نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری زبانشناسی،واحد علوم و تحقیقات،دانشگاه آزاد اسلامی، تهران،ایران
2 دانشیار گروه زبانشناسی،دانشگاه تربیت مدرس،تهران،ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Abstract
This paper examines weight patterns in tri-syllabic words within a Moraic-theoretic account. A word weight pattern is weight of syllables and is defined based on distinction between heavy and light syllables (Carr, 2008:172); Here, the notion of mora (symbolized μ) as a basic timing unit provides a distinction between 'light' and 'heavy' syllables. Hayes (1989:356) mentions that heavy syllables have more moras compared to light ones. Also, there are some weight alternations in the syllabic patterns of Persian tri-syllabic words; that is, in an alternative weight pattern, syllables are distributed so that weight is alternately high and low. In order to study and compare weight patterns of simple, derivative and compound words, about 32 thousand tri-syllabic words were collected from Dehkhoda (2003) and Moshiri (2009) dictionaries. Then, they were sorted in an Excel worksheet with all phonological information, including weight of syllables (light, heavy, super-heavy, and ultra-heavy). Also, alternative and non-alternative weight patterns were specified. Results indicate that there happen 49 weight patterns in tri-syllabic words and syllables of one mora (mono-moraic), two moras (bi-moraic), three moras (tri-moraic), and even four moras (tetra-moraic) are probable. However, the sequence of mono-moraic and bi-moraic syllables is the most frequent and tri-moraic and tetra-moraic syllables, especially adjacent ones, are less frequent. This indicates that tri-syllabic words tend towards short syllables. Moreover, the non-alternative quasi-monotonic weight patterns are the most frequent ones. Likewise, simple words ideally tend to sequences of mono-moraic and bi-moraic syllables and tetra-moraic ones are loanwords; the derivatives are heavier than the simple and lighter than the compounds.
Keywords: Syllable Weight, Mora, Derivative, Simple, Compound, Tri-Syllabic.
Introduction
Weight pattern of a word is the weight of its syllables and is defined based on distinction between heavy and light syllables (Carr, 2008:172). Mora is a basic timing unit that link prosodic and segmental information, represented by the root node. Mora is equal to or shorter than a syllable and the weight of the syllable does not depend on the number of segments in the syllable but the number of moras in it. Heavy and super heavy syllables are of more moras compared to light syllable with one mora; for example, a short syllable such as ‘ba’ consists of one mora (mono-moraic), while a long syllable such as ‘baa’ consists of two (bi-moraic). Such metrics are also referred to as syllable weight (Hayes,1989: 356). In Moraic Theory, only rhyme constituents contribute to the weight of the syllable and are tied to moras (µ), while onsets are tied directly to the syllable node (σ) with no role in weight (Hyman, 1985: 145-6). According to Kambuziya (2006:135) “in moraic theory, short vowels bear one mora and long vowels bear two moras are not considered phonologically light at all.” In this connection, Ghorbanpour (2019) and Salimi (2018) studied the weight pattern of bi-syllabic and tetra-syllabic words. Granted with this and many other studies, we shall study and compare the weight patterns in different kinds of tri-syllabic words including the simple, derivative and compound in Persian within a Moraic-theoretic account. Thus, firstly, we shall overview the main tenets of the theory, syllable weight, and the alternation of weight in syllabic patterns. Then, we shall specify the distribution of tri-syllabic words’ weight pattern and the alternative and non-alternative patterns. The main problem of the study is to examine the distribution of weight patterns in simple and non-simple words derived from a large corpus of 32 thousand tri-syllabic words. The present study is also aimed at investigating whether there are any meaningful relations between the number of syllables, word formation, and the moraic weight patterns.
Materials and Methods
The research data includes a set of 32 thousand tri-syllabic words in Persian collected from Dehkhoda (2003) and Moshiri (2009) dictionaries. The words were sorted in an Excel worksheet with all their etymological and phonological information, including the weight of syllables (light, heavy, super-heavy, and ultra-heavy) and the number of moras. Then, alternative and non-alternative weight patterns were determined.
Discussion and Conclusion
The present study eximaned the distribution of weight patterns of tri-syllabic words, including simple, derivative and compound words. Findings suggest that there happen 49 weight patterns in tri-syllabic words and syllables of one mora (mono-moraic), two moras (bi-moraic), and three moras (tri-moraic). Interestingly, the results show that even four moras (tetra-moraic) are probable in Persian. However, a sequence of mono-moraic and bi-moraic syllables - the pattern 1,2,2 - is the most frequent. This is while syllables of tri-moraic and tetra-moraic, especially the adjacent ones, are less frequent. This is an indicative of tri-syllabic words’ tendency toward short syllables. Also, simple words often tend to sequences of mono-moraic and bi-moraic syllables and those with tetra-moraic ones are generally loanwords. Moreover, the derivatives are heavier than the simple and lighter than the compounds. Thus, the number of heavy syllables probably increases through the transition from simple words to complex ones. For a more accurate categorization, the non-alternative patterns were divided into monotonic, quasi-monotonic, ascending, descending, and disordered. Results indicate that non-alternative quasi-monotonic patterns are the most frequent weight patterns in all kinds of tri-syllabic words.
کلیدواژهها [English]
. مقدمه
الگوی وزنی یک واژه عبارتست از وزن هجاهای موجود در آن واژه؛ وزن هجا مفهومی است که بر تمایز میان هجاهای سنگین و سبک استوار است و از نظر واحد زمانی، هجای سبک با ساختار CV یک مورایی و هجای سنگین بیش از یک مورا دارد(Carr, 2008:172). مورا یک واحد نوایی اولیه مانند هجا است که واجها را به شیوهای خاص سازماندهی میکند و در واقع سازهای از سازههای هجاست و بین گرۀ هجا و زنجیرۀ واجی قرار دارد. وزن هجا نه به تعداد عناصر واجی بلکه به تعداد موراهای موجود در آن بستگی دارد (Hayes,1989: 356). هجای سنگین و فوق سنگین بیشتر از یک مورا دارند؛ برای مثال، هجای کشیدۀ /b/ دومورایی است و این عدد وزن هجا را نشان میدهد. کامبوزیا (135:1393) عنوان میکند که در نظریۀ مورایی واکۀ کوتاه به یک مورا و واکۀ کشیده به دو مورا متصل میشود و واکۀ کشیده هرگز از نظر واجی سبک محسوب نمیشود. دربارۀ الگوهای وزن مورایی در سایر واژههای زبان فارسی اعم از دوهجایی (سلیمی،1397) و چهارهجایی (قربانپور، 1398) مطالعاتی انجام شده است. پژوهش حاضر مبتنی بر شواهد درونپیکرهای و دادههای زبانی در ساخت واژگان زبان فارسی است و پرداختن به ضروریات شعری مانند وزن هجا در شعر که از شواهد برونپیکرهای محسوب میشوند، مستلزم پژوهشی مفصل است که در حجم این مقاله نمی گنجد. این پژوهش با مطالعۀ انواع واژههای سههجایی اعم از بسیط و غیربسیط در چارچوب نظریۀ مورایی درصدد شناسایی و مقایسۀ الگوهای وزن مورایی در هریک از این واژههاست. براین اساس، پس از شرح برخی مفاهیم مرتبط با نظریۀ مورایی و وزن هجا، توزیع الگوهای وزنی در انواع واژههای سه هجایی و نیز تناوب در این الگوها معرفی میشود. در پیکرۀ بزرگی مشتمل بر حدود 32 هزار واژۀ سههجایی اعم از بسیط، مشتق، مرکب و مشتق-مرکب توزیع الگوهای وزنی چگونه است؟ آیا رابطۀ معناداری بین تعداد هجا و نوع واژه و نیز الگوهای وزن مورایی آن وجود دارد؟
2. پیشینۀ پژوهش
دربارۀ الگوی وزنی در فارسی، در آثار خانلری(1373) و نجفی (1395) به طور خاص به وزن شعر توجه شده است و ضمن معرفی مفاهیمی مانند وزن، هجا و انواع هجاهای فارسی، وزنهای شعر زبان فارسی و اصول حاکم بر آن طبقهبندی و تشریح شدهاند. عروضدانان ایرانی قواعد عروضی را عیناً از عربی گرفتهاند و این ویژگیها اغلب به ضرورت شعری در شعر حفظ شده است. وزن شعر سنتی فارسی، که به آن وزن عروضی نیز گفته میشود، جزو اوزان کمّیست و تقابل هجاهای ضعیف و قوی در این نوع وزن مبتنی بر تقابل میان هجاهای سبک (تکمورایی) و سنگین (دومورایی) است (خانلری، 1373: 166-170). الگوهای وزن مورایی در سایر پژوهشهای مربوط به واژههای دو و چهارهجایی زبان فارسی نیز مورد بررسی قرار گرفته است؛ از جمله، پژوهش سلیمی (108:1397) دربارۀ واژههای دو هجایی حاکی از آن است که در حدود 60 درصد واژههای بسیط، هجای اول سبکتر از هجای دوم، در30 درصد از این واژهها وزن هر دو هجا یکسان و در حدود 10 درصد وزن هجای اول سنگینتر از وزن هجای دوم است و الگوی وزنی 2.3 با بیش از 27 درصد بیشترین فراوانی را دارد. در واژههای مشتق نیز توالی هجاهای هموزن دومورایی با بیش از 50 درصد و در واژههای مرکب توالی هجاهای هموزن سهمورایی با بیش از 38 درصد بیشترین فراوانی را دارد (سلیمی، 1397: 124،166).
قربانپور (1398 :93-92) با مطالعۀ الگوی وزن مورایی هجاها در واژههای چهارهجایی، نشان میدهد از مجموع 256 الگوی وزنی ممکن، تعداد 83 الگوی وزنی بهطور بالفعل در مجموعۀ دادهها به وقوع میپیوندد و بیشترین فراوانی متعلق به ساختهای متشکل از توالی-های وزنی یک و دو مورایی است. بنابراین گرایش غالب واژههای چهارهجایی به متشکل بودن از توالیهای هجایی کوتاه است و وزنهای هجایی سه و چهار مورایی بسامد بسیار پایینی دارند و بهطورخاص، هجای چهارمورایی، به معنی توالی یک واکۀ کشیده و یک خوشۀ همخوانی پایانی، بسیار کم دیده میشود.
از طرفی، مفهوم تناوب نخستین بار توسط کنستویچ و کیسهبرث (1979) و ینسن (2004) دربارۀ وجود تناوب در کشش واکه در زبان اسلواکی مطرح شد. آنها در جریان این مطالعات خود مثالهایی از زبان اسلواکی ارائه دادند مبنی بر اینکه واکههای هجاهای تشکیلدهندۀ یک واژه به طور متناوب کوتاه و کشیده هستند. سپس، ینسن با ارائۀ یک قاعدۀ وزنی نشان داد کشش واکهها در واژههای این زبان به طور متناوب کم و زیاد میشود. در زبان فارسی، نخستینبار کامبوزیا و نویدی باغی(1395) برمبنای نظریۀ مورایی، بهجای آنکه کشش واکه را مدنظر قرار دهند، وزن هجا را برای بررسی الگوهای وزنی واژهها مورد استفاده قرار دادند. آنها دستهبندی الگوهای وزنی به انواع متناوب، شبهمتناوب، یکنواخت، شبهیکنواخت، صعودی-نزولی و نامنظم را ارائه دادند و الگوهای وزنی هجاها در واژههای بسیط سه تا هفت هجایی را بهطور جداگانه بررسی کردند و میزان دو نوع الگوهای متناوب و نامتناوب را با یگدیگر مقایسه کردند. نتایج بررسی آنها بر روی واژه-های بسیط نشان میدهد که الگوهای وزنی شبهیکنواخت با میزان 63 % پربسامدترین الگوهای وزنی در واژههای بسیط سه تا هفت هجایی هستند و هرچه بر تعداد هجاها افزوده شود، درصد الگوهای متناوب و یکنواخت کمتر میشود و از میزان کاربرد هجاهای فوق سنگین و ماوراء سنگین در آن کاسته میشود (کامبوزیا و نویدباغی، 28:1395).
3. روششناسی و چارچوب پژوهش
1-3. روش پژوهش
در این پژوهش بهمنظور مطالعه و مقایسۀ الگوهای وزنی انواع واژههای سههجایی در فارسی اعم از بسیط، مشتق، مرکب و مشتق-مرکب، دو فرهنگ لغت 60000 واژهای دهخدا ( 1385) و 40000 واژهای مشیری (1388) مطالعه و تعداد 32 هزار واژۀ سههجایی شناسایی و تفکیک شدند. سپس، این واژهها با استفاده از نرمافزار اکسل و براساس اطلاعاتی مانند ریشۀ زبانی و نوع واژه، صورت واجی و آوایی، ساخت هجایی والگوهای وزنی در هجای اول تا سوم دستهبندی شدند و انواع الگوهای وزنی استخراج گردید. همچنین، برای بررسی مفهوم تناوب وزن هجاها ، انواع الگوهای وزنی متناوب و نامتناوب مشخص شدند. در این دادهها، طبق کامبوزیا(135:1393) برای هر واکۀ کوتاه و هر همخوان در جایگاه پایانه یک مورا و برای هر واکۀ کشیده دو مورا درنظر گرفته شده است. پیش از معرفی دادهها و بهمنظور درک بهتر الگوهای وزنی ارائهشده در این پژوهش، ابتدا برخی مفاهیم مرتبط با نظریۀ مورایی و وزن هجا معرفی میشوند.
2-3. نظریۀ مورایی و وزن هجا
نظریۀ مورایی رویکردی غیرخطی و یکی از زیرنظریههای واجشناسی خودواحد است و اولین بار توسط هایمن (1985) و سپس هیز (1989) مککارتی و پرینس (1986) و بسیاری دیگر از واجشناسان مطرح شد. با گسترش نظریۀ خودواحد همخوان-واکه (CV) و نظریۀ ایکس (X) که به واحد واجی یک واحد زمانی نسبت میداد، اهمیت زمانمندی واجی بیشتر احساس شد و با طرح نظریۀ مورایی این مفهوم به مورا یا لایۀ وزنی تغییر یافت (Hubbard, 1995:168). طبق گفتۀ کنستویچ (1994:293) مورا یک واحد نوایی اولیه مانند هجا است که واجها را به شیوهای خاص سازماندهی میکند و در واقع، سازهای از سازههای هجاست و بین گرۀ هجا و زنجیرۀ واجی قرار دارد . نظریۀ مورایی یک نظریۀ زنجیری نیست؛ زیرا فاقد سطح و یا فرایندی واجشناختی است که در آن واجها شمرده میشوند (Hayes,1989: 352). در نظریة مورایی، ساختمان هجا متشکل از سه لایه در نظر گرفته میشود: لایة هجا، لایة زمانمند مورا(که با علامت µ نشان داده می-شود) و لایة واجی؛ عناصر لایه واجی که حامل وزن هستند و بر وزن هجا تأثیر میگذارند، به موراها وصل میشوند (Hayes, 1989:352). الگوهای وزنی یک واژه عبارتست از وزن هجاهای موجود در آن واژه. وزن هجا مفهومی است که بر تمایز میان هجاهای سنگین و هجاهای سبک استوار است و از نظر واحد زمانی، هجای سبک با ساختار CV یک مورایی و هجای سنگین بیش از یک مورا دارد (Carr, 2008:172). هیز (1989) در نظریۀ مورایی معتقد است که هجاهای سنگینتر دارای مورای بیشتری نسبت به هجاهای سبکتر هستند. وی هجاهای دو مورایی Cv و CVC را هجاهای سنگین و هجای سه مورایی cvcc و cvc را فوق سنگین و هجای cvcc یا بیشتر را ماورا یا فوق فوق سنگین مینامد(Hayes, 1989:352). از طرفی، وزن یک هجا تنها به مشخصات میانۀ آن بستگی دارد و تعداد یا ماهیت واحدهای واجی آغازۀ هجا تأثیری در وزن هجا ندارد (Hyman, 1985:145-146). طبق گفتۀ هیز (1989:356) در هیچ زبانی مورا به همخوان آغازه اختصاص نمییابد؛ این امر دلیل بر جهانی بودن عدم تأثیر آغازهها در تمایزات کمّی هجاهاست. کامبوزیا (137:1393) به نقل از بیکمور (1992) اصول ساخت هجا را در چارچوب نظریۀ مورایی درپنج مرحله معرفی میکند:
1. برخی واحدها که در زیرساخت دارای کشش هستند به دو مورا متصل میشوند؛ اما همخوانهای مشدّد به یک مورا وصل میشوند؛ برای مثال، همخوان مشدد /l/ در «پلّه» یک موردارد و واکۀ کشیدۀ /i/ در «تحلیل» دو مورایی است.
2. توالی دو مورا که به یک واحد واجی متصل است به یک گرۀ هجا σ وصل میشود؛ به عبارتی، هردومورای متصل به یک واکۀ کشیده به یک هجا تعلق دارند.
3. اصل مشخص کردن هستۀ هجاها: یک مورا و یک گرۀ هجا به هستۀ هجا وصل میشوند و این اصل زبانوابسته است؛ برای مثال، در فارسی فقط واکهها در هستۀ هجا قرارمیگیرند.
4. اصل حداکثر آغازه: معمولاً اگر همخوانی بین دو واکه قرار بگیرد، بهعنوان آغازۀ هستۀ دوم تلقی میشود. برای نمونه، در زبان فارسی حداکثر یک همخوان میتواند بهعنوان آغازه به کار رود.
5. اصل پایانۀ بیقاعده: هر کدام از واحدهای واجی آزاد، در زبانهایی که تمایز وزنی دارند، مورای خود را دریافت میکنند و سپس به هجای سمت چپ متصل میشوند. برای مثال، بازنمایی(1) روش تخصیص مورا را به واحدهای واجی در واژۀ »تحلیل» نشان میدهد:
بازنمایی1- تخصیص مورا در واژۀ «تحلیل» (کامبوزیا، 138:1393)
Representation 1- Mora distribution in ‘tahlil’(Kambuziya, 2014:138)
بازنمایی (1) نشان میدهد هر همخوان در جایگاه پایانه و واکههای کوتاه حامل یک مورا و واکههای کشیده دو مورایی هستند (به دو مورا متصل میشوند) و هرگز از نظر واجی سبک محسوب نمیشوند (کامبوزیا، 1393: 135-138). واحد آغازه که از نظر واجی بدون وزن است، نقشی در تعیین وزن هجا و تکیه ندارد و مستقیماً به گرۀ هجا متصل میشود (کامبوزیا، 135:1393). ازطرفی، کامبوزیا (1393: 263-264) اشاره میکند «هرگاه در یک هجای CVC، خیشومی تیغهای /n/ در مرز هجا بعد از یکی از سه واکۀ کشیدۀ /, u, i/ قرار گیرد، موجب کوتاه شدن این واکهها میشود». او به نقل از خانلری (146:1373) چنین عنوان میکند که تولید واکههای کشیده قبل از /n/ به لحاظ کمّی درست مانند تولید واکههای کوتاه است و تفاوتی بین این دو نوع واکه وجود ندارد و این امر با شواهد آزمایشگاهی نیز قابل-اثبات است. برای مثال، واژۀ مشتقی مانند «زندانبان» / zen.dn.bn / دارای توالی مورایی 2.2.2 است. قاعدۀ کوتاهشدگی واکههای کشیده قبل از خیشومی /n/ در (2) بازنمایی میشود:
بازنمایی 2- کوتاهشدگی واکههای کشیده قبل از خیشومی /n/ در یک هجا (کامبوزیا، 264:1393)
Representation 2- Long vowel shortening before/n/ [+coranal, +nasal] (Kambuziya, 2014:264)
بازنمایی(2) نشان میدهد خیشومی تیغهای /n/ تنها در هجای CVC و در مرز هجا بعد از واکههای کشیدۀ /, u, i/ ، موجب کوتاه شدن این واکهها میشود. پیشتر نیز، خانلری(147:1373) براساس نتایج آزمایشگاهی حاصل از ثبت ارتعاشات یک بیت شعر که دارای مصوتهای بلند است، با ارائۀ مثالهایی مانند «خون-خوب، دین-دیر، خاک-خان»، چنین نتیجه میگیرد که امتداد مصوتهای بلند هم در هجای باز و هم در هجای بستهای که به /n/ ختم میشوند، از امتداد همان مصوتها در موارد دیگر کمتر است و کوتاه به شمار میروند. بنابراین، در شواهد درونپیکرهای ازجمله واژههای فارسی معیار مانند «دوانزده، بانگ زدن،...»، خیشومی تیغهای /n/ عضو اول خوشۀ پایانی است و در مرز هجا قرار نمیگیرد؛ درنتیجه، به کوتاهشدگی واکه نمیانجامد و هجا چهارمورایی است.
3-3. تناوب الگوهای وزنی
در زبان فارسی نخستینبار، کامبوزیا و نویدی باغی (1395) بر مبنای نظریۀ مورایی، تناوب وزن هجا را در الگوهای وزنی واژههای بسیط مطالعه کردند. بر این اساس، از نظر تناوب الگوهای وزنی واژهها به دو گروه تقسیم میشوند:
1. الگوهای وزنی متناوب: در یک واژه با الگوهای وزنی متناوب، هجاها به گونهای توزیع شدهاند که وزن آنها بهطور متناوب کم و زیاد میشود. برای نمونه، واژۀ «فرشته» با ساختار هجایی cv.cvc.cv دارای الگوهای وزنی L.H.L 1.2.1 از نوع متناوب است.
2. الگوهای وزنی نامتناوب: الگوهای وزنی نامتناوب شامل الگوهای وزنی یکنواخت، شبهیکنواخت و صعودی-نزولی است. در الگوهای یکنواخت وزن همۀ هجاهای واژه با هم برابر است. الگوهای شبهمتناوب و یا شبهیکنواخت در بردارندۀ الگوهای وزنی متناوب یا یکنواخت است و در هجاهای مجاور، بهصورت دو به دو، هم افزایش یا کاهش وزن هجا و هم یکنواختی مشاهده میشود. در الگوهای صعودی- نزولی وزن هجا به ترتیب افزایش یا کاهش مییابد. مواردی که در هیچ یک از این دستهبندیها نگنجند، الگوهای وزنی نامنظم دارند (کامبوزیا و نویدباغی، 1395: 7-6).
4. ارائه و تحلیل دادهها
ساخت هجایی زبان فارسی در روساخت بهصورت CV(C)(C) است (ثمره، 1385؛ حقشناس، 1392؛ کامبوزیا، 1393؛ (Windfuhr,1997. به عبارت دیگر، در روساخت زبان فارسی سه نوع هجا CV، CVC و CVCC وجود دارد و هجای بدون آغازه و یا دارای خوشۀ آغازی مجاز نیست. از طرفی، واکههای زبان فارسی دو طبقه طبیعی را تشکیل میدهند که عبارتاند از واکههای کوتاه /a, e, o/ با مشخصۀ ]-کشیده[ و واکه-های /, u, i/ با مشخصۀ ]+کشیده[ (کامبوزیا و هادیان، 1388). از این رو، چهار نوع هجای الف. سبک یک مورایی (CV)، ب. سنگین دو مورایی (CVC) و (CVV)، ج. فوق سنگین سه مورایی (CVCC) و (CVVC) و د. فوق فوق سنگین چهارمورایی (CVVCC) امکان وقوع دارند. از این رو، تعداد 43 حالت ترکیب یعنی 64 امکان توالی مورایی در واژههای سههجایی وجود دارد
(64= 4 × 4 × 4 =43). مطالعۀ 32 هزار واژۀ سههجایی نشان میدهد برخی از این توالیها در واجآرایی زبان فارسی به وقوع نمیپیوندند و در مجموع 49 الگوی وزنی بالفعل در این دادهها دیده میشود. جدول (1) انواع الگوهای وزنی در دادههای پژوهش و فراوانی آنها را با ذکر مثال نشان میدهد.
جدول 1- انواع الگوهای وزنی در واژههای سههجایی
Table 1- Weight Patterns of Tri-syllabic Words
ردیف توالی مورایی بسامد مثال بازنمایی واجی
1 1.2.2 4754 گزینش //
2 2.2.2 4023 امروزی //
3 2.1.2 3199 صورتی //
4 2.1.3 2142 اقتصاد / /
5 2.2.3 2351 غافل گیر //
6 3.2.2 2361 شهر سازی //
7 2.2.1 1891 فرسوده //
8 1.2.3 1530 پرستار //
9 1.2.1 1279 برنده
10 3.1.2 951 جذب شدن //
11 2.1.1 886 سر زده //
12 3.1.3 773 پول پرست //
13 2.3.3 809 اندیشمند / /
14 1.3.3 675 گلاب پاش //
15 3.2.1 715 جشنواره //
16 2.3.2 678 ویراستن //
17 1.1.2 630 شکری //
18 3.2.3 322 نور پرداز //
19 1.1.3 324 گله مند / /
20 1.3.2 447 شکارچی //
21 3.3.2 311 حرف داشتن //
22 1.1.1 172 بدنه //
23 2.3.1 162 آراسته //
24 3.1.1 116 بهت زده //
25 1.3.1 102 درختچه /e/
26 3.3.3 54 گوسفنددار / /
27 4.2.2 58 راست قامت //
28 1.2.4 48 نکو داشت //
29 2.2.4 56 میهن دوست //
30 3.3.1 32 مال باخته //
31 4.1.2 36 راست قدم //
32 2.1.4 31 هست و نیست //
33 1.3.4 25 کتاب دوست //
34 2.3.4 16 فرهنگ دوست //
35 4.2.1 25 پوست کنده //
36 4.1.3 15 دوست پرست //
37 1.1.4 14 کم و کاست //
38 3.1.4 14 هارت و پورت //
39 4.2.3 14 راستگفتار //
40 4.3.2 11 دوست داشتن //
41 3.2.4 6 فوتبالیست //
42 2.4.3 4 نا راستگوی //
43 1.4.3 3 فریفتگار //
44 2.4.2 3 دریافت گر //
45 1.4.2 2 پلانکتون //
46 3.4.3 2 بازداشتگاه //
47 4.2.4 1 پوست بر پوست //
48 4.3.1 1 دوست داشته //
49 4.3.3 1 راست پنجگاه //
جدول (1) و نمودار (1) نشان میدهند در واژههای سههجایی، توالی هجاهای یک و دو مورایی بیشترین بسامد را دارند و توالیهای 1.2.2 و 2.2.2 و 2.1.2 به ترتیب فراوانترند. این موضوع با گرایش غالب واژههای سههجایی به متشکل بودن از توالیهای هجایی کوتاه همسوست. در حالی که، هجاهای سه و چهارمورایی، بهویژه در مجاورت یکدیگر و در جایگاه غیرپایانی بسامد بسیارکمی دارند.
نمودار 1- فراوانی انواع الگوهای وزنی در واژههای سههجایی
Diagram 1- Frequency of Weight Patterns of Tri-syllabic Words
در ادامه، الگوهای وزنی هریک از انواع واژههای سههجایی برای مقایسۀ آنها به طور جداگانه ارائه میشود.
1-4. الگوهای وزن مورایی واژههای بسیط سههجایی
جدول (2) الگوهای وزن مورایی واژههای بسیط سههجایی را با ذکر مثال و بسامد نشان میدهد. تمام توالیهای وزنی محققنشده در انواع واژههای سههجایی از جمله بسیط، با زمینۀ رنگی(آبی) مشخص شدهاند و نشان میدهند هیچ واژۀ سههجایی در فارسی با الگوی مورایی مدنظر وجود ندارد و فراوانی آن الگوی وزنی صفر است. عدد مربوط به بسامد وامواژهها در [ ] ذکر شده است و این اعداد روی هم تعداد کل الگوهای وزنی مدنظر را در واژههای بسیط نشان میدهند (برای وضوح مطلب الگوهایی که بیشترین بسامد را دارد، برجسته شده است).
جدول2- انواع الگوهای وزنی در واژههای بسیط سههجایی
Table 2- Weight Patterns of Tri-syllabic Simple Words
الگوهای وزنی بسامد واژۀ در فارسی بسامد در وامواژه مثال / بازنمایی واجی الگوهای وزنی بسامد در واژۀ فارسی بسامد در وامواژه مثال / بازنمایی واجی
1.1.1 47 [88] بدنه/ پروژه 2.1.1 201 [475] سکسکه/ ترجمه
1.1.2 48 [182] سمنو/ تلفن 2.1.2 137 [644] نسترن/ سینما
1.1.3 3 [ 146] هپروت/ ژنرال 2.1.3 170 [537] اردشیر/ تلگرام
1.1.4 0 [9] تروریست 2.1.4 0 [12] سمبولیست
1.2.1 407 [438] ستاره /دقیقه 2.2.1 328 [363] فالوده/کاراته
1.2.2 319
[2812]
قناری /پرنسسس 2.2.2 260 [429] آویشن/همبرگر
1.2.3
156
[462]
فراموش/المپیک 2.2.3 105 [442] مروارید/ آناناس
1.2.4 1 [28]
برنجاسب /مکانیسم 2.2.4 1 [23] بیرنجاسب/ راشیتیسم
1.3.1 17
[7]
نشاسته/هپارلو
// 2.3.1 10 [11] آوارجه / فاکولته
1.3.2 15
[22]
سپیدرگ /پنالتی 2.3.2 5
[29] اسپیدرک / کاراکتر
1.3.3 10
[24]
کرستوان /پلاستیک 2.3.3 8 [19] امشاسپند / پاراگراف
1.3.4 0 [7] آنارشیسم 2.3.4 0 [8] آپارتاید
1.4.1 0 2.4.1-2.4.4 0
1.4.2 1 [1] دوانزده /پلانکتون 3.3.1 0
1.4.3 0 [1] ترانسپورت 3.3.2 0 [3] میلیاردر
1.4.4 3.3.3 0 [6] آستیگمات
3.1.1 9 [12] قابلمه/جامعه 3.3.4
3.1.2 10
[23]
باقلوا/ هارمونی 3.4.1-3.4.4
3.1.3 5 [26] اردبهشت /هارمونیک 3.2.3 5 [27] آژفنداک / آرشیتکت
3.1.4 0 [5] هیپنوتیزم 3.2.4 0 [4] فوتبالیست
3.2.1 30 [15] آرواره/ بورسیه 4.1.1-
4.1.4
3.2.2 20 [49] آلبالو/ ماکزیم 4.2.1-
4.4.4
دادههای جدول (2) نشان میدهند پربسامدترین الگو در میان واژههای بسیط الگوهای وزنی 1.2.2 است که اغلب وامواژههایی متعلق به زبان عربی هستند. الگوهای وزنی 1.2.1 در میان واژههای فارسی نیز بیشترین بسامد را دارد. توالیهای وزنی محققنشده در واژههای بسیط که با زمینۀ رنگی مشخص شدهاند، شامل هجای چهارمورایی در جایگاه آغازی، میانی و پایانی واژههاست و هیچ واژۀ بسیط فارسی با هجای چهارمورایی در جایگاه غیرپایانی و پایانی وجود ندارد و موارد موجود اغلب وامواژه از زبانهای دیگر و یا دارای کاربرد بسیار قدیمی و مهجور هستند؛ مانند واژۀ قدیمی «دوانزده» که در فارسی امروز کاربرد ندارد. بهعلاوه، هجای سه مورایی میانی و یا پایانی هم در بین واژههای بسیط فارسی از بسامد پایینی برخوردار است و نمونههای موجود اغلب دارای کاربرد بسیار قدیمی و یا مهجور هستند . هجای اول یکمورایی و هجای دوم و سوم دومورایی الگوهای مطلوب واژههای بسیط است؛ نمودار (2) بسامد مورای هر هجا را نشان میدهد.
نمودار 2- بسامد موراها در هجای اول تا سوم واژههای بسیط
Diagram 2- Frequency of Moras in Syllables 1 to 3 of the simple
طبق نمودار (2)، بسامد کم هجای اول و دوم، با مورای سه و چهار، نشان میدهد هر چه وزن هجا بیشتر باشد، احتمال وقوع آن به عنوان هجاهای غیرپایانی واژه کمتر میشود. پرواضح است که هجای اول و دوم تمایلی به داشتن الگوهای وزنی چهارمورایی ندارند و موارد موجود در هجای سوم نیز اغلب وامواژهاند. همچنین، هجای اول یکمورایی و هجای دوم و سوم دومورایی الگوهای مطلوب واژههای بسیط به شمارمیرود و ساختار هجا به سمت سبک شدن گرایش دارد. نمودار (3) بسامد توالی مورایی را در واژههای بسیط نمایش میدهد.
نمودار3- بسامد الگوهای وزنی در واژههای بسیط سههجایی
Diagram 3- Frequency of weight patterns of tri-syllabic simple words
برای شناسایی انواع تناوب در الگوهای وزنی در واژههای بسیط، انواع الگوهای تناوبی در جدول (3) معرفی میشوند و الگوهای پربسامدتر برجسته شده است. در این دادهها، هجاها به گونهای در یک واژه با الگوهای وزنی متناوب توزیع شدهاند که وزن آنها نسبت به هجای قبل از خود بهطور متناوب کم و زیاد میشود؛ مانند نمونههای جدول (3) که با رنگ آبی مشخص شدهاند. همچنین، هجای سبک یکمورایی باLight، هجای سنگین دومورایی با Heavy، هجای فوق سنگین سهمورایی با Super Heavy و هجای فوق فوق سنگین(ماورا سنگین) چهارمورایی با Ultra Heavy نمایش داده میشود.
جدول3- انواع تناوب الگوهای وزنی در واژههای بسیط سههجایی
Table 3- Alternation in weight patterns of tri-syllabic simple words
الگوهای وزنی وزن هجا بسامد الگوهای وزنی وزن هجا بسامد الگوهای وزنی وزن هجا بسامد
متناوب
1.2.1 L.H.L 845 2.1.4 H.L.UH 12 2.3.1 H.SH.L 21
2.1.2 H.L.H 781 3.1.3 SH.L.SH 32 2.3.2 H.SH.H 34
2.1.3 H.L.SH 707 3.2.4 SH.H.UH 4 3.2.3 SH.H.SH 32
1.3.2 L.SH.H 37 3.1.2 SH.L.H 33 1.4.2 L.UH.H 1
1.3.1 L.SH.L 24 3.1.4 SH.L.UH 5
1.4.3 L.UH.SH 1 2569 بسامد کل
یکنواخت
1.1.1 L.L.L 134 2.2.2 H.H.H 689 3.3.3 SH.SH.SH 6
829 بسامد کل
شبهیکنواخت
1.2.2 L.H.H 3131 3.1.1 SH.L.L 22 2.1.1 H.L.L 677
2.2.1 H.H.L 691 3.3.2 SH.SH.H 3 1.3.3 L.SH.SH 34
1.1.3 L.L.SH 149 2.2.4 H.H.UH 24 3.2.2 SH.H.H 69
1.1.2 L.L.H 230 2.2.3 H.H.SH 548 5611 بسامد کل
1.1.4 L.L.UH 9 2.3.3 H.SH.SH 27
صعودی-نزولی
1.2.3 L.H.SH 618 1.3.4 L.SH.UH 7 1.2.4 L.H.UH 28
2.3.4 H.SH.UH 45 3.2.1 SH.H.L 9 بسامد کل707
جدول (3) نشان میدهد توالی هجاهای یک و دو مورایی بیشترین بسامد را در الگوهای متناوب دارد. در الگوهای یکنواخت توالی هجاهای دومورایی، در الگوهای شبهیکنواخت توالی 1.2.2 و در الگوهای صعودی-نزولی توالی صعودی 1.2.3 از بسامد بالایی برخوردار است. نمودار (4) مقایسهای از انواع تناوبها را در الگوهای وزنی واژههای بسیط نشان می-دهد.
نمودار4- بسامد انواع تناوب الگوهای وزنی در واژههای بسیط سههجایی
Diagram 4- Frequency of alternation in weight patterns of tri-syllabic simple words
طبق نمودار (4)، واژههای بسیط تمایل به الگوهای وزنی شبهیکنواخت دارند و درخورملاحظۀ الگوهای وزنی 1.2.2 نیز مؤید این واقعیت است. الگوهای وزنی متناوب، یکنواخت و صعودی-نزولی در ردههای بعد قرار دارند.
2-4. الگوهای وزن مورایی واژههای مشتق سههجایی
در جدول (4) الگوهای وزن مورایی واژههای مشتق با ذکر مثال و بسامد هر یک فهرست شده است. تمام توالیهای وزنی محقق نشده در واژههای سههجایی مشتق با زمینۀ رنگی مشخص شدهاند و نشان دهندۀ فراوانی صفر هستند.
جدول4- انواع الگوهای وزنی در واژههای مشتق سههجایی
Table 4- Weight Patterns of Tri-syllabic Derivative Words
الگوهای وزنی بسامد مثال/ بازنمایی واجی الگوهای وزنی بسامد مثال/بازنمایی واجی
1.1.1 15 دهنه 2.3.1 79 تاریخچه
1.1.2 286 پفکی 2.3.2 296 پرخاشگر
1.1.3 15 گله مند 2.3.3 100 اندیشمند
2.3.4
1.1.4 1 نشناخت 2.4.1 دریافت گر
2.4.2 1
2.4.3
2.4.4
1.2.1 342 رسانه 3.1.1 7 راستینه
1.2.2 1052 بهشتی 3.1.2 113 آشپزی
1.2.3 133 چراگاه 3.1.3 2 شیفتهوار
1.2.4 3.1.4
1.3.1 59 کتابچه 3.2.1 69 دوستانه
1.3.2 180 کتابچی 3.2.2 209 چاپلوسی
1.3.3 102 شکارگاه 3.2.3 7 آبرومند
1.3.4 3.2.4
1.4.1 3.3.1
آفتاب گن
1.4.2
1.4.3 1 فریفتگار 3.3.2 4
1.4.4
2.1.1 72 آتشی 3.3.3 7 کارزارگاه
3.3.4
3.4.1-3.4.2
3.4.3 1 بازداشتگاه
3.4.4
2.1.2 932 آگهی 4.1.2-4,1,4
2.1.3 97 یونجهزار 4.2.1 2 بیستگانه
2.1.4
2.2.1 618 پژمرده 4.2.2 4 چاشتگاهان
2.2.2 1711 بارانی 4.2.3
4,2,4
2.2.3 146 ثروتمند 4.3.1-4.4.4
2.2.4
جدول(4) و نیز نمودارهای (5) و (6) در ادامه نشان میدهند توالی مورایی 2.2.2 و به عبارتی توالی هجاهای هم وزن دو مورایی بیشترین بسامد را در واژههای مشتق دارد .
نمودار5- بسامد توالی مورایی در واژههای مشتق سههجایی
Diagram 5- Frequency of weight patterns of tri-syllabic derivative words
نمودار6- بسامد مورا در هجای اول تا سوم واژههای مشتق سههجایی
Diagram 6- Frequency of moras in syllables 1 to 3 of derivative words
نمودار(6) نشان میدهد در هر سه هجای واژههای مشتق الگوی وزنی دو مورایی بیشترین بسامد را دارد و هجای سه و چهار مورایی از کمترین بسامد برخوردار هستند. هجای سهمورایی بیشتر تمایل دارد در جایگاه هجای دوم و سوم ظاهر شود؛ همچنین، بسامد هجای چهار مورایی بسیار کم است و در صورت وجود تنها در واژههای بسیار کمکاربرد و مهجور دیده میشود و در هجای سوم تقریباً به صفر میرسد.
در جدول (5) انواع تناوب الگوهای وزنی در واژههای مشتق معرفی میشود و برای وضوح مطلب الگوهایی که بیشترین بسامد را دارد، برجسته شده است.
جدول5- انواع تناوب الگوهای وزنی در واژههای مشتق سههجایی
Table 5- Aalternation in weight patterns of tri-syllabic derivative words
الگوهای وزنی وزن هجا بسامد الگوهای وزنی وزن هجا بسامد الگوهای وزنی وزن هجا بسامد
متناوب
2.1.2 H.L.H 932 3.2.3 SH.L.SH 7 1.4.3 L.UH.H 1
1.2.1 L.H.L 342 2.3.1 H.SH.L 79 2.4.2 H.UH. H 1
2.1.3 H.L.SH 97 2.3.2 H.SH.H 296 3,4,3 SH.UH.SH 1
1.3.2 L.SH.H 180 3.1.3 SH.L.SH 2 بسامد کل 2110
3.1.2 SH.L.H 113 1.3.1 L.SH.L 59
یکنواخت
1.1.1 L.L.L 15 2.2.2 H.H.H 1711 3.3.3 SH.SH.SH 7
بسامد کل1733
شبهیکنواخت
1.2.2 L.H.H 1052 3.2.2 SH.H.H 209 3.3.2 SH.SH.H 4
1.1.2 L.L.H 286 2.2.3 H.H.SH 146 2.1.1 H.L.L 72
1.1.3 L.L.SH 15 2.3.3 H.SH.SH 100 4.2.2 UH.H.H 4
1.1.4 L.L.UH 1 3.1.1 SH.L.L 7 2.2.1 H.H.L 618
1.3.3 L.SH.SH 102 بسامد کل2616
صعودی-نزولی
1.2.3 L.H.SH 133 3.2.1 SH.H.L 69 4.2.1 UH.H.L 2
بسامد کل204
جدول (5) نشان میدهد توالی هجاهای یک و دو مورایی 2.1.2 بیشترین بسامد را در الگوهای متناوب دارد. در الگوهای یکنواخت توالی هجاهای دومورایی 2.2.2؛ در الگوهای شبهیکنواخت توالی 1.2.2 و در الگوهای صعودی-نزولی توالی صعودی 1.2.3 از بسامد بالایی برخوردار هستند. نمودار (7) مقایسهای از انواع تناوبها را در الگوهای وزنی واژههای مشتق نشان میدهد.
نمودار7- بسامد انواع تناوب الگوهای وزنی در واژههای مشتق سههجایی
Diagram 7- Frequency of alternation in weight patterns of tri-syllabic derivative words
نمودار(7) نشان میدهد در واژههای مشتق نیز مانند واژههای بسیط، الگوهای وزنی شبهیکنواخت بیشترین بسامد را دارد.
3-4. الگوهای وزن مورایی واژههای مرکب سههجایی
در جدول (6) الگوهای وزن مورایی واژههای مرکب با ذکر مثال و بسامد هر یک فهرست شدهاند. تمام توالیهای وزنی محقق نشده در واژههای سههجایی مرکب با زمینۀ رنگی مشخص شدهاند و نشان دهندۀ فراوانی صفر هستند.
جدول 6- الگوهای وزن مورایی در واژههای مرکب
Table 6- Weight patterns of tri-syllabic compound words
الگوهای وزنی بسامد مثال/ بازنمایی واجی الگوهای وزنی بسامد مثال/ بازنمایی واجی
1.1.1 9 دو به دو 2.1.4 15 یکنواخت
1.1.2 94 قمهزن 2.2.1 273 بت خانه
1.1.3 148 مزه دار 2.2.2 963 بدسیرت
1.1.4 4 کم وکاست 2.2.3 1300 بدترکیب
1.2.1 45 سه شنبه 2.2.4 23 میهن دوست
1.2.2 378 دو پهلو 2.3.1 15 یک پارچه
1.2.3 848 تبه کار 2.3.2 270 سرخشک کن
1.2.4 20 نکو داشت 2.3.3 565 پرهیزکار
2.3.4 5 فرهنگ دوست
1.3.2 213 تفنگ چی 2.4.1
2.4.2 1 ده پانزده
2.4.3-
2.4.4
1.3.3 546 بزرگسال 3.1.1 30 ترش مزه
1.3.4 18 حرام گوشت 3.1.2 365 آب نمک
1.4.1-1.4.2 3.1.3 595 پاک سرشت
3.1.4 9 راست و ریست
1.4.3 1 نواردشیر 3.2.1 332 باغ موزه
1.4.4 3.2.2 457 پست فطرت
2.1.1 48 گل مژه 3.2.3 266 نیم مثقال
2.1.2 839 کم خطر 3.2.4 1 تیزدریافت
2.1.3 1344 بدحساب 3.3.1 7 نیم پارچه
3.3.2 29 آبگرمکن 4.2.1 16 فیلم نامه
3.3.3 23 گوسفنددار 4.2.2 9 راست قامت
4.3.2 2 کاردتیزکن 4.2.3 9 فیلم بردار
3.4.1-3.4.4 4.2.4 1 پوست بر پوست
4,1,2 3 راست قدم 4.3.1-4.3.3 -4.3.4
4,1,3 15 بافت شناس 4.4.1-4.4.4
طبق جدول (6) و نمودار (8)، توالی مورایی 2.1.3 با 1344 مورد، بیشترین بسامد را داراست و پس از آن توالیهای 2.2.3 و 1.2.3 به ترتیب از بیشترین بسامد برخوردار هستند. دادهها نشان میدهد که الگوهای وزن هجایی واژههای مرکب در مقایسه با الگوهای وزنی واژههای مشتق متفاوت است. نکتۀ جالب اینکه توالی مورایی 3.1.4 همگی مربوط به دوگانساختها مانند «ساخت و پاخت»، «هارت و هورت»، «دامب و دومب» و امثال اینها هستند.
نمودار8- بسامد توالی مورایی در واژههای مرکب سههجایی
Diagram 8- Frequency of weight patterns of tri-syllabic cmpound words
نمودار 9- بسامد مورای هجای اول تا سوم واژههای مرکب سههجایی
Diagram 9- Frequency of moras in syllables 1 to 3 of the compound
نمودار (9) نشان میدهد در هجای اول و دوم واژههای مرکب، دو موراییها و در هجای سوم سه موراییها از بالاترین بسامد برخوردارند و بسامد هجای چهارمورایی در هجای اول تا سوم بسیار کم و بهخصوص در هجای دوم نزدیک به صفر است. در جدول (7) انواع تناوب الگوهای وزنی در واژههای مرکب معرفی میشود:
جدول 7- انواع تناوب الگوهای وزنی در واژههای مرکب سههجایی
Table 7- Alternation of weight patterns of tri-syllabic compound words
الگوهای وزنی وزن هجا بسامد الگوهای وزنی وزن هجا بسامد الگوهای وزنی وزن هجا بسامد
متناوب
2.1.3 H.L.SH 1344 1.4.3 L.UH.SH 1 2.4.2 H.UH.H 1
3.1.3 SH.L.SH 595 3.2.4 SH.H.UH 2 4.1.2 UH.L.H 3
3.1.2 SH.L.H 365 2.3.1 H.SH.L 15 2.1.4 H.L.UH 15
1.3.2 L.SH.H 213 3.1.4 SH.L.UH 9 4.1.3 UH.L.SH 15
3.2.3 SH.H.SH 266 1.2.1 L.H.L 45 4.2.3 UH.H.SH 9
2.1.2 H.L.H 839 4.2.4 UH.H.UH 9 2.3.2 H. SH.H 270
بسامد کل 4016
یکنواخت
1.1.1 L.L.L 9 2.2.2 H.H.H 963 3.3.3 SH.SH.SH 23
بسامد کل995
شبهیکنواخت
1.1.2 L.L.H 94 2.2.3 H.H.SH 1300 2.1.1 H.L.L 48
1.1.3 L.L.SH 148 2.2.4 H. H.UH 23 2.2.1 H.H.L 273
1.1.4 L.L.UH 4 2.3.3 H.SH.SH 565 4.2.2 UH.H.H 9
1.2.2 L.H.H 378 3.1.1 SH.L.L 30 3.3.1 SH.SH.L 7
1.3.3 L.SH.SH 546 3.2.2 SH. H.H 457 3.3.2 SH.SH.H 29
بسامد کل 3911
صعودی-نزولی
1.2.3 L.H.SH 848 2.3.4 H.SH.UH 5 3.2.1 SH.H.L 332
1.2.4 L.H.UH 20 4.3.2 UH.SH.H 2 1.3.4 L.SH.UH 18
4.2.1 UH.H.L 16 بسامد کل 1241
جدول (7) نشان میدهد در الگوی وزنی متناوب، توالی هجاهای دو، یک و سه مورایی 2.1.3 بیشترین بسامد را در دارد. در الگوهای یکنواخت توالی هجاهای دومورایی 2.2.2، در الگوهای شبهیکنواخت توالی2.2.3 و در الگوهای صعودی-نزولی توالی صعودی 1.2.3 از بسامد بالایی برخوردار است. نمودار (10) مقایسهای از انواع تناوبها را در الگوهای وزنی واژههای مرکب نشان میدهد.
نمودار 10- بسامد انواع تناوب الگوهای وزنی در واژههای مرکب سههجایی
Diagram 10- Frequency of alternation in weight patterns of tri-syllabic compound words
طبق نمودار (10)، در واژههای مرکب، مانند سایر انواع واژههای سههجایی، همچنان الگوهای نامتناوب شبهیکنواخت از بسامد بالایی برخوردار هستند.
4-4. الگوهای وزن مورایی واژههای مشتق-مرکب سههجایی
در جدول (8) انواع الگوهای وزن مورایی واژههای مشتق-مرکب با ذکر مثال و بسامد هر یک فهرست شدهاند و الگوهایی که بیشترین بسامد را دارند برجسته شدهاند. تمام توالیهای وزنی محققنشده در واژههای سههجایی مشتق-مرکب با زمینۀ رنگی مشخص شدهاند و نشان دهندۀ فراوانی صفر هستند.
جدول 8- انواع الگوهای وزنی در واژههای مشتق-مرکب سههجایی
Table 8- Weight patterns of tri-syllabic derivative-compound words
مثال/ بازنمایی واجی
بسامد الگوهای وزنی مثال/ بازنمایی واجی
بسامد الگوهای وزنی
2.4.1-2.4.4 دو شبه
12 1.1.1
بهت زده 57 3.1.1 دودلی
13 1.1.2
جیب بری 556 3.1.2 لبهدار 19 1.1.3
راسته دوز 26 3.1.3 دوقبضه 61 1.2.1
3.1.4
پنج ماهه 269 3.2.1 دوراهی 89
1.2.2
برف بازی 1616 3.2.2 زری باف 40 1.2.3
1.2.4
تیز چنگال 50 3.2.3 دو پوسته 2 1.3.1
راستاراست 1 3.2.4 دوزیستی 8 1.3.2
مال باخته 23 3.3.1 1.3.3-1.3.4
پول دوستی 258 3.3.2 غمزده 89 2.1.1
آبریزگاه 10 3.3.3 حق کشی 453 2.1.2
3.3.4
3.4.1-3.4.4 روزهدار 188 2.1.3
دوست شدن 25 4.1.1 تختهگوشت 4 2.1.4
4.1.2
4.1.3-
4.1.4 دل مرده 309 2.2.1
پوست کنده 7 4.2.1 بدگویی 872 2.2.2
دوستیابی 45 4.2.2 نیکو خلق 143 2.2.3
راست کردار 4 4.2.3 نیکوداشت 5 2.2.4
4.2.4
دوست داشته 1 4.3.1 دلسوخته 47 2.3.1
دوست داشتن 9 4.3.2 تب داشتن 158 2.3.2
راستپنجگاه 1 4.3.3 مردار سنگ 39 2.3.3
4.3.4-4.4.4 چنگال خوست 1 2.3.4
دادههای جدول (8) نشان میدهند، در واژههای مشتق-مرکب که حاصل تلفیق دو فرایند اشتقاق و ترکیب هستند، توالی مورایی 3.2.2 با 1616 و سپس 2.2.2 با 872 واژه بیشترین بسامد را دارند. در نمودار(11) بسامد مورای هر هجا نمایش داده شده است.
نمودار11- بسامد مورا در هجای اول تا سوم واژههای مشتق-مرکب سههجایی
Diagram 11- Frequency of Moras in Syllables 1 to 3 of the Derivative-compound
نمودار(11) نشان میدهد، در واژههای مشتق-مرکب، هجای دوم و سوم دو مورایی و نیز هجای اول سه مورایی از بیشترین بسامد برخوردار است. بهطور کلی، هجاهای دو و سه مورایی در این واژهها بیشترین بسامد را دارا هستند. بهعلاوه، هجای چهارمورایی از بسامد کمی برخوردار است و در هجای میانی و پایانی نزدیک به صفر است. در ادامه، الگوهای تناوبی وزن مورایی در واژههای مشتق-مرکب، در جدول (9) معرفی شده است.
جدول 9- انواع تناوب الگوهای وزنی در واژههای مشتق-مرکب سههجایی
Table 9- Alternation in weight patterns of tri-syllabic derivative-compound words
الگوهای وزنی وزن هجا بسامد الگوهای وزنی وزن هجا بسامد الگوهای وزنی وزن هجا بسامد
متناوب
3.1.2 SH.L. H 556 1.2.1 L.H.L 61 1.3.1 L.SH.L 2
2.1.2 H.L.H 453 2.3.1 H.SH.L 47 4.2.3 UH.H.SH 4
2.3.2 H.SH.H 158 4.1.2 UH.L.H 26 3.2.4 SH.H.UH 1
2.1.3 H.L.SH 188 3.1.3 SH.L.SH 26 1.3.2 L.SH.H 8
3.2.3 SH.H.SH 50 2.1.4 H.L.UH 4 بسامد کل 1584
یکنواخت
1.1.1 L.L.L 12 2.2.2 H.H.H 872 3.3.3 SH.SH.SH 10
بسامد کل894
شبهیکنواخت
3.2.2 SH.H.H 1616 1.1.2 L.L.H 13 1.1.3 L.L.SH 19
2.2.1 H.H.L 309 2.2.4 H.H.UH 5 3.3.1 SH.SH.L 23
3.3.2 SH.SH.H 258 2.3.3 H.SH.SH 39 4.3.3 UH.SH.SH 1
1.2.2 L.H.H 89 3.1.1 SH.L.L 57 2.1.1 H.L.L 89
2.2.3 H.H.SH 143 4.2.2 UH.H.H 45 بسامد کل 2706
صعودی-نزولی
3.2.1 SH.H.L 269 4.2.1 UH.H.L 7 4.3.1 UH.SH.L 1
1.2.3 L.H.SH 40 2.3.4 L.H.UH 3 4.3.2 UH.SH.H 9
بسامد کل 329
جدول (9) نشان میدهد توالی متناوب 3.1.2 بیشترین بسامد را دارد. در الگوهای یکنواخت توالی هجاهای دومورایی 2.2.2، در الگوهای شبهیکنواخت توالی 3.2.2 و در الگوهای صعودی- نزولی 3.2.1 از بسامد بالایی برخوردار است و وزن هجا سیر نزولی دارد. طبق نمودار(12) در واژههای مشتق- مرکب نیز همچنان الگوهای نامتناوب شبهیکنواخت از بیشترین بسامد برخوردار است.
نمودار 12- بسامد انواع تناوب الگوهای وزنی در واژههای مشتق-مرکب سههجایی
Diagram 12- Frequency of Alternation in Weight Patterns of Tri-syllabic Derivative-compound Words
4-5. مقایسۀ الگوهای وزنی در انواع واژههای سههجایی
نمودار (13) بسامد تناوب الگوهای وزنی را در انواع واژههای سههجایی با هم مقایسه میکند.
نمودار13- مقایسۀ بسامد تناوب الگوهای وزنی در انواع واژههای سههجایی
Diagram 13- A comparison of frequency of alternation in weight pattern of tri-syllabic words
مقایسۀ هریک از انواع واژههای سههجایی بسیط، مشتق، مرکب و مشتق-مرکب نشان میدهد الگوهای شبهیکنواخت در همة این واژهها از سایر الگوها فراوانتر است و در واژههای بسیط از بیشترین بسامد برخوردار است. از طرفی، الگوهای یکنواخت در واژههای مشتق بالاترین بسامد را دارد که با بسامد بالای الگوهای 2.2.2 در واژههای مشتق نیز مطابقت دارد. الگوهای وزنی متناوب در واژههای مرکب نسبت به دیگر انواع واژه فراوانتر است و همچنین، الگوهای صعودی-نزولی هم در واژههای مرکب درخورملاحظه است؛ زیرا واژههای مرکب حداقل از دو پایه تشکیل شدهاند.
5. نتیجهگیری
مطالعۀ 49 الگوی وزنی بالفعل در واژههای سههجایی نشان میدهد بیشترین فراوانی متعلق به توالیهای وزنی یک و دو مورایی است که به ترتیب عبارتاند از 1.2.2و 2.2.2 و 2.1.2. این نکته نشان میدهد که واژههای سههجایی به توالیهای هجایی کوتاه گرایش دارد. از طرفی، هجاهای سه و چهار مورایی، بهویژه در مجاورت یکدیگر، بسامد کمی دارند و در صورت وقوع، اغلب وامواژهها هستند. تناوب در الگوهای وزنی در همۀ این واژهها اغلب از نوع شبهیکنواخت است.
در واژههای بسیط فارسی الگوهای وزنی 1.2.1 بیشترین بسامد را دارد و الگوهای وزنی 1.2.2 الگوهای غالب در وامواژههای بسیط است. همچنین، هیچ واژۀ بسیط فارسی با هجای چهارمورایی در جایگاه غیرپایانی و پایانی وجود ندارد و موارد موجود وامواژه از زبانهای دیگر هستند. هجای سه مورایی میانی و یا پایانی هم در بین واژههای فارسی از بسامد پایینی برخوردار است و نمونههای موجود اغلب دارای کاربرد بسیار قدیمی و یا مهجور هستند. بسامد بسیار کم هجاهای اول و دوم با موراهای سه و چهار نشان میدهد هر چه وزن هجا بیشتر باشد، احتمال وقوع آن بهعنوان هجای غیرپایانی واژه کمتر میشود. بهطور کلی، هجای اول یکمورایی و هجای دوم و سوم دومورایی رویۀ مطلوب واژههای بسیط است.
در واژههای مشتق سههجایی توالی هجاهای هموزن دو مورایی یعنی 2.2.2 بیشترین بسامد را دارد. هجاهای سه مورایی و چهار مورایی از کمترین بسامد برخوردارند و تمایل به حضور بهعنوان هجای سوم دارند؛ بهطور خاص، هجای چهار مورایی در جایگاه میانی و پایانی واژه قابل قبول نیست و تنها در واژههای بسیار کمکاربرد و مهجور دیده میشود.
در واژههای مرکب، توالی مورایی 2.1.3 و پس از آن توالیهای 2.2.3 و 1.2.3 به ترتیب از بیشترین بسامد برخوردارند و از نظمی که در واژههای مشتق دیده میشد، خبری نیست. در هجای اول و دوم، دو موراییها و در هجای سوم سهموراییها از بالاترین بسامد برخوردارند و بسامد هجای چهارمورایی در جایگاه اول و سوم بسیار کم و به عنوان هجای دوم نزدیک به صفر است.
در واژههای مشتق-مرکب که حاصل تلفیق دو فرایند اشتقاق و ترکیب هستند، توالی مورایی 3.2.2 و سپس 2.2.2 از بیشترین بسامد برخوردار است و هجاهای دوم و سوم دو مورایی و نیز هجای اول سهمورایی از بیشترین بسامد برخوردار است. به عبارتی، در این واژهها هجاهای دو و سه مورایی بیشترین بسامد را دارند. بسامد هجای چهارمورایی در هجاهای اول و سوم کم است و در هجای دوم به صفر می-رسد.
در نهایت، میتوان چنین نتیجه گرفت که رابطۀ معناداری بین تعداد هجا و نوع واژه و نیز الگوهای وزن مورایی آن وجود دارد. با افزایش تعداد هجاها از کاربرد هجاهای فوق فوق سنگین در آن کاسته میشود و در گذار از واژۀ بسیط به سمت ترکیب احتمال وجود هجاهای سنگینتر افزایش مییابد.