شناسنامه علمی شماره
دوره 8، شماره 2 ، پاییز و زمستان 1395
مقاله پژوهشی
نحو
رضوان متولیان
چکیده
در مقالۀ حاضر میکوشیم بدون خدشه وارد کردن به جهانیهای اشاره شده در برنامۀ کمینگی و صرفاً با استفاده از پارامترهای زبانی ساخت ارتقایی را در زبان فارسی تبیین کنیم و نشان میدهیم در این زبان نیز همانند دیگر زبانهای ضمیرانداز ثابت نوع خاصی از ساخت ارتقایی تحت عنوان بیش ارتقاء امکانپذیر است که به موجب آن گروه اسمی فاعلی حتی ...
بیشتر
در مقالۀ حاضر میکوشیم بدون خدشه وارد کردن به جهانیهای اشاره شده در برنامۀ کمینگی و صرفاً با استفاده از پارامترهای زبانی ساخت ارتقایی را در زبان فارسی تبیین کنیم و نشان میدهیم در این زبان نیز همانند دیگر زبانهای ضمیرانداز ثابت نوع خاصی از ساخت ارتقایی تحت عنوان بیش ارتقاء امکانپذیر است که به موجب آن گروه اسمی فاعلی حتی پس از مطابقه با هستۀ زمانی فای کامل در بند درونه میتواند به جایگاه موضوعی بند بالاتر ارتقاء یابد. البته در این نوع ساخت، برخلاف دیگر ساختهای ارتقایی غیر موضعی، تطابق فاعل ارتقاء یافته با هستۀ زمانی بند بالاتر امکانپذیر نیست. در مقالۀ حاضر به تبعیت از فرناندز و سلگویرو (2008 و 2011) نشان میدهیم در واقع به موجب پارامتر تأخیر در بازبینی حالت، ارتقای فاعل به فاعل در زبان فارسی بدون نقض شرط چارۀ نهایی صورت میگیرد. از سوی دیگر به نظر میرسد مجاز نبودن تطابق فاعل ارتقاء یافته با فعل بند پایه با عدم بازبینی چندبارۀ مشخصههای فای گروه اسمی در این زبان مرتبط است که بازبینی مشخصههای فای هستۀ زمانی بند پایه با بند متممی را در پی خواهد داشت و بازنمون این امر بر روی فعل بند پایه به صورت تصریف پیش فرض سوم شخص مفرد خواهد بود. به این ترتیب با در نظر گرفتن پارامترهای مطرح شده سازگاری ساخت بیشارتقاء با ضمیر اندازی زبان فارسی تبیین میشود.
مقاله پژوهشی
زبان شناسی اجتماعی
علی رضا قلی فامیان؛ محبوبه پژمانجم
چکیده
چشمانداز زبانی حوزهای از زبانشناسی اجتماعی است که در آن تمام نشانهها و متون زبانی شامل تابلوهای راهنمایی و رانندگی، پارچهنوشتهها و بیلبوردهای تبلیغاتی، دیوارنوشتهها، نام میدانها و معابر، تابلوهای مراکز اداری و کسب و کار و نیز آگهیهای کوچک و بزرگ نصب شده در یک محدودۀ جغرافیایی بررسی میشود. در پژوهش حاضر، محققان سه ...
بیشتر
چشمانداز زبانی حوزهای از زبانشناسی اجتماعی است که در آن تمام نشانهها و متون زبانی شامل تابلوهای راهنمایی و رانندگی، پارچهنوشتهها و بیلبوردهای تبلیغاتی، دیوارنوشتهها، نام میدانها و معابر، تابلوهای مراکز اداری و کسب و کار و نیز آگهیهای کوچک و بزرگ نصب شده در یک محدودۀ جغرافیایی بررسی میشود. در پژوهش حاضر، محققان سه منطقۀ جغرافیایی برخوردار، نیمهبرخوردار و نابرخوردار را در شهر ارومیه (مرکز استان آذربایجانغربی) شناسایی کرده و در هر منطقه یک خیابان را به عنوان محدودۀ اصلی پژوهش انتخاب کردند. از آنجا که ارومیه معمولاً شهری چندزبانه و چندفرهنگی معرفی میشود، محققان کوشیدند بازنمود چندزبانگی را در چشمانداز زبانی آن ارزیابی کنند. پس از عکسبرداری، گردآوری و پردازش دادهها در مجموع هشت الگوی زبانی در چشمانداز زبانی ارومیه مشاهده شد که به ترتیب فراوانی عبارتند از: یکزبانۀ فارسی (9/75 درصد)، دوزبانۀ فارسی-اروپایی (8/16 درصد)، یکزبانۀ اروپایی (5 درصد)، یکزبانۀ ترکی (7/0درصد)، دوزبانۀ اروپایی-فارسی (6/0)، دوزبانۀ فارسی-ترکی (4/0)، سهزبانۀ فارسی-اروپایی-ترکی (2/0)، و یکزبانۀ کردی (09/0). مقایسه دادهها در سه منطقۀ ارومیه نشان داد که میان رفاه و توسعۀ اقتصادی از یک سو و استفاده از الگوهای مختلف یک، دو و چندزبانه از سوی دیگر، ارتباط وجود دارد، به طوری که در مناطق برخوردار و نیمهبرخوردار، استفاده از الگوهای یکزبانۀ اروپایی بیش از منطقۀ نابرخوردار است. همچنین یافتهها حاکی از آن است که میان متغیر ردۀ شغلی و استفاده از الگوهای زبانی همبستگی وجود دارد. برای مثال، در ردۀ شغلی بوتیک از انواع الگوهای زبانی برای جذب مخاطب استفاده میشود، در حالی که در مشاغلی مانند نانوایی چنین تنوعی مشاهده نمیشود.
مقاله پژوهشی
معنا شناسی
محمدرضا طوسی نصرآبادی؛ بلقیس روشن
چکیده
مقالۀ حاضر به بررسی استعاره در عناوین خبری روزنامههای ورزشی ایران اختصاص دارد. تحقیق حاضر تحقیقی توصیفی- تحلیلی است که در آن با اتخاذ نظریۀ استعارۀ مفهومی به بررسی عبارات زبانیِ استعاری موجود در عناوین خبری دو روزنامۀ خبر ورزشی و پیروزی در پاییز 1393 پرداخته شد. با بررسی تعداد 108 عبارت استعاری، استعارههای مفهومی مربوط به فوتبال ...
بیشتر
مقالۀ حاضر به بررسی استعاره در عناوین خبری روزنامههای ورزشی ایران اختصاص دارد. تحقیق حاضر تحقیقی توصیفی- تحلیلی است که در آن با اتخاذ نظریۀ استعارۀ مفهومی به بررسی عبارات زبانیِ استعاری موجود در عناوین خبری دو روزنامۀ خبر ورزشی و پیروزی در پاییز 1393 پرداخته شد. با بررسی تعداد 108 عبارت استعاری، استعارههای مفهومی مربوط به فوتبال در ده قلمرو استعاری دستهبندی گردید. یافتهها نشان میدهند استعارۀ " فوتبال جنگ است" بالاترین بسامد را در بین عبارات استعاری مربوط به عناوین اخبار فوتبال دارد. قلمرو مبدأ تنها جنگ نیست و شامل فوتبال به مثابه ماشین و قلمروهایی چون پدیدههای طبیعی، حیوانات، جادوگری، ورزشها، آزمون، جهت، نمایش و قلعه را هم در کاربرد استعاری ورزش فوتبال شاهدیم. استعارههای مورد بررسی در دستهبندی سهگانۀ ساختاری، هستیشناختی و جهتی دستهبندی شدند که عمدۀاستعارهها به ترتیب به دستۀ ساختاری و هستی شناختی و جهتی تعلق داشتند.
مقاله پژوهشی
روان شناسی زبان
الهه کمری
چکیده
در پژوهش حاضر، در چارچوب نظریۀ انسجام هلیدی و حسن (1976) میزان تسلط کودکان تکزبانۀ فارسیزبان بر حروف ربط و ارجاع ضمیری به عنوان دو نوع از ابزارهای انسجامی مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور، 80 کودک در چهار ردۀ سنی 3، 5، 7 و 9 سال از 2 مهدکودک و 4 مدرسه ابتدایی در تهران انتخاب شدند و با یک گروه 20 نفره از آزمودنیهای بزرگسال به عنوان ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، در چارچوب نظریۀ انسجام هلیدی و حسن (1976) میزان تسلط کودکان تکزبانۀ فارسیزبان بر حروف ربط و ارجاع ضمیری به عنوان دو نوع از ابزارهای انسجامی مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور، 80 کودک در چهار ردۀ سنی 3، 5، 7 و 9 سال از 2 مهدکودک و 4 مدرسه ابتدایی در تهران انتخاب شدند و با یک گروه 20 نفره از آزمودنیهای بزرگسال به عنوان گروه کنترل مورد مقایسه قرار گرفتند. به منظور بررسی عملکرد این کودکان در استفاده از این ابزارهای انسجامی، دو آزمون تولید داستان با استفاده از دو کتاب مصّور کودک اجرا گردید. با در نظرگرفتن رشد انسجام دستوری، داستانهای آنها برحسب کاربرد این دو ابزار انسجامی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که کودکان 3 ساله از راهبرد اسمی استفاده کردند و برای ایجاد انسجام در داستان از حروف ربط زمانی استفاده کردند. کودکان 5 ساله از تعداد بیشتری حروف ربط زمانی استفاده کردند. داستانهای روایت شده توسط آنها با استفاده از راهبرد فاعل موضوعی از سازماندهی برخوردار بود. از 7 سالگی به بعد داستانهای روایتشدۀ آزمودنیها پیچیدهتر شدند و تنوع حروف ربط بهطور معناداری افزایش یافت. کودکان از نشانگرهای زبانی مختلفی (راهبرد پیشمرجعی کامل) برای سازماندهی داستان به صورت یک واحد زبانی کل استفاده کردند. آنها از ضمایر برای حفظ ارجاع استفاده کردند و همزمان با آن نیز تلاش کردند از ارجاعات واضح و بدون ابهام برای اشاره به شخصیتهای داستان استفاده کنند و برای این کار از صورتهای اسمی جهت تعویض ارجاع استفاده کردند.
مقاله پژوهشی
کاربردشناسی زبان
بهناز زمانی؛ بهرام هادیان
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی معنای تضمنی «امّا» در زبان فارسی پرداخته است. پرسش اصلی تحقیق این است که آیا تضمن حاصل شده از جمله توسط فارسی زبانان، صرفاً بوسیلۀ حرف ربط «امّا» تعیین میگردد یا محتوای گزارهها نقش اصلی در ایجاد این تضمن دارد. در این تحقیق از دو آزمایش استفاده شد. برای آزمایش اول، پرسشنامهای شامل 24 داستان کوتاه تهیه ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی معنای تضمنی «امّا» در زبان فارسی پرداخته است. پرسش اصلی تحقیق این است که آیا تضمن حاصل شده از جمله توسط فارسی زبانان، صرفاً بوسیلۀ حرف ربط «امّا» تعیین میگردد یا محتوای گزارهها نقش اصلی در ایجاد این تضمن دارد. در این تحقیق از دو آزمایش استفاده شد. برای آزمایش اول، پرسشنامهای شامل 24 داستان کوتاه تهیه شد که هریک از این داستانها نهایتاً دارای جملهای با ساختار « p امّا q» بودند. برای پی بردن به این مسئله که کدام استدلال نهایتاً مورد پذیرش مخاطب قرار میگیرد و نقش حرف ربط «امّا» تا چه میزان میتواند در تصمیم مخاطب تأثیر گذار باشد، از دو عبارت «پس» و « با این حال » بعد از استدلالهای مورد نظر استفاده شد و چهارگزینۀ احتمالی در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت. در آزمایش دوم از «پس» و «با اینحال » استفاده نشد و فقط از شرکتکنندگان خواسته شد تا با جواب «بله» یا «خیر» از بین گزینههای ارائه شده به عنوان تضمن احتمالی جمله انتخاب کرده و دلیل انتخاب خود را توضیح دهند. نتایج تحقیق نشان داد که در این ساختارها حرف ربط «امّا» فرض p را حذف نمیکند، بلکه آن را صرفاً به تعلیق در میآورد و مخاطب همچنان به آن دسترسی دارد. بهعلاوه افراد قبل از هر چیز، استنباط خود را بر اساس وجود «امّا» انجام میدهند و محتوای استدلالها در جایگاه دوم قرار دارد. نتایج حاصل از آزمایش دوم نیز نشان داد که هرگاه افراد نتوانند نتیجهگیری درستی بر اساس وجود «امّا» داشته باشند، به محتوای استدلالها توجه میکنند.
مقاله پژوهشی
زبان شناسی اجتماعی
ابراهیم رضاپور؛ علی عربانی دانا
چکیده
هلیدی (1987 :173) بازنمایی استعاری را به مثابۀ گونههای استعاری در نظر گرفته است که با نظریۀ تنوع (تنوع آوایی، واجی، واژگانی، صرفی و نحوی) از منظر لباو (1969) مرتبط هستند. بر اساس تعریف هلیدی، هر یک از گونهها برحسب بازنمایی متناوب یک عنصر در لایۀ بالاتر قابل توصیف است. گونههای صرفی، واژی و نحوی بازنمایی متناوب معنای واحد در سطح واژگان- ...
بیشتر
هلیدی (1987 :173) بازنمایی استعاری را به مثابۀ گونههای استعاری در نظر گرفته است که با نظریۀ تنوع (تنوع آوایی، واجی، واژگانی، صرفی و نحوی) از منظر لباو (1969) مرتبط هستند. بر اساس تعریف هلیدی، هر یک از گونهها برحسب بازنمایی متناوب یک عنصر در لایۀ بالاتر قابل توصیف است. گونههای صرفی، واژی و نحوی بازنمایی متناوب معنای واحد در سطح واژگان- دستور هستند. در پژوهش حاضر صورتهای متجانس و استعاری در گفتار گویشوران زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. تعداد آزمودنیها جمعاً 47 نفر هستند که بر اساس متغیرهای جنسیت، تحصیلات و طبقۀ اجتماعی انتخاب شدهاند. پرسشهای پژوهش عبارت است از: 1) چه تأثیراتی متغیرهای اجتماعی از جمله جنسیت، تحصیلات و طبقۀ اجتماعی بر کاربرد صورتهای متجانس و استعاری دارند؟ 2) تأثیر هر یک از متغیرهای اجتماعی از جمله جنسیت، تحصیلات و طبقۀ اجتماعی بر کاربرد صورتهای استعاری وجهیت، اسمسازی و گذرایی چگونه است؟ دادههای پژوهش نشان میدهد که متغیر جنسیت بر کاربرد صورتهای متجانس و استعاری و همچنین کاربرد انواع استعارۀ دستوری گذرایی، وجهیت و اسمسازی تأثیر ندارد. اما متغیرهای تحصیلات و طبقۀ اجتماعی تأثیر زیادی در کاربرد صورتهای استعاری و متجانس و همچنین در کاربرد انواع استعاری دستوری (بجز عدم تأثیر جنسیت بر استعارۀ دستوری گذرایی) در گفتار گویشوران زبان فارسی دارند. پدیدۀ قابلملاحظه در پژوهش حاضر تصحیح افراطی آماری است. طبقۀ متوسط (بر اساس تقسیمبندی طبقات اجتماعی به سه گروه پایین، متوسط و بالا) نسبت به طبقات بالا و پایین بسیار بیشتر از استعارۀ دستوری استفاده کرده است و در حقیقت طبقۀ متوسط در کاربرد استعارۀ دستوری در تقلید از طبقۀ بالا با بسامدی بیش از بسامد طبیعی آن در گفتار طبقۀ مورد تقلید خود عمل کرده است که این پدیده تصحیح افراطی آماری نامیده میشود.