مقاله پژوهشی
واج شناسی
عباسعلی آهنگر؛ پریا رزم دیده؛ زهره سادات ناصری
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی برخی فرایندهای واجی نظیر سختکامیشدگی، سایشیشدگی، درج آغازه، غیردهانیشدگی، انسدادیشدگی و واکرفتگی پایانی در گونۀ زبانی رودباری (اسلامآباد) در چارچوب نظریۀ بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993 و 2004) است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام گردید. برای گردآوری دادهها از 10 گویشور بومی (5 مرد و 5 زن در ردههای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی برخی فرایندهای واجی نظیر سختکامیشدگی، سایشیشدگی، درج آغازه، غیردهانیشدگی، انسدادیشدگی و واکرفتگی پایانی در گونۀ زبانی رودباری (اسلامآباد) در چارچوب نظریۀ بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993 و 2004) است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام گردید. برای گردآوری دادهها از 10 گویشور بومی (5 مرد و 5 زن در ردههای سنی 45 الی 80 سال از کم/ بیسواد تا تحصیلکرده) و نیز منابع موجود در مطالعۀ گونۀ زبانی رودباری کمک گرفته شده است. در بررسی، توصیف و تحلیل دادههای این پژوهش مهمترین محدودیتهای حاکم بر صورتهای بهینه در هر یک از فرایندهای مورد بررسی در گونۀ زبانی رودباری تبیین شدهاند. این تبیینها از طریق استدلال پیرامون محدودیتهایی که عامل رخداد این فرایندها هستند و رتبهبندی آنها صورت پذیرفتهاند. آنچه از توصیف بهینگی و رتبهبندی محدودیتها به دست میآید، این است که محدودیت G* و ONSET در گونۀ رودباری نقض نمیشوند و نسبت به سایر محدودیتها در بالاترین مرتبه در تابلوی بهینگی قرار میگیرند.
مقاله پژوهشی
نحو
الهام ایزدی؛ محمد راسخمهند
چکیده
وابستگی از مهمترین روابط بین عناصر نحوی است. در وابستهسازی، واحدی به واحد دیگری وابسته میشود. یکی از انواع ساختهای وابسته، بند متممی است. در این پژوهش به بررسی میزان وابستگی نحوی و معنایی بندهای متممی زبان فارسی میپردازیم. افعال متممی فارسی را براساس عوامل معنایی ازجمله احتمال انجام فعل بند اصلی، همارجاعی و همزمانی بین ...
بیشتر
وابستگی از مهمترین روابط بین عناصر نحوی است. در وابستهسازی، واحدی به واحد دیگری وابسته میشود. یکی از انواع ساختهای وابسته، بند متممی است. در این پژوهش به بررسی میزان وابستگی نحوی و معنایی بندهای متممی زبان فارسی میپردازیم. افعال متممی فارسی را براساس عوامل معنایی ازجمله احتمال انجام فعل بند اصلی، همارجاعی و همزمانی بین بند متممی و بند اصلی، در طبقات متفاوت وابستگی قرار دادهایم. سپس، با بررسی عوامل نحوی ازجمله زمان فعل بند متممی، حضور یا نبود متممنما در بند متممی، همواژگانیشدگی و یا حالت فاعلی و مفعولی در بندها مشخص کردهایم که کدام افعال دارای بیشترین میزان پیوستگی بین بند اصلی و بند متممی هستند. آن دسته از بندهای متممی که بیشترین پیوستگی را با بند اصلی دارند، گرایش دارند که در یک جملة واحد با بند اصلی قرار بگیرند. در این پژوهش مشخص شد افعال بهرهکشی بیشترین پیوستگی را بین بند متممی و بند اصلی دارا هستند و گرایش بندها در این افعال برای پیوند در یک جملة واحد بیشتر است؛ بنابراین، در بالای پیوستار متممسازی قرار میگیرند. در کنار افعال بهرهکشی، افعال وجهیتی با پیوستگی یکسان قرار دارند و در پایین پیوستار متممسازی، افعال اداراکی- شناختی-بیانی قرار میگیرند که دارای کمترین پیوستگی بین بند اصلی و متممی هستند. با بررسی عوامل نحوی در پیوند بند متممی و بند اصلی، مشخص شد زبان فارسی از فرایند همواژگانیشدگی در پیوند بندهای متممی استفاده نمیکند. این پژوهش پیوستاری از افعال متممی فارسی و تأثیر تصویرگونگی بر پیوند این افعال بهدست میدهد.
مقاله پژوهشی
آواشناسی
مهرزاد منصوری
چکیده
محدودیتهای همنشینی همخوانها در خوشۀ پایانی از جمله موارد مورد توجه در واج شناسی میباشد. این محدودیتها میتواند به دلیل هر یک از ویژگیهای محل تولید، شیوه تولید یا واکداری باشد. در این پژوهش 625 واژۀ تک هجایی با ساختار CVCC در زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. خوشههای همخوانی در این پژوهش به لحاظ همسانی/ ناهمسانی در واکداری، ...
بیشتر
محدودیتهای همنشینی همخوانها در خوشۀ پایانی از جمله موارد مورد توجه در واج شناسی میباشد. این محدودیتها میتواند به دلیل هر یک از ویژگیهای محل تولید، شیوه تولید یا واکداری باشد. در این پژوهش 625 واژۀ تک هجایی با ساختار CVCC در زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. خوشههای همخوانی در این پژوهش به لحاظ همسانی/ ناهمسانی در واکداری، بسامد خوشه در پیکره مورد مطالعه و بسامد هریک از همخوانها در خوشهها در هر یک از جایگاهها مورد بررسی شده است. همچنین علاوه بر اینکه توصیفی تحلیلی از موارد فوق ارائه شده است، تحلیلی محدودیت بنیان نیز در قالب بهینگی از محدودیتهای حاکم بر خوشههای همخوانی در زبان فارسی ارائه شده است. این بررسی نشان میدهد که زبان فارسی بیشتر تمایل به ناهمسانی واکی، بعد از آن همسانی واکداری و کمتر از این دو همسانی بیواکی دارد. به لحاظ بسامد نیز همخوانها با تفاوتهای قابل ملاحظهای در خوشۀ همخوانی ظاهر میشوند که بعضا با بسامد طبیعی آنها در زبان گفتار متفاوت است.
مقاله پژوهشی
واج شناسی
بشیر جم
چکیده
عبارت زبانگیر[1] عبارتی است که شرایط رخداد لغزش زبانی در آن به صورت عمدی ایجاد شده باشد. کاربرد عبارت زبانگیر بدین صورت است که از کسی خواسته میشود که آن را چند بار بیدرنگ و پشت سر هم بازگو کند. هدف از طرح عبارتهای زبانگیر دشوار کردن بازگو کردنشان به هدف بازی و سرگرمی و ایجاد جملات خندهآور ناشی از تلفظ یا تولید اشتباه ...
بیشتر
عبارت زبانگیر[1] عبارتی است که شرایط رخداد لغزش زبانی در آن به صورت عمدی ایجاد شده باشد. کاربرد عبارت زبانگیر بدین صورت است که از کسی خواسته میشود که آن را چند بار بیدرنگ و پشت سر هم بازگو کند. هدف از طرح عبارتهای زبانگیر دشوار کردن بازگو کردنشان به هدف بازی و سرگرمی و ایجاد جملات خندهآور ناشی از تلفظ یا تولید اشتباه آنهاست. پژوهش پیشِرو به روش توصیفی- تحلیلی در چارچوب آواشناسی تولیدی و همچنین واجشناسی خودواحد انجامگرفته و هدف آن بررسی ویژگیهای عبارتهای زبانگیروتحلیل ساختار عبارتهای زبانگیر زبان فارسی و پی بردن به شگردها و ترفندهای به کار رفته در آنها بوده است. بدین منظور این پژوهش از دو بخش تشکیل شده است؛ در بخش نخست که به بررسی ویژگیهای عبارتهای زبانگیر اختصاص دارد. در بخش دوم (تحلیل ساختار عبارتهای زبانگیر زبان فارسی) صدای ضبط شدة چندین کودک، نوجوان و بزرگسال زن و مرد که چند بار بیدرنگ و پشت سر هم معروفترین عبارتهای زبانگیر زبان فارسی را بازگو کرده بودند آوانگاری شده و مورد تحلیل دقیق قرار گرفته است.[2] در طی این بررسی مشخص شد که رخداد لغزش در بازگویی عبارتهای زبانگیر زبان فارسی در مورد انواع همخوانهای همسانِ سایشی، انسایشی، روان، انسدادی، خیشومی، و همخوانهای ناهمسان، واکهها، واکهها با همخوانها، جفت کمینه، انواع جابهجایی و سرانجام تکرار زیاد یک واژه رخ میدهد. [1] tongue twister [2] از خانم زهرا غفارپور دانشآموختة کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه شهرکرد که در گردآوری عبارتهای زبانگیر مرا یاری نمودند سپاسگزارم.
مقاله پژوهشی
مدینه کریمی بروجنی؛ مرتضی قائمی؛ شیرین پورابراهیم
چکیده
طرحوارههای تصویری از مفاهیم مهم و زیرساختی مطرح در پژوهشهای معنیشناسان شناختی است که در شکل گیری استعارههای مفهومی نقش به سزایی دارند. از مهمترین طرحوارههای تصویری، طرحوارة نیرو است که نخستین بار جانسون (1987) بر نقش آن در مفهومسازی رخدادها تأکید نمود. این طرحواره که از تجربة تعامل ما با جهان بیرون نشأت میگیرد، ابزاری ...
بیشتر
طرحوارههای تصویری از مفاهیم مهم و زیرساختی مطرح در پژوهشهای معنیشناسان شناختی است که در شکل گیری استعارههای مفهومی نقش به سزایی دارند. از مهمترین طرحوارههای تصویری، طرحوارة نیرو است که نخستین بار جانسون (1987) بر نقش آن در مفهومسازی رخدادها تأکید نمود. این طرحواره که از تجربة تعامل ما با جهان بیرون نشأت میگیرد، ابزاری پایه برای درک بسیاری از مفاهیم ذهنی است. زبان دین بهویژه قرآن حاوی استعارههای زیادی است که برخی از آنها با طرحوارۀ نیرو ساماندهی میشوند. لذا جستار حاضر در صدد است با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی پاسخگوی این پرسش باشد که طرحوارة نیرو به عنوان بخشی از طرحوارههای مطرح در نظریة شناختی، تا چه حد میتواند مدل مناسبی برای مطالعة استعارههای قرآن بویژه استعارههای اخلاق باشد و عملکرد حالات هفتگانة نیرو در مفهومسازی و درک مفاهیم اخلاقی قرآن چگونه است؟ بدین منظور، دادههای این پژوهش که از میان کل استعارههای قرآن استخراج شد، مورد بررسی قرار گرفت و انواع طرحوارة تصویری آن بر اساس طبقهبندیهای موجود در نظریه بررسی گردید. نتایج این بررسی حاکی از آن است که در زیر ساخت استعارههای موجود حالات هفتگانة نیرو مشاهده میشود که الگوی بسیار مناسبی برای بررسی این استعارههای قرآنی میباشد. نمونههای فراوانی از هنجارها و ناهنجاریهای اخلاقی در قرآن از طریق استعارههای حاوی طرحوارههای اجبار، مانع، رفع مانع، تغییر مسیر و یا انحراف، نیروی متقابل، جذب و کشش و توانایی قابل درک و شناخت هستند.
مقاله پژوهشی
معنا شناسی
زهرا روحی بایگی
چکیده
مقالة حاضر با هدف تبیین باهماییِ علل تأثیرگذار بر باهمایی عناصر پیشفعلی اسمی و همکرد «دادن» در فعل مرکب فارسی بر مبنای نظریة واژگان زایشی (پاستیوسکی، 1995) نگاشته شده است. در میان مجموعه عوامل تأثیرگذار ممکن، به طور ویژه عوامل معنایی را در کانون توجه قرار داده و تلاش میکنیم نشان دهیم که ویژگیهای معنایی عناصر تشکیلدهندة ...
بیشتر
مقالة حاضر با هدف تبیین باهماییِ علل تأثیرگذار بر باهمایی عناصر پیشفعلی اسمی و همکرد «دادن» در فعل مرکب فارسی بر مبنای نظریة واژگان زایشی (پاستیوسکی، 1995) نگاشته شده است. در میان مجموعه عوامل تأثیرگذار ممکن، به طور ویژه عوامل معنایی را در کانون توجه قرار داده و تلاش میکنیم نشان دهیم که ویژگیهای معنایی عناصر تشکیلدهندة فعل مرکب چگونه باهمایی عناصر پیشفعلی و همکرد «دادن» را در افعال مرکب فارسی تعیین میکنند. گام نخست در این مسیر طبقهبندی عناصر پیشفعلیِ اسمی ترکیب شده با همکردِ مذکور با استفاده از مفاهیم نظری برگرفته از رویکرد واژگان زایشی است. این طبقهبندی با هدف تعیین میزان باهمایی همکرد «دادن» با هریک از طبقات و زیرطبقات معرفی شده و در نتیجه تعیین نوع معنایی گزینش شده توسط آن صورت گرفته است. پس از طبقهبندی پیشفعلهای اسمی، درگام بعدی به بررسی میزان و سهم معنایی «دادن» در مجموعه دادههای مورد تحلیل میپردازیم. با بهرهگیری از اطلاعات بازنمایی شده در ساختارهای واژگانی- معناییِ عناصر زبانی بویژه ساختارکیفی که دربردارندة اطلاعات محدود اما مورد نیاز جهت شرح روابط معنایی- واژگانی و محدودیتهای باهمایی است، امکان تبیین باهمایی دو عنصر تشکیلدهندة افعال مرکب (در این پژوهش افعال مرکب ساخته شده با همکرد «دادن») بر اساس مفاهیم این نظریه فراهم میگردد. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. افعال مرکب مورد بررسی و معانی و مثالهای مربوطه از فرهنگ بزرگ سخن (انوری،1381) استخراج شده است.