهای متجانس و استعاری در سه گروه تحصیلی
وجه تحصیلات |
استعاری |
متجانس |
کل |
|||
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
|
تحصیلات تکمیلی |
98 |
4/38 |
157 |
6/61 |
255 |
100 |
کارشناسی |
91 |
7/33 |
179 |
3/66 |
270 |
100 |
دیپلمه |
48 |
7/26 |
132 |
3/73 |
180 |
100 |
کل |
237 |
6/33 |
468 |
4/66 |
705 |
100 |
بدین ترتیب فراوانی و درصد استفاده از صورتهای استعاری در گروه با تحصیلات تکمیلی بیشتر و در گروه با تحصیلات دیپلمه کمتر بوده است. همچنین در مقایسۀ بین استفاده از صورتهای متجانس و استعاری مشاهده میشود که در اکثریت موارد از صورتهای متجانس استفاده شده است.
جدول 6 : شاخصهای آماری معنیداری در مجذور کای دو متغیری (تحصیلات × وضعیت تجانس)
شاخصها |
مقدار |
درجه آزادی |
معنی درای |
مجذور کای |
54/6 |
2 |
038/0 |
نرخ درستنمایی |
64/6 |
2 |
036/0 |
ضریب پیوستگی |
096/0 |
--- |
038/0 |
تعداد کل |
705 |
|
|
جهت بررسی رابطۀ بین تحصیلات (در سه سطح) و وضعیت صورتهای مورد استفاده (در دو سطح) از مجذور کای دوبعدی استفاده شده است. نتایج مجذورکای دو متغیری نشان میدهد میزان مجذور کا (x2 =6/54) و سطح معنیداری (038/0 = sig) حاصل از ارتباط بین دو متغیر از لحاظ آماری در سطح آلفای 05/0 معنیدار است. ضریب پیوستگی بین دو متغیر طبقهای برابر با 096/0 و سطح معنیداری آن 038/0 میباشد که دقیقاً برابر با معنیداری مقدار خی دو میباشد. همانگونه که مشاهده میشود مجذور کای دومتغیری معنیدار است. به بیانی بین دو متغیر تعامل وجود دارد.
در ادامه تأثیر متغیر تحصیلات در استفاده از استعارۀ دستوری مورد بررسی قرار میگیرد. همانگونه که در جدول (7) مشاهده میشود فراوانی قابل انتظار هر سه گروه برابر فرض شده است. مقدار مجذور کای برابر با 55/18 و درجه آزادی 2 در سطح 000/0 از لحاظ آماری معنیدار است. به بیانی فراوانی صورتهای استعاری مورد استفاده در سه سطح تحصیلی متفاوت است. لذا میتوان گفت تحصیلات روی میزان استفاده از صورتهای متجانس و استعاری تأثیر گذار است.
جدول7 : بررسی تأثیر تحصیلات بر استفاده از استعارۀ دستوری
شاخصها تحصیلات |
فراوانی |
آزمون آماری |
|||
مشاهده شده |
مورد انتظار |
خیدو |
درجه آزادی |
معنی داری |
|
تحصیلات تکمیلی |
98 |
79 |
55/18 |
2 |
000/0 |
کارشناسی |
91 |
79 |
|||
دیپلمه |
48 |
79 |
|||
کل |
237 |
237 |
به لحاظ اینکه تحصیلات در سه گروه مورد نظر بود به مقایسۀ 2 به 2 گروهها پرداخته میشود تا مشخص شود تفاوت در استفاده بین کدام گروه بیشتر است.
جدول 8 : مقایسۀ تفاوت دو به دو گروههای تحصیلی به لحاظ استفاده از استعارۀ دستوری
شاخصها تحصیلات |
فراوانی |
آزمون آماری |
|||
مشاهده شده |
مورد انتظار |
خیدو |
درجه آزادی |
معنیداری |
|
تحصیلات تکمیلی |
98 |
5/94 |
259/0 |
1 |
611/0 |
کارشناسی |
91 |
5/94 |
|||
تحصیلات تکمیلی |
98 |
73 |
12/17 |
1 |
000/0 |
دیپلمه |
48 |
73 |
|||
کارشناسی |
91 |
5/69 |
30/13 |
1 |
000/0 |
دیپلمه |
48 |
5/69 |
در جدول فوق به مقایسۀ دو به دوی گروهها در استفاده از صورتهای حاوی استعارۀ دستوری پرداخته شده است. همانگونه که مشاهده میشود، بین گروه تحصیلات تکمیلی و تحصیلات کارشناسی از لحاظ استفاده از صورتهای استعارۀ دستوری تفاوت مشاهده نمیشود (611/0 = sig)؛ ولی در مقایسه گروه تحصیلات تکمیلی با دیپلمهها (12/17 = x2) (000/0 = sig) و در مقایسه گروه تحصیلات کارشناسی با دیپلمهها (30/13 = x2) (000/0 = sig) تفاوت معنیداری مشاهده میشود. بدینرو، میتوان گفت گروهی که تحصیلات کارشناسی و تکمیلی دارند بیشتر از دیپلمهها از صورتهای استعارۀ دستوری استفاده میکنند.
در ادامه تأثیر تحصیلات بر استعارۀ وجهیت، استعارۀ گذرایی، و استعارۀ اسمسازی به طور مجزا بررسی میشود. همانگونه که در جدول (9) مشاهده میشود:
مقدار مجذور کای در استفاده از استعارۀ دستوری وجهیت برابر با 88/7 و درجه آزادی 2 در سطح 019/0 از لحاظ آماری معنیدار است. به بیانی بین فراوانی صورتهای استعاری وجهیت مورد استفاده در گروههای تحصیلی متفاوت (تحصیلات تکمیلی، کارشناسی و دیپلمه) تفاوت وجود دارد. لذا میتوان گفت تحصیلات روی میزان استفاده از صورتهای استعاری وجهیت تأثیر گذار است.
جدول 9 : بررسی تأثیر تحصیلات بر استفاده از استعارۀ دستوری (وجهیت، گذرایی، اسمسازی)
شاخصها تحصیلات |
نوع استعاره |
فراوانی |
آزمون آماری |
|||
مشاهدهشده |
موردانتظار |
خیدو |
درجهآزادی |
معنیداری |
||
تحصلات تکمیلی |
وجهیت |
30 |
7/22 |
88/7 |
2 |
019/0 |
کارشناسی |
وجهیت |
26 |
7/22 |
|||
دیپلمه |
وجهیت |
12 |
7/22 |
|||
تحصیلات تکمیلی |
گذرایی |
33 |
7/27 |
14/4 |
2 |
126/0 |
کارشناسی |
گذرایی |
31 |
7/27 |
|||
دیپلمه |
گذرایی |
19 |
7/27 |
|||
تحصیلات تکمیلی |
اسمسازی |
35 |
7/28 |
14/7 |
2 |
028/0 |
کارشناسی |
اسمسازی |
34 |
7/28 |
|||
دیپلمه |
اسمسازی |
17 |
7/28 |
مقدار مجذور کای در استفاده از استعارۀ دستوری گذرایی برابر با 14/4 و درجه آزادی 2 در سطح 126/0 از لحاظ آماری معنیدار نیست. به بیانی بین فراوانی صورتهای استعاری گذرایی مورد استفاده در گروههای تحصیلی متفاوت (تحصیلات تکمیلی، کارشناسی و دیپلمه) تفاوت وجود ندارد. لذا میتوان گفت تحصیلات روی میزان استفاده از صورتهای استعاری گذرایی تأثیر گذار نیست.
مقدار مجذور کای در استفاده از استعارۀ دستوری اسمسازی برابر با 14/7 و درجه آزادی 2 در سطح 028/0 از لحاظ آماری معنیدار است. به بیانی بین فراوانی صورتهای استعاری اسمسازی مورد استفاده گروههای تحصیلی متفاوت (تحصیلات تکمیلی، کارشناسی و دیپلمه) تفاوت وجود دارد. لذا میتوان گفت تحصیلات روی میزان استفاده از صورتهای استعاری اسمسازی تأثیر گذار است.
6-3. طبقۀ اجتماعی
مطابق بررسیهای اخیر جامعهشناسان زبان، میان رفتار زبانی افراد و طبقۀ اجتماعی آنها همبستگیهای قابل ملاحظه وجود دارد؛ یعنی افراد وابسته به یک طبقۀ اجتماعی که ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی مشابهی دارند، از نظر رفتار زبانی نیز تشابه بیشتری با یکدیگر نشان میدهند (مدرسی،1391 :186). تاگلیامونت[25] (2012 :26) در زمینۀ طبقۀ اجتماعی اشاره کرد که وقتی متغیر زبانی دارای ارزشیابی اجتماعی صریح معیار در برابر غیرمعیار است، مطمئناً آن متغیر با سلسله مراتب اجتماعی غالب در جامعه مرتبط است و بخاطر اینکه طبقۀ اجتماعی مقولهای اجتماعی است، متغیرهای زبانی با آن همبستگی دارند. الگوهای متغیرهای زبانی منعکسکننده ساختار اجتماعی خواهند بود. در این پژوهش طبقۀ اجتماعی بر اساس شاخصهای تحصیلات، شغل، سطح درآمد و محل سکونت تعیین شده است. دادههای پژوهش در زمینه تأثیر طبقۀ اجتماعی بر کاربرد صورتهای متجانس و استعاری در جدول (10) مطرح شده است:
جدول10: فراوانی و درصد صورت های استعاری- غیراستعاری در سه طبقۀ اجتماعی
وجه طبقۀ اجتماعی |
استعاری |
غیراستعاری |
کل |
|||
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
|
طبقۀ بالا |
47 |
3/31 |
103 |
7/68 |
150 |
100 |
طبقۀ متوسط |
122 |
7/40 |
178 |
3/59 |
300 |
100 |
طبقۀ پایین |
68 |
7/26 |
187 |
3/73 |
255 |
100 |
تعداد کل |
237 |
6/33 |
468 |
4/66 |
705 |
100 |
در جدول متقاطع فوق فراونی و درصد صورتهای متجانس و استعاری استفاده شده توسط سه طبقۀ اجتماعی متفاوت ارائه شده است. این جدول روند متفاوت فراوانی استفاده از صورتهای متجانس و استعاری را نشان میدهد. دادههای جدول نشان میدهد افراد با طبقۀ اجتماعی بالا در 3/31 درصد، طبقۀ اجتماعی متوسط در 7/40 درصد، و طبقۀ اجتماعی پایین در 6/33 درصد موارد از صورتهای استعاری استفاده کردند. بدین ترتیب فراوانی و درصد استفاده از صورتهای استعاری در گروه طبقۀ اجتماعی متوسط بیشتر و در گروه طبقۀ اجتماعی پایین کمتر است. همچنین در مقایسۀ بین استفاده از صورتهای متجانس و استعاری مشاهده میشود که در اکثریت موارد از صورتهای متجانس استفاده شده است.
جدول 11 : شاخصهای آماری معنیداری در مجذور کای دو متغیری (طبقۀ اجتماعی × وضعیت تجانس)
شاخصها |
مقدار |
درجه آزادی |
معنی داری |
مجذور کای |
52/12 |
2 |
002/0 |
نرخ درستنمایی |
57/12 |
2 |
002/0 |
ضریب پیوستگی |
132/0 |
--- |
002/0 |
تعداد کل |
705 |
|
|
جهت بررسی رابطۀ بین طبقۀ اجتماعی (سه سطح) و نوع صورتهای مورد استفاده (دو سطح) از مجذور کای دوبعدی استفاده شده است. نتایج مجذور کای دو متغیری نشان میدهد میزان مجذور کا (52/12= x2) و سطح معنیداری (002/0 = sig) حاصل از ارتباط بین دو متغیر از لحاظ آماری در سطح آلفای 05/0 معنیدار است. ضریب پیوستگی بین دو متغیر طبقهای برابر با /0 و سطح معنیداری آن /0 میباشد که دقیقاً برابر با معنیداری مقدار خی دو میباشد.
همانگونه که مشاهده میشود مجذور کای دومتغیری معنیدار است. به بیانی بین دو متغیر تعامل وجود دارد. در ادامه تأثیر متغیرطبقۀ اجتماعی در استفاده از استعارۀ دستوری مورد بررسی قرار میگیرد.
جدول 12: بررسی تأثیر طبقۀ اجتماعی بر استفاده از استعارۀ دستوری
شاخصها طبقۀ اجتماعی |
فراوانی |
آزمون آماری |
|||
مشاهده شده |
مورد انتظار |
خیدو |
درجهآزادی |
معنیداری |
|
طبقۀ بالا |
47 |
79 |
89/37 |
2 |
000/0 |
طبقۀ متوسط |
122 |
79 |
|||
طبقۀ پایین |
68 |
79 |
|||
تعداد کل |
237 |
237 |
همانگونه که در جدول فوق مشاهده میشود فراوانی قابل انتظار هر سه گروه برابر فرض شده است. مقدار مجذور کای برابر با 89/37 و درجه آزادی 2 در سطح 000/0 از لحاظ آماری معنی دار است. به بیانی فراوانی صورتهای استعاری مورد استفاده در سه گروه طبقۀ اجتماعی متفاوت است. لذا میتوان گفت طبقۀ اجتماعی روی میزان استفاده از صورتهای متجانس و استعاری تأثیر گذار است. با لحاظ به اینکه تحصیلات در سه گروه مطرح بود به مقایسۀ 2 به 2 گروهها پرداخته میشود تا مشخص شود تفاوت در استفاده بین کدام گروه بیشتر است.
جدول 13 : مقایسۀ تفاوت دو به دو طبقات اجتماعی از لحاظ استفاده از استعارۀ دستوری
شاخصها
طبقۀ اجتماعی |
فراوانی |
آزمون آماری |
|||
مشاهده شده |
مورد انتظار |
خیدو |
درجهآزادی |
معنیداری |
|
طبقۀ بالا |
47 |
5/84 |
28/33 |
1 |
000/0 |
طبقۀ متوسط |
122 |
5/84 |
|||
طبقۀ بالا |
47 |
5/57 |
83/3 |
1 |
05/0 |
طبقۀ پایین |
68 |
5/57 |
|||
طبقۀ متوسط |
122 |
95 |
34/15 |
1 |
000/0 |
طبقۀ پایین |
68 |
95 |
در جدول فوق به مقایسۀ دو به دوی گروهها در استفاده از صورتهای استعارۀ دستوری پرداخته شده است. همانگونه که مشاهده میشود، بین گروه طبقۀ اجتماعی بالا با طبقۀ اجتماعی متوسط (28/33 = x2) (000/0 = sig) و بین طبقۀ اجتماعی متوسط و طبقۀ اجتماعی پایین (34/15 = x2) (000/0 = sig)، بین طبقۀ اجتماعی بالا و طبقۀ اجتماعی پایین (83/3 = x2) (05/0 = sig) تفاوت معنیداری مشاهده میشود. از اینرو میتوان گفت بین طبقات اجتماعی از لحاظ میزان استفاده از صورتهای حاوی استعارۀ دستوری تفاوت وجود دارد. افراد در طبقۀ اجتماعی متوسط بیشتر از طبقۀ اجتماعی بالا و طبقۀ اجتماعی پایین از صورتهای استعاری استفاده میکنند و افراد طبقۀ اجتماعی بالا بیشتر از طبقۀ اجتماعی پایین از صورتهای دستوری استعاری استفاده میکنند.
در ادامه تأثیر طبقۀ اجتماعی بر استعارۀ وجهیت، استعارۀ گذرایی، و استعارۀ اسمسازی به طور مجزا بررسی میشود.
جدول 14 : بررسی تأثیر طبقۀ اجتماعی بر استفاده از استعارۀ دستوری (وجهیت، گذرایی، اسمسازی)
شاخصها
طبقۀ اجتماعی |
نوع استعاره |
فراوانی |
آزمون آماری |
|||
مشاهدهشده |
موردانتظار |
خیدو |
درجهآزادی |
معنیداری |
||
طبقۀ بالا |
وجهیت |
16 |
7/22 |
26/7 |
2 |
026/0 |
طبقۀ متوسط |
وجهیت |
33 |
7/22 |
|||
طبقۀ پایین |
وجهیت |
19 |
7/22 |
|||
طبقۀ بالا |
گذرایی |
15 |
7/27 |
24/12 |
2 |
002/0 |
طبقۀ متوسط |
گذرایی |
41 |
7/27 |
|||
طبقۀ پایین |
گذرایی |
27 |
7/27 |
|||
طبقۀ بالا |
اسمسازی |
16 |
7/28 |
18/20 |
2 |
000/0 |
طبقۀ متوسط |
اسمسازی |
48 |
7/28 |
|||
طبقۀ پایین |
اسمسازی |
22 |
7/28 |
همانگونه که در جدول فوق مشاهده میشود:
مقدار مجذور کای در استفاده از استعارۀ دستوری وجهیت برابر با 26/7 و درجه آزادی 2 در سطح 026/0 از لحاظ آماری معنیدار است. به بیانی بین فراوانی صورت های استعاری وجهیت مورد استفاده در طبقات اجتماعی تفاوت وجود دارد. لذا میتوان گفت طبقۀ اجتماعی روی میزان استفاده از صورتهای استعاری وجهیت تأثیر گذار است.
مقدار مجذور کای در استفاده از استعارۀ دستوری گذرایی برابر با 24/12 و درجه آزادی 2 در سطح 002/0 از لحاظ آماری معنیدار است. به بیانی بین فراوانی صورتهای استعاری گذرایی مورد استفاده در طبقات اجتماعی تفاوت وجود دارد. لذا میتوان گفت طبقۀ اجتماعی روی میزان استفاده از صورتهای استعاری گذرایی تأثیرگذار است.
مقدار مجذور کای در استفاده از استعارۀ دستوری اسمسازی برابر با 18/20 و درجه آزادی 2 در سطح 000/0 از لحاظ آماری معنیدار است. به بیانی بین فراوانی صورتهای استعاری اسمسازی مورد استفاده طبقات اجتماعی تفاوت وجود دارد. لذا میتوان گفت طبقۀ اجتماعی روی میزان استفاده از صورتهای استعاری اسمسازی تأثیرگذار است.
7. نتیجهگیری
از منظر هلیدی و متیسن (2004)، هر انسانی توانایی خاصی در انتخاب معنای مورد نظر در بافتهای مختلف را در اختیار دارد و چنین معانی از طریق واژگان دستور رمزگذاری میشوند. بنابراین، تنوع معانی در ذهن منجر به شکلگیری تنوع دستوری میشود که بافت نقش اساسی را در این امر ایفا میکند و از طرفی بافت نقش محدودکنندۀ معانی را جهت فهم مخاطبان نیز ایفا میکند. صورت متجانس و استعاری یکی از موارد اساسی در ایجاد تنوع زبانی در گفتار افراد به شمار میرود که در پژوهش حاضر نقش جنسیت، تحصیلات و طبقۀ اجتماعی در ایجاد تنوع نحوی مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی دادههای پژوهش مربوط به جنسیت بدین شرح است: نتایج مجذور کای دو متغیری نشان میدهد میزان مجذور کا (67/0= x2) و سطح معنیداری (413/0 = sig) حاصل از ارتباط بین دو متغیر از لحاظ آماری در سطح آلفای 05/0 معنیدار نیست. بنابراین جنسیت تأثیری بر تنوع نحوی ناشی از کاربرد صورتهای متجانس و استعاری ندارد و همچنین دادههای پژوهش مربوط به تأثیرجنسیت بر انواع استعارۀ دستوری بدین شرح است: مقدار مجذور کای در استفاده از استعارۀ دستوری وجهیت برابر با 47/1 و درجه آزادی 1 در سطح 225/0 از لحاظ آماری معنیدار نیست و مقدار مجذور کای در استفاده از استعارۀ دستوری گذرایی برابر با 590/0 و درجه آزادی 1 در سطح 442/0 از لحاظ آماری معنیدار نیست. همچنین مقدار مجذور کای در استفاده از استعارۀ دستوری اسمسازی برابر با 047/0 و درجه آزادی 1 در سطح 829/0 از لحاظ آماری معنیدار نیست. بنابراین جنسیت در میزان کاربرد انواع استعارۀ دستوری یعنی وجهیت، گذرایی و اسمسازی هم نقشی ایفا نمیکند. چنین امری در جامعهشناسی زبان طبیعی به نظر میرسد، زیرا جامعهشناسان زبان بر این باورند که متغیرهای اجتماعی نقش اساسی را در ایجاد تنوع زبانی ایفا میکنند. اما نکته حایز اهمیّت در نظریّۀ تنوع لباو این است که تمام متغیرهای اجتماعی در شکلگیری تنوع زبانی ممکن است نقش یکسانی ایفا نکنند، به عبارت دیگر، تأثیر برخی از متغیرهای اجتماعی نسبت به متغیرهای دیگر در امر تنوع زبانی ممکن است بیشتر باشد و البته نکته مهمّ دیگر اینکه، در برخی از موارد اساساً متغیرهای اجتماعی نقش چندان خاصی در تنوعات زبانی ممکن است نداشته باشند. همچنین دادههای پژوهش مربوط به تحصیلات بدین شرح است: نتایج مجذور کای دو متغیری نشان میدهد میزان مجذور کا (x2 =6/54) و سطح معنیداری (038/0 = sig) حاصل از ارتباط بین دو متغیر از لحاظ آماری در سطح آلفای 05/0 معنیدار است. ضریب پیوستگی بین دو متغیر طبقهای برابر با 096/0 و سطح معنیداری آن 038/0 میباشد که دقیقاً برابر با معنیداری مقدار خی دو می باشد. بنابراین تحصیلات در تنوع نحوی ناشی از صورتهای متجانس و استعاری نقش اساسی را ایفا کرده است. در حقیقت بین کاربرد صورتهای متجانس و استعاری تفاوت زیادی وجود دارد، به عبارت دیگر، افراد بیشتر از صورت متجانس نسبت به استعاری استفاده کردهاند. همچنین دادههای پژوهش مربوط به تأثیر تحصیلات بر کاربرد انواع استعارۀ دستوری بدین شرح است: مقدار مجذور کای در استفاده از استعارۀ دستوری وجهیت برابر با 88/7 و درجه آزادی 2 در سطح 019/0 از لحاظ آماری معنیدار است. به بیانی بین فراوانی صورتهای استعاری وجهیت مورد استفاده در گروههای تحصیلی متفاوت (تحصیلات تکمیلی، کارشناسی و دیپلمه) تفاوت وجود دارد و مقدار مجذور کای در استفاده از استعارۀ دستوری گذرایی برابر با 14/4 و درجه آزادی 2 در سطح 126/0 از لحاظ آماری معنیدار نیست. همچنین مقدار مجذور کای در استفاده از استعارۀ دستوری اسمسازی برابر با 14/7 و درجه آزادی 2 در سطح 028/0 از لحاظ آماری معنیدار است. بنابراین در کاربرد صورتهای استعاری وجهیت و اسمسازی، افراد دارای تحصیلات تکمیلی و دانشگاهی بیشتر از صورت استعاری استفاده کردهاند، امّا تحصیلات بر کاربرد استعارۀ دستوری گذرایی تأثیر نداشته است. در نقشگرایی باور بر این است که پیچیدگی نحوی صورتهای استعاری به مراتب بیشتر از صورتهای متجانس است، بنابراین افراد با تحصیلات دیپلم توانایی چندانی در استفاده از ساختار دستوری پیچیده را ندارند و افراد با تحصیلات دانشگاهی و تکمیلی بر عکس توانایی کاربرد ساختار پیچیدهتر نحوی را دارند. به نظر میرسد که دلیل اساسی عدم تأثیر جنسیت بر استعارۀ دستوری گذرایی ناشی از غلظت بالای واژگان نسبت به دستور است. هلیدی (1994/1985 :342) بر این باور است که گزینش واژگانی تنها یکی از جنبههای گزینش واژگاندستور، یا واژه پردازی است و تنوع استعاری واژگان دستوری و نه فقط واژگانی است. بنابراین، در استعارۀ دستوری گذرایی ما با تغییر فرایند سر و کار داریم که پیچیدگی دستوری آن بخاطر چیرگی غلظت واژگانی بر دستوری نسبت به دو استعارۀ دستوری وجهیت و اسمسازی چندان بالا نیست.
نکته مهمّ دیگر اینکه هلیدی و متیسن (2004 :640) مدعی هستند که شیوۀ بیان استعاری[26] با گفتمانهای قدرت و اعتبار مرتبط است. آنها همچنین بر این باورند که استعارۀ اسمسازی احتمالاً ابتدا در سیاقهای علمی و فنی پدیدار گشته است و به تدریج به حوزههای دیگر گفتمان بزرگسالان گسترش یافته است و استعارۀ اسمسازی نشانه اعتبار و قدرت است (2004: 657). از منظر جامعهشناسی زبان، افراد با تحصیلات بالاتر سعی میکنند از ساختارهای زبانی با اعتبار بالاتری استفاده نمایند.کاربرد بیشتر انواع استعارۀ دستوری در گفتار افراد دارای تحصیلات دانشگاهی و تکمیلی در پژوهش حاضر نیز موید چنین تبیینهایی است. بنابراین چنین نتایجی از منظر جامعهشناسی زبان قابل تبیین است. همچنین دادههای پژوهش مربوط به طبقۀ اجتماعی بدین شرح است: مقدار مجذور کای برابر با 89/37 و درجه آزادی 2 در سطح 000/0 از لحاظ آماری معنی دار است. به بیانی فراوانی صورتهای استعاری مورد استفاده در سه گروه طبقۀ اجتماعی متفاوت است. بنابراین طبقۀ اجتماعی هم در ایجاد تنوع نحوی نقش اساسی را ایفا کرده است. افراد از طبقات مختلف اجتماعی بیشتر از صورتهای متجانس نسبت به استعاری استفاده کردهاند.
دادههای پژوهش مربوط به تأثیر طبقۀ اجتماعی بر کاربرد انواع استعاری دستوری بدین شرح است: مقدار مجذور کای برابر با 89/37 و درجه آزادی 2 در سطح 000/0 از لحاظ آماری معنی دار است. به بیانی فراوانی صورتهای استعاری مورد استفاده در سه گروه طبقۀ اجتماعی متفاوت است و مقدار مجذور کای در استفاده از استعارۀ دستوری گذرایی برابر با 24/12 و درجه آزادی 2 در سطح 002/0 از لحاظ آماری معنیدار است. همچنین مقدار مجذور کای در استفاده از استعارۀ دستوری اسمسازی برابر با 18/20 و درجه آزادی 2 در سطح 000/0 از لحاظ آماری معنیدار است. بنابراین در کاربرد صورتهای استعاری، طبقات اجتماعی بالا و متوسط نسبت به طبقۀ اجتماعی پایین از صورتهای استعاری استفاده کردهاندکه ناشی از اعتبار بالای استعارۀ دستوری است، به عبارت دیگر، طبقات متوسط و بالای اجتماعی بخاطر اعتبار بالای استعارههای دستوری از آنها بیشتر استفاده کردهاند. پدیده قابل ملاحظه از منظر جامعهشناسی زبان در پژوهش حاضر در زمینه تحلیل آماری طبقات اجتماعی تصحیح افراطی آماری[27] است. اعتبار و ارزش اجتماعی رفتار زبانی طبقات بالا در یک جامعه سبب میشود که برخی از طبقات پایینتر، آن را به عنوان الگو مورد تقلید قرار دهند. مطابق بررسیهای جامعهشناسان زبان، در میان طبقات مختلف یک جامعه، طبقۀ متوسط پایین نسبت به رفتار زبانی طبقات بالاتر حساسیت بیشتری نشان میدهد و بیش از سایر طبقات از ویژگیهای زبانی آنها تقلید میکند. این گروه اجتماعی در این راه گاه تا آنجا پیش میرود که ویژگیهای زبانی معتبر را حتی به میزان نسبی بیشتری از طبقات بالاتر به کار میگیرد. این پدیدهای است که تصحیح افراطی نامیده میشود (مدرسی،1391 :189). بنابراین در پژوهش حاضر طبقۀ متوسط (بر اساس تقسیمبندی طبقات اجتماعی به سه گروه پایین، متوسط و بالا ) نسبت به طبقات بالا و پایین بسیار بیشتر از استعارۀ دستوری استفاده کرده است و در حقیقت طبقۀ متوسط در کاربرد استعارۀ دستوری در تقلید از طبقۀ بالا با بسامدی بیش از بسامد طبیعی آن در گفتار طبقۀ مورد تقلید خود عمل کرده است که این پدیده تصحیح افراطی آماری نامیده میشود.